یک منتقد موسیقی میگوید پیشتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان متولی خوبی برای موسیقی کودک بود اما حالا موسیقی کودک رها شده است.
رضا مهدوی ـ نوازنده و منتقد موسیقی ـ همزمان با روز جهانی کودک به ایسنا میگوید: دهه ۶۰ دهه خوبی بود برنامههایی که تلویزیون تولید میکرد موسیقیهای خوبی داشت که الان برای ما خاطره و یادگار شده است؛ از دهه ۷۰ به بعد موسیقیها را الکترونیک و پاپ کردند و فضا و ذائقه شنیداری کودکان را بهم ریختند. در حال حاضر کودکان کم سن و سال موسیقیهایی را زمزمه میکنند که نه تنها شایسته سنشان نیست بلکه شایسته بزرگسالان هم نیست. این رسانه و فضای مجازی بود که موسیقیهایی را به گوش کودکان رساند که شایسته و بایسته نظام آموزش و پرورش ما نبود.
او ادامه میدهد: دستهایی در کار است مانند خیلی چیزهای دیگر که در ایران مافیا زده شده است؛ آمدند موسیقی غربی و موسیقی ضعیف پاپ را وارد کردند و به خورد کودکان دادند. متاسفانه هرچه گفته شد باید پایبند اصالتها باشیم چون مسوولان بالا دستی هم درک عمیقی از موسیقی ندارند، نظارت جدی انجام نمیدهند. در حال حاضر مشکل اصلی موسیقی کودک و نوجوان در ایران این است که متولی مشخصی ندارد.
مهدوی اظهار میکند: پیشتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان متولی خوبی بود و تولیدات خوبی هم عرضه کرد؛ بزرگان موسیقی در آنجا بودند اما الان موسیقی کودک رها شده و نه متولی دارد و نه جشنوارهای برایش برگزار میشود. هرکس با سلیقه خودش در هر مهد کودک و کلاسی «ارگ»ی میبرد و ترانه میخواند. بنابراین موسیقی اینگونه برای کودکان تعریف میشود و آنها با این ذهنیت بزرگ شده و مغزشان از این اصوات مسموم پر میشود. الان فضای موسیقی کشور خراب است زیرا حالا این کودکان دهه ۷۰ هستند که بزرگ شده و مسوولیت میپذیرند؛ آنها به این باور نرسیدند موسیقی سالم برای کودکان خیلی مهم است زیرا آن کودک بزرگ میشود و فردا باید خوب را از بد تشخیص بدهد. در حال حاضر نمیتوانند خوب را از بد تشخیص بدهند و متاسفانه موسیقی اصیل را کنار میگذارند و فضاهای شنیداری مسموم را جانشین خوراک شنیداری میکنند.
این نوازنده سنتور با اعتقاد بر اینکه باید یک متولی جدی در حوزه هنر کودک ایجاد شود، بیان میکند: متاسفانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اصلا در این زمینه جدی نیست و به نوعی میتوان گفت کارشناسان خبره یا به آنجا دعوت نمیشوند یا تمایل به حضور ندارند.
او در این زمینه اضافه میکند: باید آنچه را به عنوان «ارف» تدریس میشود و بچهها را از موسیقی ایرانی دور میکند جمعآوری کنند؛ چرا که در خود اروپا هم از بین رفته است و معمولا موسیقی ملی و فولک هر کشور را در آنجا تدریس میکنند. اشکال جامعه ما این است که اعتماد به نفس نداریم و افرادی که در خارج از کشور تدریس میکنند غربزده میشوند و وقتی برمیگردند فرهنگ موسیقی کشور خود را زیر سوال میبرند. بنابراین باید نهادی متولی هنر کودک شود و بر تحصیلکردههایی که در کلاسها تدریس میکنند، نظارت شود تا کودکان را از فرهنگ اصیل خود دور نکنند.
مهدوی همچنین درباره تدریس موسیقی در مدارس اظهار میکند: ما از ابتدای سال ۸۰ به عنوان کارشناس دفتر تالیف، گرایش هنر درسی را ایجاد کردیم به نام «تربیت شنیداری»؛ یعنی بچهها از اول ابتدایی تا پایه ششم آمادهسازی میکنند فرق بین اصوات مطبوع و نامطبوع را تشخیص بدهند و با ریتم و سرودخوانی آشنا شوند در دوره راهنمایی ریتم و فرم و شکل را آموزش ببینند. این بستگی دارد معلمها چقدر آموزش ببینند و بتوانند همه اینها را تدریس کنند زیرا تربیت شنیداری بخشی از رشته و کتاب هنر است. معلمهایی که دانشش را ندارند آن را رها میکنند الان هم نظام جدیدش در حال نوشتن است.
دیدگاهتان را بنویسید