آرش فرهنگفر “دوره نوازندگی” و “دوره آموزشی” مکتب ناصر فرهنگفر را در قالب چند جلد کتاب منتشر میکند.
آرش فرهنگفر نوازنده و مدرس تنبک، با این توضیح که در سال ۱۳۸۱ جلد نخست کتاب “میزان الاعظم” را با همراهی حسین مهرانی نوشتیم به هنرآنلاین گفت: از پایهها، ریتمها و آثار پدرم در کتابهای زیادی استفاده شده ولی تمامی آنها به نوعی برداشت مولف از نوازندگی تنبک بوده نه همه کارهای او، و ابعاد بسیار وسیعی از نوازندگی پدرم ناشناخته مانده است.
او با تاکید بر این که آشنا نبودن به مکتب ناصر فرهنگفر و تکنیکهای تنبکنوازی در آثار انتشار یافته مانند “شاعر تمبک” موجب شد خودم درباره مکتب پدرم کتاب منتشر کنم، ادامه داد: سینا فرزامیراد پیشنهاد داد بخش نوازندگی را از بخش آموزشی کارهای پدرم جدا کرده و مجزا منتشر کنیم. چون نمیخواهیم آثاری با عنوان ابتدایی، متوسطه، پیشرفته و یا فوقپیشرفته داشته باشیم همه اینها یک زمانی دوباره ابتدایی میشوند به همین دلیل “دوره نوازندگی” و “دوره آموزشی” جداگانه به چاپ میرسند.
فرهنگفر افزود: در این راستا پنج کتاب را در بخش آموزشی “مکتب فرهنگفر” با عناوین دفتر نخست “میزان ساده”، دفتر دوم “میزان ترکیبی”، دفتر سوم “میزان لنگ، دفتر چهارم “قطعاتی برای تنبک” و دفتر پنجم “گروهنوازی” که سبک آموزشی فرهنگفر است در دست نگارش دارم تا علاقهمندان با سیستم آموزشی آشنا شوند و حساب شده جلو بروند. در زمینه نوازندگی نیز کارها زیاد است و فکر میکنم تعداد کتابها بیشتر شود.
او با بیان این که از کودکی با مکتب فرهنگفر زندگی کردم و از تنها افرادی بودم که در دهه ۴۰ سازهای پدرم را شنیدم و راجع به آن مطالعه کردم، اظهار داشت: پدرم شخصیت عجیبی داشت. قبل ۳۰ سالگی سبک ارائه کرد و فقط تا ۴۲ سالگی ساز زد. نوآوری او در تنبک با اتکا به کار گذشتگان با نوآوری، ذوق سرشار و خلاقیت در موسیقی ایرانی همراه بود. بسیاری از آثار او انتشار نیافته و ابعاد زندگی هنریاش در موسیقی، خوشنویسی، شعر، طنز و شخصیت عرفانی که داشت بازگو نشده است و خیلیها هنوز او را نمیشناسند. پرداختن به فعالیتهای پدرم به عهده من بود و تصمیم گرفتم آن را انجام دهم. پدرم در سرودن شعر و نظم نیز دستی توانا داشت. مجموعه اشعار او که شامل غزلیات، رباعی، دوبیتی، طنز، هجو و قطعه است با همراهی علیرضا میرعلینقی منتشر خواهد شد.
فرهنگفر کار مهم در انجام این فعالیتها را به روز نگه داشتن خودش دانست و تصریح کرد: به روز بودن به این معنا که از مکتب خارج شوم نیست. پدرم همیشه به من میگفت “باید در کار موسیقی خودت باشی” ولی به جایی رسیدم که دیدم نمیتوانم همچون پدرم تغییر و تحول بنیادین ایجاد کنم و همه چیز را متحول کنم. ولی نخواستم مقلد صرف باشم و اگر نوآوری نمیکنم دیدگاهم هنرمندانه باشد. ۴۰ سال کلیشهای ساز نزنم و تکرار و مکررات نباشم. هیچ وقت در زندگی هنری، تکرار را دوست نداشتم.
او اضافه کرد: در این سالها علاوه بر تنبکنوازی، نواختن تار، سه تار، سنتور و ترمپت را تجربه کردم. پیگیر تصنیف، صداسازی و ردیفآوازی بودم. همه این کارها برای این بود که کاملا موسیقی را بشناسم و آن را درک کنم.
لازم به یادآوری است، استادناصر فرهنگفر در چهارم آبان سال ۱۳۲۶ در شهر ری دیده به جهان گشود. از سن هفت سالگی تنبک مینواخت و چون تنبک نداشت از کوزههای سفالی که مادرش روی آن پوست میکشید، استفاده میکرد. اوایل، پدرش مخالف تنبکنوازی او بود و میگفت که باید خوشنویسی را ادامه بدهد و در آینده ناصر فرهنگفر هم موسیقی و هم خوشنویسی را دنبال کرد.
فرهنگفر تنبک را از محمد ترکمان که از خویشان و شاگردان خوب مرحوم امیرناصر افتتاح بود فراگرفت و پیشرفت چشمگیری داشت. در سالهای بعد در یک میهمانی افتخار آشنایی با استاد تهرانی را داشت و شاگردی استاد برایش فراهم شد. سپس او جهت فرا گرفتن کتاب استاد تهرانی که در آن زمان جزوه دستنویسی بود نزد محمد اسماعیلی رفت. از سال ۱۳۴۲ به توصیه پدرش به انجمن خوشنویسان رفت و نزد استادان سیدحسن میرخانی، سیدحسین میرخانی، علیاکبر کاوه و غلامحسین امیرخانی به شاگردی پرداخت و تا پایان عمر برای دل خود به خوشنویسی پرداخت.
از سال ۱۳۴۹ به اتفاق دوست و هم محلهای خود داود گنجهای به دانشکده هنرهای زیبا، نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت رفت و پس از امتحان ساز به عنوان نوازنده و مدرس در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی شروع به کار کرد. در سال ۱۳۵۴ به دعوت رابرت ویلسون کارگردان شهیر آمریکایی به نیویورک رفت و در تئاتر او به ضربنوازی زورخانه، ضربیخوانی و آواز پرداخت. او از سال ۱۳۵۴ با گروه “شیدا” به سرپرستی یار دیرین خود محمدرضا لطفی همکاری کرد و در سال ۱۳۵۶ با تاسیس گروه “عارف” در گلچین هفته برنامه ویژه استاد فروتن به اجرای برنامه پرداخت و این همکاری با تاسیس کانون هنری چاووش تا سال ۱۳۶۳ ادامه یافت.
دیدگاهتان را بنویسید