×
×

یادداشت محسن شریفیان

  • کد نوشته: 16431
  • 07 آذر 1390
  • ۰
  • کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۷، طرح بین‌المللی جدیدی را برای حفاظت از میراث فرهنگی معنوی به عنوان شاهکارهای میراث شفاهی و معنوی بشر تصویب و در چارچوب این برنامه، فهرستی را تدوین کرد که در آن استثنایی‌ترین و عالی‌ترین نمونه‌های میراث شفاهی و معنوی کشورها به ثبت رسد. فهرستی که بیان شفاهی، هنرهای نمایشی، […]

  • کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۷، طرح بین‌المللی جدیدی را برای حفاظت از میراث فرهنگی معنوی به عنوان شاهکارهای میراث شفاهی و معنوی بشر تصویب و در چارچوب این برنامه، فهرستی را تدوین کرد که در آن استثنایی‌ترین و عالی‌ترین نمونه‌های میراث شفاهی و معنوی کشورها به ثبت رسد. فهرستی که بیان شفاهی، هنرهای نمایشی، آداب و رسوم، جشن‌ها و جشنواره‌ها، دانش و رویه‌های مربوط به طبیعت، موسیقی و… را دربرمی‌گیرد.

    نوروز، ردیف‌های موسیقی دستگاهی، شبیه‌خوانی، آیین پهلوانی در ورزش زورخانه، مهارت‌های سنتی بافت فرش در کاشان، روش فرش‌بافی در استان فارس و موسیقی بخشی‌های شمال خراسان، هفت میراث معنوی ثبت شده در فهرست یونسکو هستند. اول تا هشتم آذر امسال هم، ششمین اجلاس یونسکو در بالی اندونزی برگزار می‌شود تا پرونده «موسیقی اقوام ایرانی» به عنوان پرونده نمونه مورد بررسی قرار گیرد. دانش سنتی دریانوردی و لنج‌سازی خلیج‌فارس نیز در این فهرست به ثبت رسیده و زری و مخمل‌بافی، هنر نقالی و آیین‌های مربوط به زادروز حضرت علی‌اکبر(ع) در ایران از دیگر مواریث معنوی‌ای هستند که در این اجلاس مورد بررسی قرار می‌گیرند. اما در این میان، پرونده «موسیقی اقوام ایرانی» با چند سوال جدی روبه‌رو است. نخستین مساله اینکه ثبت موسیقی اقوام ایرانی تا چه اندازه به زنده ماندن و گسترش این نوع موسیقی کمک می‌کند، وقتی بخش غالب موسیقی اقوام ایرانی بر اثر بی‌مهری مسوولان فرهنگی در حال نابودشدن و فراموشی است؟! امید که پرونده موسیقی اقوام ایرانی، همچون ردیف‌های موسیقی دستگاهی و موسیقی بخشی‌های شمال خراسان به ثبت برسد، اما سوال اینجاست: آیا یونسکو، ایران یا کشورهای عضو را وادار به اجرای قوانین و مقرراتی برای بقای این‌گونه از موسیقی با همه ظرفیت‌هایش می‌کند؟ آیا با ثبت جهانی موسیقی اقوام ایرانی، شناخت مردم از این نوع موسیقی که نشان‌دهنده فرهنگ، تاریخ، اقلیم و زبان هر قوم است، بیشتر و کامل‌تر می‌شود؟ آیا ثبت موسیقی اقوام ایرانی به رعایت حقوق مادی و معنوی راویان این نوع موسیقی می‌انجامد؟ آیا از این به بعد هنرمندان اجازه دارند تا در منطقه خودشان کنسرت بگذارند و به آموزش موسیقی بومی بپردازند یا باز هم موسیقی محلی از هیچ محلی به‌گوش نمی‌رسد؟ آیا رسانه ملی توجه بیشتری به این‌گونه از موسیقی خواهد کرد؟ راستی با ثبت موسیقی اقوام ایرانی، می‌توانیم با تاریخ و فرهنگ نیاکان‌مان آشنا شویم و آن را به مخاطب خود معرفی کنیم؟ آیا ثبت موسیقی اقوام ایرانی، زندگی بهتری را برای هنرمندان محلی به ارمغان می‌آورد یا باز هم موسیقیدان‌های بومی در فقر زندگی می‌کنند و در تنهایی می‌میرند بی‌آنکه آب از آب تکان بخورد. اما نقدی که بر این پرونده است: کارشناس و پژوهشگری که پرونده «موسیقی اقوام ایرانی» را برای ثبت در فهرست میراث معنوی یونسکو گردآوری کرده است، درباره محتوای آن می‌گوید: این پرونده شامل متنی دقیق با جزییات کامل به زبان انگلیسی، فیلم و سی دی صوتی از موسیقی اقوام ایرانی در ۶۰ دقیقه و در مجموع ۳۰قطعه عکس در ارتباط با این نوع موسیقی است که به مقر اصلی یونسکو در پاریس ارسال شده است. نکته مهم اینکه موسیقی اقوام ایران را باید به طور جداگانه مورد بررسی قرار داد. اقوام کرد، لر، ترک و بلوچ هر کدام موسیقی خاص خود را دارند؛ بگذریم از اینکه نگارنده این سطور نمی‌داند در زیر این عنوان، بر سر موسیقی مناطقی چون بوشهر، کرمان و خوزستان که هر یک موسیقی جدا و مستقلی دارند، چه خواهد آمد. آیا این کلی‌نگری بی‌اهمیت جلوه دادن موسیقی محلی نیست؟! زمانی‌که یونسکو به جزییات توجه بیشتری می‌کند و سنت فرش‌بافی در کاشان را جدای از شیوه قالی‌بافی در بین قشقایی‌های استان فارس به ثبت می‌رساند، چرا موسیقی همه اقوام ایرانی را در یک پرونده می‌گنجانند و ثبت می‌کنند؟ مگر می‌توان تاریخ بزرگ موسیقی اقوام ایرانی را در قالب یک فیلم و سی‌دی ۶۰دقیقه‌ای معرفی کرد؟! از سوی دیگر گردآورنده پرونده موسیقی اقوام ایرانی با اهل تحقیق در هر منطقه، همفکری نکرده است و این مساله تا اندازه‌ای اصالت محتویات پرونده را به چالش می‌کشد! اصلا نه نگارنده، به عنوان کسی که ۱۰ کتاب و سی‌دی تخصصی در زمینه موسیقی بوشهر منتشر کرده و نه دوستان دیگر پژوهشگر در مناطق مختلف از چگونگی گردآوری پرونده‌ای برای موسیقی اقوام ایرانی باخبر نبوده‌اند. در هر حال امید می‌رود ثبت پرونده موسیقی اقوام ایرانی در فهرست میراث معنوی یونسکو، زمینه‌ساز توجه جدی و بنیادین به موسیقی نواحی مختلف ایران باشد تا دیگر موسیقی عاشیق‌ها تنها به نام کشور آذربایجان ثبت نشود و موسیقی هرمزگان را با عنوان موسیقی عربی نشناسند. شاید ثبت موسیقی اقوام ایرانی موجب شود کشورهای همسایه سازهای ایرانی را بدون توجه به اسامی فارسی و خاستگاه‌شان، به نام خود ثبت نکنند؛ همان‌گونه که خلیج‌فارس و مفاخر ایرانی چون مولانا، نظامی، ابن‌سینا، رازی و عبدالقادر مراغه‌ای را از آن خود کردند و ما نشستیم و تماشا کردیم.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *