×
×

گفتگو با نوازنده سازهای کوبه‌ای

  • کد نوشته: 178412
  • 03 اردیبهشت 1397
  • ۰
  •   سهیلا صدیقی: زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبه‌ای است که طی سال‌های گذشته در تعداد قابل توجهی از آثار موسیقی ایرانی چه در زمینه اجرای صحنه‌‌ای و چه کارهای استودیویی نوازندگی کرده و در حال حاضر هم تور کنسرت «فروغ» را به خوانندگی علیرضا قربانی همراهی می‌کند. هرچند که او در آلبوم‌هایی مثل «شارو»، «پیدای […]

    گفتگو با نوازنده سازهای کوبه‌ای
  •   سهیلا صدیقی: زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبه‌ای است که طی سال‌های گذشته در تعداد قابل توجهی از آثار موسیقی ایرانی چه در زمینه اجرای صحنه‌‌ای و چه کارهای استودیویی نوازندگی کرده و در حال حاضر هم تور کنسرت «فروغ» را به خوانندگی علیرضا قربانی همراهی می‌کند. هرچند که او در آلبوم‌هایی مثل «شارو»، «پیدای ناپیدا»، «اورامان تا بادینان» و «در حلقه دف» تجربه‌های شخصی و فضای ذهنی خودش را به مخاطب عرضه کرده است. اما این گفتگو به بهانه پرکاری این هنرمند صورت نگرفته بلکه سعی شده نگرش او را به جهان هنری پیرامونش پوش دهد.

    • چندکوبه‌ای‌نوازی مقوله‌ای است که این‌روزها خیلی شاهد آن هستیم. مقوله‌ای که در بسیاری از اجراهای صحنه‌ای شکل‌گرفته و مخاطبان خودش را هم دارد. من دوست دارم در ابتدای گفتگویمان در این‌باره صحبت کنیم و اینکه شما به عنوان یک کوبه‌ای‌نواز چه نیاز صوتی در موسیقی ایران احساس می‌کنید که به این سمت کشیده می‌شوید؟

    موضوع تنوع رنگ صوتی مقوله‌ای است که از مدت‌ها پیش هم در موسیقی ایران وجود داشته اما شاید چندان پرررنگ نبوده است. تنبک، دف، دایره، دهل، دمام، ضربه، دهلک، دوطبله، طاس و خیلی از این سازهای کوبه‌ای محلی که در نقاط مختلف ایران نواخته می‌شوند و برای خودشان طرفدارانی دارند، بعضی‌هایشان دارای کاربرد ارکسترال نیستند؛ یعنی بهتر است بگویم که در همه شرایط مورد استفاده صحیح قرار نگرفته‌اند. مگر در بعضی قطعات خاص و یا تنظیم‌های بخصوص که شاید این اتفاق افتاده باشد اما پررنگ‌ترین سازهای کوبه‌ای که تقریبا تبدیل به سازهای ملی ما شده‌اند، همان دف و تنبک‌ هستند. شاید این سازهای کوبه‌ای همه‌شان در حوزه اجرای موسیقی نواحی خیلی مورد توجه قرار گرفته باشند اما هیچ‌وقت طوری نبوده که نوازنده بتواند از آن ریتم ثابت بگیرد و حالا با توجه به اینکه ارتباطات فرهنگی بین کشورها گسترش پیدا کرده و همان‌طور که برخی سازهای ایرانی‌ در کشورهای خاورمیانه و یا حتی دورتر رفته و مورد استفاده قرار گرفته‌اند به همین صورت سازهای کوبه‌ای دیگر کشورها هم مورد استفاده نوازندگان ایرانی قرار گرفته است.

    یکی از معضلات سازهای کوبه‌ای ما در واقع همان پوستی بودن آن‌هاست که باعث شده از لحاظ کوک برای نوازنده مشکل ایجاد کند و از طرف دیگر تنوع رنگ صوتی ندارد. اما برخی سازها مثل بندیر که هم‌خانواده دف است و یک ساز چندفرهنگی است و در اروپا، آفریقای شمالی و ترکیه کاربرد دارد، وارد کشور ما هم شده است. خود من به جهت آشنایی با موسیقی کشورهای هم‌جوار از حدود ۱۵ سال پیش در آثارم از این ساز استفاده کرده‌ام. خیلی از دوستان دیگرم هم این کار را انجام داده‌اند. این چندکوبه‌ای‌نوازی‌ که شما می‌گویید، خیلی وقت‌ها واقعا فکر شده و متناسب انجام می‌شود و بعضا هم خیلی ناآگاهانه استفاده شده است. یعنی می‌بینیم که یک نوازنده روی صحنه فقط دور خودش را شلوغ کرده که به همه بفهماند چند ساز می‌زند. موضوعی که شاید صرفا برای جلب توجه باشد و وقتی شما کار را می‌شنوید، می‌بینید که اگر آن ساز استفاده هم نمی‌شد، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد.

