موسیقی ایرانیان: این روزها بازار برخوردهای سلیقهای و حتی در برخی موارد غیرقانونی با پدیدهها و برنامههای فرهنگی داغ است و محافل و برنامههای فرهنگی و هنری بیشتر از قبل در معرض تهدید تعطیلی هستند.
ماجرای ممانعت از اجرای برنامههای فرهنگی با لغو کنسرت همایون شجریان به همراه گروه «همنوازان حصار» آغاز شد. این کنسرت که قرار بود اسفند سال گذشته در تبریز برگزار شود، به خاطر حضور دو نوازنده زن در گروه، از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی مجوز نگرفت و علیرغم برنامهریزیهای قبلی اجرایش لغو شد.
لغو شدن کنسرتها در چند شهر دیگر هم ادامه داشت و در کنار لغو کنسرتها تئاتر «خنکای ختم خاطره» که در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزیده شده بود هم در آبادان با مشکلاتی مواجه شد و عدهای در بین اجرای این نمایش برق سالن را قطع کردند و گروه را از ادامه کار باز داشتند. حتی وقتی تماشاگران صحنه را با نور گوشیهای همراهشان روشن کردند تا اجرا ادامه داشته باشد، کارگردان از سوی افرادی ناشناس تهدید شد و گروه بالاجبار کار را نیمه کاره رها کردند.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد و آخر خردادماه تالار مولوی، قدیمیترین مجموعه تئاتری دانشجویان ایران به دستور مدیریت دانشگاه تهران و توسط انتظامات دانشگاه به دلایل اعلامنشده پلمپ شد. البته ماجرا ظاهرا با پا درمیانی هنرمندان تئاتر و گفتگوی داوود رشیدی با رئیس دانشگاه تهران، پلمپ غیرمنتظره سالن تئاتر مولوی شکسته شد. اما هنوز سرنوشت تالار مولوی، مدیریت آن و همچنین تفاهمنامه هایی که در دوران مدیران قبلی به امضا رسیده است، مشخص نیست.
تصمیمگیریهای غیرمنتظره و ناگهانی توسط افراد با ربط و بیربط در مسائل فرهنگی و هنری با لغو کنسرت حسامالدین سراج در کرمانشاه به دست عدهای لباس شخصی دنبال شد و با وجود این قانونشکنیها و برخوردهای شفاهی و بیانیهای، اتفاق بعدی چه زمانی و در چه مکانی برای کدام گروه فرهنگی خواهد بود.
مناسب اما فقط برای تهرانیها
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی از فعالترین مراکز برای ممانعت از برگزاری کنسرتهای موسیقی در حیطه تحت اختیارش است. بعد از ماجرای مجوز ندادن به کنسرت همایون شجریان و کنسرت گروه دفنوازان «سماع» به دلیل حضور نوازندگان زن در گروهها و تنها سه روز پس از جلوگیری نیروهای لباس شخصی از برگزاری کنسرت حسامالدین سراج در کرمانشاه، حمیدرضا نوربخش خواننده گروه موسیقی «همنوازان کلهر» و عضو هیأتمدیره خانه موسیقی از صادر نشدن مجوز برای برگزاری کنسرت این گروه در شهر تبریز خبر داد.
به گفته نوربخش با این که حدود ۱۵ روز پیش درخواست برگزاری کنسرت به اداره کل ارشاد تبریز فرستاده، پیش پرداخت رزرو سالن هم پرداخت شده بود و مسؤولان هم قول مساعد برای همکاری با گروه داده بودند اما با درخواست این گروه برای صدور مجوز موافقت نشد. نوربخش گفت: «زمانی که دلیل را جویا شدیم گفتند که به هیچ گروه موسیقی برای کنسرت مجوز داده نمیشود.»
البته هنوز همه مسؤولان فرهنگی ما در پاسخ این سؤال که کنسرت یا نمایشی که در تهران مجوز اجرا کسب کرده و حتی از آن توسط مسؤولان فرهنگی نظام در محفلی رسمی مثل جشنواره فجر تقدیر شده، چطور اجازه اجرا در دیگر شهرها را ندارد. آیا مخاطبان شهرهای مختلف ایران شامل قوانین متفاوت میشوند؟ آیا این حرکت صلاحیت مراجع قانونی پایتخت و درستی تصمیمهایشان را زیر سؤال میبرد یا ظرفیت مخاطبان شهرهای دیگر ایران را؟
نیروی انتظامی مدافع یا منفعل
یکی از موضوعاتی که از دید بسیاری پنهان مانده است، نقش نیروی انتظامی در اتفاقاتی است که اخیرا برای برنامههای فرهنگی رخ میدهد. وقتی قرار است کنسرتی برگزار شود اداره اماکن نیروی انتظامی هزینهای از برگزارکنندگان کنسرت دریافت میکند تا مراقب امنیت و نظم برنامه باشد. اما در اتفاقاتی نظیر برهم خوردن کنسرت حسامالدین سراج، نیروی انتظامی نه تنها نظم و امنیتی ایجاد نکرد، بلکه برخوردی کاملا انفعالی نسبت به برهمزنندگان مراسم نشان داد و کاری برای ممانعت از این اتفاق نکرد. در حالی که یکی از وظایف نیروی انتظامی، تأمین نظم و جلوگیری از ایجاد مشکل برای برنامههایی است که مجوز دارند.
