مجمععمومی فوقالعاده خانه موسیقی به اتفاق آرا به «تغییر دوره تصدی هیأت مدیره کانونها و هیأت مدیره اصلی از دو سال به چهار سال» درحالی رأی موافق داد که این خانه بهعنوان یک نهاد صنفی در انجام بسیاری از وظایف صنفی خود ضعیف عمل کرده و با این روند احتمال رکود بیشتر فعالیتهای موسیقی نیز میرود.
براساس تصمیم جدید هیات مدیره خانه موسیقی، مجمع عمومی خانه موسیقی از این پس هر چهارسال یکبار برگزار میشود. این خانه پیش از این مجامع عمومی خود را برای تعیین هیات مدیره هر دو سال یک بار برگزار میکرد.
فاضل جمشیدی که پنج دوره بهعنوان معاون اجرایی خانه موسیقی فعالیت کرده است، یکی از مخالفان چهارساله شدن فعالیت مجمع عمومی خانه موسیقی است. وی دلایل مخالفت خود را اینگونه بیان میکند: یکی از وظایف شورایعالی خانه موسیقی؛ مکاتبه و مذاکره برای مباحث کلان موسیقی نظیر نشان ندادن ساز از تلویزیون و…. است که در این زمینه هیچ فعالیتی صورت نگرفته است.
وی می افزاید: خانه موسیقی باید کنسرتهای بزرگی مبنی بر درآمدزایی برگزار کند تا به مرور این نهاد؛ خودکفا و خودگردان شود.
بحث بیمه هنرمندان یکی دیگر از مواردی است که جمشیدی به آن اشاره کرده و میگوید: هماکنون بیمه هنرمندان از نوع بیمه کارگری است، این درحالی است که موضوع کاری هنرمند با کارگر فرق میکند.
بهگفته جمشیدی، خانه موسیقی در زمینه نوع بیمه هنرمندان، میتواند لایحهای به مجلس یا کمسیون فرهنگی مجلس ارائه دهد و پیگیر حق هنرمندان باشد. همچنین خانه موسیقی بهمنظور حمایت از کنسرتهای جوانان میتواند با فرهنگسراها قراردادهایی ببندد تا آنها از این نظر مشکلی نداشته باشند.
بهاعتقاد جمشیدی، خانه موسیقی با تمرکز فعالیتها تنها میتواند به اهداف بلندمدت خود دست یابد حال آنکه چهارساله شدن مجامع عمومی نمیتواند برنامههای خود را پیگیری فعال کند.
اما داوود گنجهای، یکی از موافقان طرح چهارساله شدن برگزار شدن مجمع عمومی خانه موسیقی است، که از خانه موسیقی بهعنوان فعالترین نهاد مدنی کشور یاد کرده و میافزاید: خانه موسیقی بعداز گذشت ۱۱ سال از تاسیس آن و با تلاش اعضایش به تازگی صاحب خانه شده است و امروز هر هنرمندی برای مشکلات خود سراغ خانه موسیقی را میگیرد.
وی با تاکید بر شفاف بودن ساختار و فعالیت اعضای خانه موسیقی خاطرنشان میکند: هماکنون ۵۵۰۰ نفر از اعضای خانه موسیقی بیمه هستند که به تازگی مبلغ هشت میلیون تومان به منظور بیمه تکمیلی نیز گرفتهایم. درنتیجه باید قبول داشت این خانه به اندازه کافی فعالانه با موضوع موسیقی برخورد میکند.
داریوش پیرنیاکان بهعنوان سخنگوی خانه موسیقی نیز میگوید: مذاکره درباره مسائلی مانند اینکه چرا ساز از تلویزیون نشان داده نمیشود؟، چرا صدای زنان آزد نیست؟، و سوالاتی از این دست، در فهرست مباحث کلان محور است که متولی آن نه وزارت ارشاد است و نه خانه موسیقی. البته خانه نیز به سهم خود پیگیر این امور شده است اما کسی حاضر نیست در این باره حتی با ما سخن بگوید!
وی درباره چرایی تصدی هیأت مدیره کانونها و هیأت مدیره اصلی از دو سال به چهار سال نیز گفت: هماکنون مجمع عمومی نهادهای صنفی دورههای سه و چهار ساله دارند. همچنین زمانی که یک مسئول برای بخشی انتخاب میشود باید زمان کافی برای به سرانجام رسیدن طرحهایش داشته باشد که در پروسه دوساله این هدف تامین نمیشد و هیات مدیره به اندازه کافی زمان برای پیگیری تصمیمات خود نداشتند.
اما ابوالحسن مختاباد بهعنوان بازرس خانه موسیقی با اشاره به اینکه روند دوساله برای به سرانجام رسیدن ایدهها و طرحهای اعلام شده ازسوی یک نهاد را کافی نمیداند، با این حال از چهار ساله شدن فعالیت مجمع عمومی خانه موسیقی دفاع میکند اما باصراحت از پیگیری نکردن بسیاری از وظایف صنفی توسط این خانه انتقاد کرده و میگوید: دفاع از حقوق مولف و مصنف و جلوگیری از پخش بدون اجازه آثار از صدا و سیما، یکی از وظایف خانه موسیقی که متاسفانه خانه درباره آن کوتاهی کرده است.
وی برخلاف سخنان داریوش پیرنیاکان که مذاکره برای مشکلات کلان موسیقی مانند نشان ندادن ساز از تلویزیون را وظیفه خانه موسیقی نمیداند، یادآور میشود: اتفاقا یکی از وظایف و اهداف خانه موسیقی که در اساسنامه آن هم ذکر شده، به همین موضوع برمیگردد که باید از طریق شورایعالی انقلاب فرهنگی، نمایندگان مجلس این مسایل پیگیری شود.
بازرس خانه موسیقی در پاسخ به این پرسش که چرا خانه موسیقی پیگیر مطالبات هنرمندان مانند گرانی سالن کنسرت، چرایی تعیین دستمزد برای اماکن و نیروی انتظامی گفت: متاسفانه این مشکلات بصورت مقطعی؛ یک زمان از طرف خانه موسیقی مطرح شد اما در نیمه راه رها شد!