    • این موضوع چندکوبه‌ای‌نوازی به تمایل نوازنده به جهت اجرای نمایشی هم مربوط است؟ از این جهت که خیلی وقت‌ها می‌بینیم جنبه نمایشی بر تکنیک نوازنده غلبه می‌کند. موضوعی که بین نوازندگان سازهای مختلف رواج پیدا کرده و کوبه‌ای‌نوازان هم به آن کشش دارند.

    به زعم بنده این موضوع که شما می‌گویید در میان نوازندگان کوبه‌ای رواج بیشتری دارد. از این جهت که کوبه‌‌ای‌نوازان سایر کشورها بیشتر به سمت جمله‌پردازی می‌روند و به طور درست و دقیق در خدمت گروه هستند. در صورتی که خیلی از نوازندگان ایرانی از توجه به جمله‌بندی و تمرکز بر ابعاد مختلف ریتم دور می‌شوند. یعنی به سراغ حاشیه می‌روند و  این حاشیه‌ها هم در هر رشته‌ای دیده می‌شود. سواد موسیقی داشتن خیلی مهم است. یعنی اینکه هر نوازنده در هر ژانری و با هر سازی باید همیشه به‌روز باشد و سواد تئوری‌اش را بالا ببرد. باید بر سازشناسی و تاریخ موسیقی تسلط داشته باشد. تسلط بر تئوری موسیقی خیلی مهم است از آن جهت که به رشد فکری نوازنده کمک می‌کند. من معتقدم هر نوازنده کوبه‌ای باید یک ساز ملودیک هم بنوازد یا اینکه آواز بخواند.

    کوبه‌ای‌نواز باید با مقوله‌های دیگر که باعث رشد فکری خودش می‌شود، آشنایی پیدا کند؛ یعنی هرآنچه که هم روی نوازندگی شخصی و هم بر نوازندگی او در ارکستر و با نوازنده‌های دیگر تاثیر دارد. یا هرآنچه که قرار است نوازندگی او در استودیو تاثیر داشته باشد. وقتی نوازنده وارد این حیطه شود و معلوماتش را افزایش دهد، خودش به این نتیجه خواهد رسید که توجه بیش از حد به جنبه‌های نمایشی کار خنده‌داری است و هیچ کمکی هم به رشد موسیقی و رشد نوازندگی‌اش نمی‌کند. یعنی کارهایی که در زبان عامیانه به آن «شامورتی‌بازی» می‌گویند و اصلا کاربرد خاصی ندارد جز اینکه مخاطب عام را برای کوتاه‌مدت مجذوب کند؛ در حالی که برای مخاطب جدی‌تر، این موضوع هیچ جذابیتی ندارد. همه این کارهای عجیبی که نوازنده روی ساز انجام می‌دهد و صداهای عجیبی که از سازش در می‌آورد، نه تنها کمکی به رشد نوازندگان آن ساز نمی‌کند بلکه خیلی از هنرجویان را هم منحرف می‌کند. شما فکر کنید، مثلا یک نوازنده کمانچه به جای اینکه به ژوست بودن و نواختن یک نغمه زیبا توجه کند، روی صحنه به این فکر کند که کاسه کمانچه‌اش را چگونه بچرخاند و چگونه دستش را تکان دهد؟ این موضوع حتی در پیشبرد اجرای گروهی هم موثر نیست. می‌خواهم بگویم این حرکات نمایشی کاملا بدون کاربرد هستند. من هیچ‌وقت موافقش نبودم. هروقت هم هنرجویانم در این‌باره می‌پرسند، همیشه به آن‌ها می‌گویم که به هیچ‌وجه وارد این مقوله‌ها نشوند چون از اساس بی‌ارزش است. به آن‌ها می‌گویم جای بعضی‌ کارها در سیرک است و رسالت هنرمند ارتقای سلیقه مخاطب است.

    • البته به نظر می‌رسد که گسترش فضای مجازی هم روی این موضوع بی‌تاثیر نبوده ‌است.

    من معتقدم توجه به ابعاد مختلف نوازندگی دارای اهمیت زیادی است؛ توجهش به سونوریته، موزیکالیته،کوانتایز بودن، شناخت ریتم، تسلط بر ایمپرووایز،‌ دشیفر و نت‌خوانی در سرعت‌های مختلف در دورهای مختلف ریتمیک است و خیلی مهم است که نوازنده بر همه این ابعاد در طول فعالیتش تمرکز داشته باشد و خودش را بسنجد؛ به ویژه در زمانه‌ای که این فضای مجازی بلای جان بسیاری از نوازندگان شده است. متاسفانه خیلی‌ها تا چند تایید مثبت از مخاطبی که هیچ شناختی از موسیقی ندارد، می‌گیرند دچار خودبزرگ‌بینی می‌شوند. همین هم باعث می‌شود، تمرین کافی و تمرکز جدی بر کارشان را کنار بگذارند. بارها و بارها در کنسرت‌ها و فستیوال‌های خارجی نوازندگان مطرحی را دیده‌ام که اصلا درگیر فضای مجازی نیستند و فقط کار حرفه‌ایشان را می‌کنند. مگر اینکه یکی از آثار جدی و تاثیر گذار خود را آن هم در جهت خدمت به مخاطب به اشتراک بگذارند. یعنی فعالیت مجازی که با تواضع توامان است.

    • به نظر می‌رسد که شما خیلی هم پرکار هستید؛ چه در زمینه اجرای صحنه‌ای و چه آلبوم.

    شاید شما نام بنده را در تعداد قابل توجهی از کارها ببنید اما واقعیت این است که من همیشه گزیده‌کار بوده‌ام. واقعا این‌طور نیست که من هر کاری پیشنهاد می‌شود را بپذیرم؛ حالا چه در زمینه موسیقی فیلم باشد، چه آلبوم و… من همیشه در آثاری همکاری داشته‌ام که فضای ذهنی‌ام با ذهنیت آهنگساز قرابت داشته باشد.

    • شما خودتان به عنوان یک کوبه‌ای نواز چقدر مستقل فکر می‌کنید و چقدر سعی می‌کنید در ذهنتان بین‌ سازهای ملودیک و سازهای ریتمیک تعادل ایجاد کنید؟

    من از سال‌ها پیش به آواز کردی علاقه داشتم. وقتی وارد دانشکده موسیقی شدم و ردیف را شروع کردم، ساز «نی» را انتخاب کردم. به این دلیل که نزدیک‌ترین ساز به آواز و کلام است. این موضوع به شناخت من روی ملودی کمک کرد. همچنان هم این رویکرد را مد نظر دارم. خیلی وقت‌ها پیشرفت‌هایم را مدیون این قضایا می‌دانم و فکر می‌کنم کمک زیادی در مقوله ‌ارکسترنوازی و استودیونوازی به من کرده است. حتی در ساخت و پرداخت بسیاری از نغمه‌ها و ریتم‌ها در ذهنم موثر بوده است.

    • شما مدت‌هاست به حوزه تالیف در زمینه سازهای کوبه‌ای هم وارد شدید و قرار است کتاب جدیدتان هم برای ساز «بندیر» منتشر شود. چه ضرورتی در این زمینه احساس کردید؟

    بله؛ مدت‌هاست که در حوزه تالیف هم فعالیت می‌کنم و تجربه خوبی برایم بود. با توجه به اینکه من از بندیر در کارهای ارکسترال سال‌ها استفاده کرده بودم و به پیشنهاد دوستان موزیسینم ریتم‌هایی که مختص این ساز است را چه به لحاظ انگشت‌گذاری و چه به لحاظ استایل معرفی کرده‌ام. از آنجا که خودم تجربه نوازندگی این ساز را داشتم و در خارج از کشور نیز تجربه همنشینی با نوازندگان بندیر را از سر گذرانده بودم، با خودم فکر کردم که تالیف چنین کتابی هم به من کمک می‌کند و هم به نوازندگان این ساز. کتاب به زودی منتشر می‌شود. این اثر هم آموزشی است و هم دارای ریتم‌هایی است که شاید نوازندگان سازهای دیگر هم بتوانند از آن استفاده کنند.

    • این روزها چه می‌کنید؟

    از آنجایی که طی چند سال اخیر فعالیت‌هایی پراکنده‌ای در زمینه آواز کردی داشتم، در این فکر هستم که آثارم را در این زمینه منسجم کنم و در قالب یک آلبوم ارائه دهم. البته در این راستا رایزنی‌هایی هم با تعدادی از دوستان موزیسینم داشته‌ام. با توجه به اینکه در برخی فعالیت‌های هنری و آثار ضبطی که در گذشته‌ هم داشتم و علاقه‌ام به موسیقی اینسترومنتال به تازگی نیز دو مجموعه در قالب دو آلبوم مجزا با دوستانم پاشا هنجنی و امیرفرهنگ اسکندری که در ماه‌های آینده منتشر خواهد شد، در دست دارم.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *