×
×

در گفتگو با هوشنگ جاوید

  • کد نوشته: 191216
  • 28 شهریور 1397
  • ۰
  • یک پژوهشگر گفت: با موسیقی رپ، نوحه خوانی می‌شود و با این کار به ریش همه می‌خندند. با اینکه بارها خود من در این‌باره مقاله نوشته‌ام یا دیگران آن را گوش‌زد کرده‌اند، باز هم شاهد انجام این کارها هستیم؛ زیرا جامعه ما موسیقی درست برای انجام این آیین‌ها را نمی‌داند.

    در گفتگو با هوشنگ جاوید
  • یک پژوهشگر گفت: با موسیقی رپ، نوحه خوانی می‌شود و با این کار به ریش همه می‌خندند. با اینکه بارها خود من در این‌باره مقاله نوشته‌ام یا دیگران آن را گوش‌زد کرده‌اند، باز هم شاهد انجام این کارها هستیم؛ زیرا جامعه ما موسیقی درست برای انجام این آیین‌ها را نمی‌داند.

    هوشنگ جاوید در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان، گفت: قدمت این‌ مراسم آیینی عزاداری به پس از اسلام و زمان آل زباره باز می‌گردد؛ آن‌ها به عنوان نقبای شیعیان، پس از ورود به خراسان این‌گونه آیین‌های مذهبی را راه اندازی می‌کنند.

    او درباره نشانه‌های مورد استفاده در عزاداری‌ها بیان‌کرد: تمامی این نشانه‌ها برگرفته از فرهنگ ایرانی است؛ هر دین و مذهبی برای تبلیغ خود نیاز به یک‌سری چیزهای نمادین دارد؛ سمبل‌هایی که به عنوان مظاهر ابزار باور از آن استفاده کند و این نمادها را به‌کار می‌گیرد تا تبلیغ خود را بهتر انجام دهد.

    این پژوهشگر ادامه داد: به همین دلیل بر اساس آن چیزی که روایت شده، برای مثال ایرانی‌ها درباره بهشت، قیامت و پرندگان بهشتی، باورهای خود را بر روی علامت پیاده می‌کنند. شما هنگامی که به این نمادها نگاه می‌کنید متوجه می‌شوید که شکل کلی آن‌ها مانند آتش به معنای این است که شعله آتش مهم‌تر از هر چیزی است و این‌که ما می‌گوییم آتش کربلا در دل‌ها از بین نمی‌رود همین است و این کاملا ساخته و پرداخته خود ایرانی‌ها است.

    جاوید اظهار کرد: از نمادهایی مانند عاشورا، بهشت و… روی علامت به زیبایی استفاده شده؛ حالا اگر حمل آن امروزه مشکل شده نباید بهانه بیاوریم که این اسلامی و ایرانی نیست؛ حمل این علائم امروزه به مشکل برخورده و این علامت‌ها نباید بیشتر از دوازده تیغه باشند.

    او اضافه کرد: متاسفانه امروز کارهای بدون فکری انجام شده و کسانی که اصل قضیه را می‌دانند، آزار می‌دهد. علامت بین ۵ تا ۱۲ تیغه است و علت آن‌هم مسائل باور مدارانه اسلامی است، زیرا اگر دقت کنید بحث پنج تن آل‌عبا در علامت‌های پنج تیغه مطرح است، در علائم هفت تیغه بحث دیگری و در علائم دوازده تیغه منظور ۱۲ معصوم است، همچنین از جلوه‌های عاشورایی به زیبایی در این علامت‌ها استفاده شده است.

    این پژوهشگر افزود: ما نمی‌توانیم بگوییم که این نمادها مربوط به مذهب دیگری است. موسیقی‌های ضربی چیزیست که در این قرن رایج شده، موسیقی عزا در ایران دوره به دوره تغییراتی داشته و یکی از مسائل مهم آن این است که هر دوره‌ای که این موسیقی تغییر می‌کرده در کتاب‌ها نوشته می‌شده است.

    جاوید ادامه داد: سینه‌زنی ما حاصل تحول زمانه‌ای است، یعنی دوره‌ای کامل را گذرانده تا به این‌جا رسیده است. اگر ما تاریخ را مطالعه کنیم می‌بینیم که فردوسی در شاهنامه بیان می‌کند که ایرانی‌ها به چه روشی خاک بر سر می‌ریخته‌اند، چه لباسی می‌پوشیده‌اند و چه چیزهای دیگری داشته‌اند، حتی فردوسی در شاهنامه می‌گوید که هنگام عزا از طبل‌های کوچک استفاده و چگونه دور آن را مشکی می‌کرده‌اند.

    او بیان کرد: می‌بینیم که در گذشته تنها طبل استفاده می‌شده اما در حال حاضر انواع و اقسام سازها در این مراسم استفاده می‌شود، علت آن‌هم این است که رسانه مجبور است زمان عزاداری برای پخش آنتن از نوعی موسیقی رسانه‌ای استفاده کند تا جذب مخاطب داشته باشد و این جلب مخاطب در قالب ایجاد سوگ ترانه‌ها در حال کار کردن است.

    این پژوهشگر گفت: سوگ ترانه ایجاد می‌شود اما مردم ما برداشت درستی ندارند و علت این است که کسی نمی‌آید بگوید که که این سوگ ترانه فقط در قالب رسانه باید استفاده شود و مردم نا آگاهانه از این موسیقی استفاده می‌کنند و این آسیبی است که برداشت غلط مردم به فرهنگ جامعه زده است. ما باید این قضیه را با روشنگری افراد دست‌اندر کار درست کنیم تنها یک ضرب‌آهنگ در گذشته استفاده می‌شده آن‌هم به خاطر هماهنگی زنجیر زنان و دسته عزاداری بوده و برای این‌کار طبل زیادی استفاده نمی‌شده و یک یا دو طبل کافی بوده است اما الان این کار به صورت نمایشی و نا آگاهانه انجام می‌پذیرد.

    جاوید درباره تغییرات در برگزاری مراسم عزاداری از گذشته تا کنون، اظهار کرد: در گذشته این تغییرات در راستای مثبتی انجام می‌گرفت اما در حال حاضر بسیاری از این تغییرات منفی است.

    او با بیان اینکه اگر این گیر و گرفت‌ها در حوزه شناخت موسیقی نبود این ماجرا پدید نمی‌آمد، ادامه داد: به هر حال آگاهی دادن بهترین روش است و باید مانند نهی از منکر عمل کرد زیرا بعضی گوش شنوای خود را از دست داده‌اند و اگر کاری در این حوزه انجام نشود به جامعه‌ی آینده آسیب وارد خواهد شد البته جوانان ما در آینده اصلا به این‌ مسائل توجهی نخواهند داشت.   ما باید این شیوه را در دانشگاه‌ها علمی کنیم و آموزش عالی کشور باید به این قضیه فکر کند تا در آینده مشکلات این‌چنینی به وجود نیاید. متاسفانه بسیاری گوش شنوایی ندارند و این غلط است باید از همین الان به فکر آینده بود.

    این پژوهشگر درباره برگزاری اصل این آیین‌های مذهبی بیان کرد: حرکت دسته‌ها مهم است به این دلیل که نوعی نمایش قدرت و هم‌بستگی فکری است اما این‌که ما با این مراسم  این گونه بازی کنیم اشتباه است ولی در اصلِ این مراسم مشکلی نیست. اما به عنوان مثال اگر کسی به هنگام حرکت دسته با مشکلی رو به رو شود که به اورژانس نیاز داشته باشد و اورژانس نتواند خود را به موقع برساند این یک مشکل بسیار بزرگ است.

    جاوید با بیان اینکه باید در این باره نشست برنامه ریزی کرد، گفت: برنامه ریزی در مورد رفت و آمدها و این‌که با بسته شدن کدام مسیرها مردم دچار مشکل نمی‌شوند، گرچه در برخی شهرها به این مسئله فکر شده اما بعضی نیز این کار را انجام نمی‌دهند. اجرای این آیین‌ها نیاز به یک بازنگری درست دارد تا ببینیم برای آینده چه می‌توان کرد. در برخی مناطق ایران این بازنگری به صورت خودجوش صورت گرفته مانند اینکه دسته‌ها علائم خود را دیگر تکان نمی‌دهند و جلوی هیئت می‌گذارند و بعضی علامت‌ها را داخل مسجد می‌گذارند، گرچه از بین رفتن این آیین‌ها در پی این رفتارها وجود دارد ولی چاره دیگری نیست.

    او ادامه داد: اگر بتوان یک برنامه ریزی ساده انجام داد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد اما بعضی نمی‌خواهند. دستگاه‌های اجرایی ما تا در یک موقعیت قرار نگیرند اصلا به چگونگی برگزاری آن فکر نمی‌کنند و دائما در حال گذران روزمرگی و گذاشتن جلسات بی‌خود هستند و زمان رسیدن آیین، تازه به آن فکر می‌کنند، این غلط است باید از قبل به این چیزها فکر شود.

    این پژوهشگر درباره تجدید نظر در برخی حوزه‌های تعزیه خوانی نیز بیان کرد: یکی از مسائل ما این است که هنر تعزیه ما در طول زمان همواره تولید داشته؛ به عنوان مثال فردی بوده به عنوان شبیه‌نامه‌نویس متن را می‌نوشته و آن‌ را عده‌ای اجرا می‌کرده‌اند؛ الان در قرن حاضرحداقل در چهل سال اخیر ما نمی‌بینیم که تعزیه نامه‌ای نوشته شده باشد، البته نمی‌توان گفت نوشته نشده، اما اگر هم نوشته شده بسیار ضعیف است.

    جاوید ادامه داد: مردم در هر دوره‌ای کار خود را به خوبی انجام می‌دادند و هر سال قصه‌ای نو برای بازگو کردن داشتند اما حالا به این مسائل توجه جدی‌ نمی‌شود و هر آن‌چه در قبل نوشته شده همان را اجرا می‌کنند. آنچه به عنوان فرهنگ عاشورایی در بین ما وجود دارد بر اثر پاره‌ای نوآوری‌های نا آگاهانه است. برای مثال وقتی می‌خواهند نقش بازی کنند به جای در نظر گفتن و درک زمان حال، بازی‌هایی مانند فیلم سینمایی انجام می‌شود و همین تغییر نوع نگرش در این زمینه به آسیبی در اجرای تعزیه تبدیل شده است. ما در این باره خیلی صحبت کرده‌ایم اما کسی گوش شنوایی نداشته و همه راه خود را می روند. باید دانست که تعزیه خوان، بازیگر تئاتر یا سینما نیست و ما باید هنرهای آیینی خود را به صورت علمی در بیاوریم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *