«دامیانو جورانا» چندی پیش با همراهی ارکستر جوانان جهان به ایران سفر کرد و تالار وحدت سه شب میزبان اجرای مشترک این ارکستر و ارکستر سمفونیک تهران بود. اجرایی که در آن جورانا با لوریس چکناواریان و نصیر حیدریان (رهبران ارکستر) نیز همراه شد و تجربههای متفاوتی را برای دو ارکستر دربرداشت. جورانا طی مدتی که در ایران بوده، نقطه نظراتی درباره موسیقی پاپ ایران، نوازندگان ایرانی و… دارد که درباره آن ها صحبت کرده است.
- * شاید بد نباشد اول از ارکستر جوانان جهان برایمان بگویید. از فعالیتها و اهدافش.
این ارکستر به رهبری من، تنها ۴ روز پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد. در آن سال ۷۵ نفر از نوازندگان جوان و تحصیل کرده از کشورهای مختلفی نظیر ایتالیا، آمریکا، روسیه، آلمان و… در شهر رم جمع شدند و با هدف رساندن پیام صلح و برادری از طریق موسیقی، به عضویت رسمی این ارکستر درآمدند. این نوازندگان از همان ابتدا به کارشان اعتقاد داشتند و همواره در جستجوی دستیابی به فلسفه و معنای هنر موسیقی در هزاره سوم بودند. تا به حال با ارکسترهای بزرگی در دنیا نظیر ارکستر فیلارمونیک لندن، ارکستر فیلارمونیک بیرمنگام، ارکستر فیلارمونیک برلین، ارکستر سمفونیک شیکاگو و همینطور ارکستر آکادمی سیسیلیا کنسرت مشترک برگزار کردهایم و علاوه بر آن، برای اجرای موسیقی به کشورهایی نظیر آمریکا، ایتالیا، آلمان، انگلیس، الجزایر، تونس، فلسطین، مغرب و… مسافرت کردهایم.
- * شما اجرایی مشترک را با ارکستر سمفونیک در تهران و در کشور ما روی صحنه بردید. آیا نسبت به موسیقی ما شناخت و یا مطالعۀ مشخصی داشتید؟
من پیش از ورودم به ایران درباره موسیقی ایرانی تحقیقاتی انجام داده بودم و همینطور موسیقی هند و اروپایی که فکر میکنم جزو موسیقیهای مردمپسند هستند. اما به طور کلی علاقه شخصیام بیشتر به موسیقی کلاسیک است و به موسیقیهای زیادی از کشورهای هند و عرب گوش میکنم. چندان روی موسیقی ایرانی تمرکز نداشتهام و فقط چند بار در یوتیوب به دو کار سنتی ایرانی که نام صاحب اثر آنها در خاطرم نیست، گوش دادم و لذت هم بردهام. موسیقی سنتی را تقریباً دوست دارم، اما با موسیقی پاپ ایرانی رابطه خوبی برقرار نکردم، چون موسیقی پاپ ایران بیشتر مصرفگرا است و روی آن یک تاریخ انقضاء درج شده است. موسیقی پاپ در کشور ایران به طوری است که فقط چند ساز کنار هم قرار گرفته و یک نفر روی آن میخواند.
- * موسیقی کشور ایتالیا مخصوصاً جزیره سیسیل وجه مشترکی با موسیقی ایرانی ندارد؟
موسیقی سیسیل وجه شباهتهای فراوانی با موسیقیهای هند و اروپایی دارد. در مناطق مختلف کشور ایتالیا اغلب از سمفونیهای عربی استفاده میشود. اما موسیقیای که در شهر سیسیل ساخته میشود به موسیقی ایرانی نزدیکتر است. البته جنس و نوع موسیقی ایرانی با موسیقی عربی کاملاً متفاوت است و درک موسیقی ایرانی برای من بسیار راحتتر از درک موسیقی عربی است.
- * چطور شد که پیشنهاد حضور در ایران و همنوازی با ارکستر سمفونیک تهران را پذیرفتید؟
پیشنهاد پروژۀ «صدای ایتالیا» برای من بسیار جذاب بود چون تا بهحال چند هنرجوی ایرانی داشتم و به مدت ۱۰ سال با این کنسرواتوار روی این پروژه کار کردهام. من و تعدادی از نوازندگان ارکستر جوانان جهان چند سالی بود که مشتاق اجرای موسیقی در ایران بودیم تا اینکه بالاخره ارتباط بسیار خوب میان وزیر فرهنگ و ارشاد ایران و بنیاد رودکی باعث شد که همکاری ارکستر جوانان جهان و ارکستر سمفونیک تهران میسر شود و ما بتوانیم برای انجام چنین رخداد مهمی به ایران بیاییم. اهمیت برگزاری این پروژه تا حدی بود که رئیس جمهور محترم کشور ایتالیا با اهدای مدال ریاست جمهوری کشورمان از من به عنوان بانی برگزاری چنین رویدادی تقدیر کرد.
- * کمی از برآیند این اجرا برایمان بگویید. تجربه خوبی بود؟
در ایران چیزی جز عشق نمیبینید. مردمی که موسیقی را به عنوان یکی از نمادهای عشق، به خوبی میفهمند و از ما به عنوان مهمانشان به بهترین نحو پذیرایی کردند. من ایران را با خاطراتی بسیار خوب به خاطر خواهم سپرد. ما سه شب فوقالعاده را در تهران داشتیم که طی دو شب، ارکستر خودم و همچنین ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کردم و حتی در شب سوم نیز تصمیم گرفتم، دقایقی را بدون اعلام قبلی روی صحنه بیایم و ارکسترم را رهبری کنم. در این کنسرتها قطعات از عشق اوپوس ۱۲ برای ارکستر از جوزپه وردی، دوئت آریا برای ویولن، ویولا و ارکستر از ادوارد الگار، قطعه رؤیایی برای ویولن و ارکستر از شوپن، تصنیف خیال اوپوس ۱۰۱ برای ویولا، ویولن و ارکستر از آنتونین دورژاک و قطعه روندو برای ویولن و ارکستر از کامیل سانسسنت به رهبری من نواخته شد.
- * در این چند شب مخاطب ایرانی را چطور دیدید؟
جو تالار وحدت کمنظیر بود. مخاطبان ایرانی بسیار حرفهای هستند. آنها هر زمان که لازم است، سکوت کرده و گوششان را به موسیقی فرا میدهند و هر زمان که نیاز باشد در جهت تهییج ارکستر تلاش میکنند. من بسیار خرسندم که اجرای ما مورد استقبال چنین مخاطبان با درکی قرار گرفت و توانستیم آنها را به واکنشهای مثبت وادار نماییم.
- * این اجرا سه رهبر داشت. این موضوع چقدر حرفهای است و بده و بستان هنری بین شما چطور انجام میشد؟
این دو رهبر ایرانی کاربلد و حرفهای هستند. آنها اجراهای مشترک میان دو ارکستر را به خوبی رهبری کردند و حتی در شب سوم آقای حیدریان به خوبی از پس رهبری ارکستر جوانان جهان برآمد. به این دو بزرگوار به خاطر استعداد و تجربه بینظیرشان تبریک میگویم. همین طور در بین نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران، من نوازندگان بسیار مسلط و با تجربهای را شناختم که سطح نوازندگی آنها جهانی است. عدهای نیز وجود دارند که برای رسیدن به سطح اول نوازندگی در چنین ارکستری، به تمرین سخت احتیاج دارند. آنچه که در بین نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران مشترک و یکدست دیده میشود، میزان علاقه و عشق یکاندازه تمام اعضای ارکستر به کارشان است. آنها موسیقی و نوازندگی را عمیقاً دوست دارند و از هیچ تلاشی برای بهتر شدنشان چشمپوشی نمیکنند. به تعبیر من اگر این اعضا وضعیت خود را حفظ کرده و تلاششان را چندبرابر کنند، میتوانند یک ارکستر بسیار موفق و سطح بالا را تشکیل دهند. من از همان ابتدا علیرغم دشواریهایی که در تفهیم زبان وجود داشت، از همکاریام با ارکستر سمفونیک تهران لذت بردم.
- * تالار وحدت چطور؟ برای چنین اجرایی مناسب بود؟
بله. این سالن گنجایش برگزاری اجراهای مشترک ما را داشت. تا آنجایی که من میدانم، معنای عنوان تالار وحدت، یکپارچگی و همدلی است و از این بابت خرسندم که معنای نام این سالن با ایدئولوژی و هدفی که ارکستر جوانان جهان دارد، هماهنگ بود. این روزها اتفاقاتی در سطح کره زمین رخ میدهد که یگانگی و وحدت را نقض میکند و ما از این رو پروژه «صدای ایتالیا برای ایران» را با هدف وحدت و اتحاد کشورها بر پا نگه داشتهایم. این تالار واقعاً نام با مسمّا و بجایی دارد.
دیدگاهتان را بنویسید