پس از انتشار متنهای پوریا اخواص و امیر اثنی عشری، «حسین علیشاپور» خواننده موسیقی ایرانی نیز نسبت به برخی سیاست های ستاد برگزاری جشنواره موسیقی فجر، متن دیگری را منتشر کرد.
به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، این خوانندهی موسیقی ایران در نامهی خود آورده است: «اگر بپذیریم که جشنوارههای هنری، محملی برای نکوداشت هنر و هنرمند از طریق فراهم کردن ساز و کارهای لازم برای ارائهی مطلوب تر و گسترده تر هنر یک هنرمند است، قاعدتا باید این گونه استنباط کنیم که در جشنواره ای به نام موسیقی فجر، نام و شان هنرِ هنرمندان باید در شکلی گستردهتر و مطلوبتر برآید. گو این که این جشنواره موسیقی فجر است و این دولت است که از هنرمند درخواست میکند تا در این فصل هنری حضور یابد و این موسم موسیقایی را رونق بخشد.»
او در ادامهی نامهی خود آورده است: «دو تن از دوستان هنرمند آوازخوان -پوریا اخواص و امیر اثنیعشری- با انتشار نامههایی به دبیر و مسئولان جشنواره موسیقی فجر از حضور در جشنواره استنکاف کردهاند. یکی از دلایل ایشان قانون -بخوانید سیاست- عدم اجازه حضور یک خواننده در دو گروه بوده که گویا این سیاست، تغییر ماهیت داده و برخی دوستان عزیز در دو گروه نیز آواز میخوانند. البته که نگارنده نیز به دلیل همین سیاستگذاری از حضور در جشنواره خودداری کردهام، چرا که دو گروهی که قرار بود بنده با آن ها اجرا کنم از دوستان عزیز من بودند و من ترجیح دادم که کلا در این فصل محضر دوستان نباشم. شاید این مساله ای باشد که برخی دیگر هم با آن مواجه بوده اند. باری، مساله ای دیگر که اهمیت آن بسیار بیشتر از این سیاست اشتغالزایانه -باز هم بخوانید متممی بر جنبش ضد آوازخوان در موسیقی ایرانی که این بار در جشنواره نمودار شده است- رعایت شان هنر و هنرمند از طریق برآوردن نامش، لااقل بر کاغذهای منتشره است. بگذریم که جشنواره اصولا چیزی به نام تکریم اخلاقی -رفتاری را گویا در برنامه خویش ندارد و از این روست که اهمال پشت اهمال را خصوصا در حوزه روابط و برنامهریزی آن شاهد بوده و خواهیم بود. در ادوار پیش البته بارقههایی از این تکریم لااقل توسط نگارنده دیده میشد؛ اما این خواسته دیگر واقعا چیز غریبی نیست. موسیقی، حرفهای است منطبق بر رعایت رفاقت و لبخند و مبتنی است بر کلام خوش و رفتار نیکو و … و قاعدتا جشنواره که تبلور برنامه های موسیقی در طول یک سال است باید تابع این ماجرا باشد که گویا نیست و قرار نیست باشد.
نگارنده دبیر این جشنواره و برخی عوامل اجرایی آن را میشناسد و به نیکودلی و نیکوکاری ایشان واقف است؛ اما گویا بنیانهای این جشنواره طوری است که برای اصلاح امور این چنینی آن که اتفاقا جزو مهم ترین امور هستند، کاری از دست کسی برنمی آید و اصلا کارهای عادی هم از یاد می رود. گویا دیگر نمی شود هرس کرد … شاید لازم باشد شخم زد این زمین را … .»
دیدگاهتان را بنویسید