حتی یکی از کنسرتهای پاپ که قرار بود اردیبهشت امسال در یزد برگزار شود پس اجرای یک شب از برنامه، با ورود اداره اماکن نیروی انتظامی به ماجرای اجرا، به دلیل عدم کنترل بر روی ازدحام جمعیت از ادامه آن در شبهای آینده ممانعت کرد.
فقط محکوم میکنیم
دولت دهم در بدو کار خود گسترش و توجه به برنامههای فرهنگی را یکی از محورهای مهم فعالیتهایش معرفی کرد و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها و بارها به مناسبتها و بهانههای مختلف به این مطلب اشاره کرده است.
اما مسؤولان فرهنگی دولت در واکنش به اتفاقات رخ داده در بهترین شرایط تنها به محکوم کردن این حرکات یا انتشار بیانیهای بسنده میکنند و برای پیگیری علت این حوادث و ممانعت از وقوع دوباره و چندبارهشان هیچ تلاشی نمیکنند.
این خیلی عجیب است که هنوز هیچ قانون مدون و با ضمانت اجرایی برای برگزاری و اجرای آثار فرهنگی و هنری وجود ندارد که برای همه شهرها و شهرستانهای ایران یکسان باشد و هزاران تبصره و استثناء نداشته باشد. که اگر برنامهای در آخرین لحظات لغو شد مرجعی برای پیگیری قانونی عاملان لغو و جبران ضررهای برگزارکنندگان وجود داشته باشد.
ضررهای بیجبران
لغو شدن برنامههای مختلف ضررهایی را به دنبال دارد که معمولا نادیده گرفته میشود. تهیهکنندگانی که برای این اجراها برنامهریزی کردهاند متضررترین افراد هستند. وقتی برای برگزاری کنسرتی برنامهریزی میشود و تبلیغات انجام میشود، امکانات سفر اعضای گروه فراهم میشود و حتی بلیتهای کنسرت هم فروخته میشود و در لحظه آخر بنا به دستور یا سفارش شخصی که مسؤولیتش هیچ ارتباطی به امور فرهنگی و هنری ندارد کنسرت لغو میشود یا عدهأی سر خود جرأت پیدا میکنند برنامه را به هم بریزند و درهای سالن را قفل کنند؛ این تهیهکننده است که با ضررهای چند ده میلیونی مواجه میشود.
اما گذشته از ضررهای مالی، آنچه قابل جبران نیست لطمه و آسیبی است که به فرهنگ و هنر کشور و اعتماد مردم وارد میشود. حتی به قول سراج بعید نیست این جریانات بسیاری از هنرمندان را به گوشه انزوا و فراری از اجرای برنامههای هنری در داخل کشور سوق دهد. فاجعهأی که گویا دغدغه هیچ یک از مسؤولان فرهنگی و هنری جامعه ما نیست وگرنه با برخوردی قاطع و البته دلجویی از اهالی فرهنگ، این دغدغه را عیان میکردند و نه اینکه پس از اطلاع نه تنها در مقام پاسخگویی برنیایند بلکه خود را در جلسات متعدد و متنوع سرگرم نکنند.
نام برنامه |
تاریخ اجرا |
لغو کننده برنامه |
علت لغو برنامه |
شهر برگزاری |
کنسرت همایون شجریان و گروه «همنوازان حصار» |
اسفند ۸۸ |
اداره کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی |
حضور دو نوازنده زن |
تبریز |
کنسرت بهنام صفوی و علی اصحابی |
اردیبهشت ۸۹ |
اماکن نیروی انتظامی |
عدم کنترل بر روی ازدحام جمعیت |
یزد |
کنسرت حمید حامی |
اردبیهشت ۸۹ |
نامعلوم |
نا معلوم |
تهران |
کنسرت گروه دف نوازان سماع |
خرداد ۸۹ |
اداره کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی |
نا معلوم |
تبریز |
نمایش «شکلات» |
خرداد ۸۹ |
ادارهکل هنرهای نمایشی |
نا معلوم |
تهران |
نمایش «خنکای ختم خاطره» |
خرداد ۸۹ |
لباس شخصی ها |
نا معلوم |
آبادان |
کنسرت حسامالدین سراج و گروه «بیدل» |
تیر ۸۹ |
لباس شخصیها |
نا معلوم |
کرمانشاه |
کنسرت کیهان کلهر و گروه «همنوازان کلهر» |
تیر ۸۹ |
اداره کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی |
نا معلوم |
تبریز |
دیدگاهتان را بنویسید