×
×

تفاوت‌های نوازنده‌های خیابانی با متکدیان

  • کد نوشته: 145118
  • 01 خرداد 1396
  • ۰
  • “موسیقی خیابانی” برخلاف آنچه که در میان عامه پنداشته می‌شود دارای مولفه‌های مشخصی است و در بلندمدت نیز به رشد فرهنگی جامعه کمک‌های شایانی می‌کند. اما آنچه طی سال‌های اخیر به‌عنوان “موسیقی خیابانی” در ایران رایج شده؛ فاقد مولفه‌های خاص این گونه از موسیقی به لحاظ اجرایی است. سروش قهرمانلو در گفتگو با خبرنگار ایلنا، […]

  • “موسیقی خیابانی” برخلاف آنچه که در میان عامه پنداشته می‌شود دارای مولفه‌های مشخصی است و در بلندمدت نیز به رشد فرهنگی جامعه کمک‌های شایانی می‌کند. اما آنچه طی سال‌های اخیر به‌عنوان “موسیقی خیابانی” در ایران رایج شده؛ فاقد مولفه‌های خاص این گونه از موسیقی به لحاظ اجرایی است.

    سروش قهرمانلو در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره موسیقی‌های خیابانی گفت: من چندان اطلاع دقیقی ندارم که پیش از انقلاب موسیقی خیابانی در ایران چه ابعادی داشته اما عکس‌هایی از مرحوم فریدون فروغی در اوایل انقلاب وجود دارد که در خیابان ولیعصر، گیتار به دست، ساز می‌زند و می‌خواند و راه می‌رود.

    این آهنگساز و نوازنده سه‌تار الکتریک در ادامه افزود: نکته‌ای که در نگاه مردم نسبت به اجراهای خیابانی وجود داشت و امروزه کمتر شده؛ استفاده از موسیقی خیابانی برای تکدی‌گری است؛ یعنی اگر فرد یک سه‌تار شکسته‌ای داشت که می‌توانست صدایش را دربیاورد، از آن برای تکدی‌گری استفاده می‌کرد.

    به گفته این آهنگساز؛ نوعی از موسیقی نیز وجود دارد – که شاید نتوان آن را موسیقی خیابانی نامید- اما در هنگام نوروز اجرا می‌شد. در این شیوه نوازنده‌های محلی‌ به خیابان‌ها می‌آمدند و برای شادباش گفتن به مناسبت آمدن بهار با سرنا و دهل نوازندگی می‌کردند و نزدیک شدن روزهای بهتری را نوید می‌دادند. آنها بیشتر نقش خبررسانی داشتند و گاها مژدگانی‌هایی را نیز به خاطر دادن این خبر خوش از مردم دریافت می‌کردند.

    سروش قهرمانلو گفت: امروز آن چیزی که به عنوان “موسیقی خیابانی” در تهران از آن نام برده می‌شود؛ شامل تمام موسیقی‌هایی است که در خیابان اجرا می‌شوند و هیچ مولفه‌ خاصی برای آنها به ظاهر نمی‌توان یافت. یعنی مولفه‌های خاص موسیقی خیابانی را ندارد و شاید بیشتر نبودِ مجوز اجراهای صحنه‌ای باعث شده تا برخی‌ در خیابان موسیقی اجرا کنند و البته پول خوبی هم دریافت می‌کنند. چنین اجراهایی طبیعتا دردسرهای برگزاری کنسرت را هم ندارد.

    38

    این موسیقیدان در تشریح ویژگی‌های اجراهای موسیقی خیابانی عنوان کرد: ماجرا به این شکل است که رهگذرها به خاطر نوازنده نیست که از یک مسیر رد می‌شوند پس باید این را در نظر گرفت که موزیسین موسیقی برای رهگذرها اجرا می‌کند اما عابران در مسیرشان با آن برخورد می‌کنند. یعنی ما به عنوان موزیسین قصد داریم چند لحظه یا چند دقیقه وقت رهگذرها را بگیرد تا روزمرگی‌شان را رنگی کنند.

    وی همچنین افزود: آغاز و پایان قعطات “موسیقی خیابانی” باید به گونه‌ای باشد که وقتی کسی از میانه‌های اجرا به نوازنده می‌رسد گمان نکند چیزی را از دست داده است. موسیقی باید بستری داشته باشد که ملودی بر روی این بستر دائما در حال زایش باشد. حتی اگر قطعه ملودی آشنایی هم دارد باید نحوی اجرای خیابانی‌اش متفاوت باشد.

    قهرمانلو ادامه داد: در اجرای خیابانی کمی پرفورمنس هم دخیل است. یعنی شما به صرف اینکه بایستید و ساز بزنید نمی‌توان به اجرایتان عنوان “موسیقی خیابانی” داد و باید کمی پرفورمنس هم در آن وجود داشته باشد و از ارتباط چشمی هم استفاده کرد.

    وی درباره موسیقی خیابانی در کشورهای غربی گفت: در غرب انواع و اقسام موسیقی‌ها از پاپ و راک و رپ و کلاسیک در خیابان اجرا می‌شوند منتهی المان‌های “موسیقی خیابانی” ربطی به نوع ژانر این موسیقی‌ها ندارد.

    این نوازنده سه‌تار الکتریک همچنین عنوان کرد: در میان موزیسین‌های شناخته شده ایرانی تا آنجا که اطلاع دارم کسی موسیقی خیابانی اجرا نکرده است. ما اعضای گروه نیوش در اسفند سال ۱۳۸۸ اولین گروهی بودیم که در متروی تهران با صدابرداری حرفه‌ای برنامه‌ای را به صورت موسیقی خیابانی اجرا کردیم.

    سروش قهرمانلو گفت: البته یکی از هدف‌های ما برای اجرای موسیقی خیابانی این بود که نگاه جامعه را نسبت به “موسیقی خیابانی” تغییر دهیم و نشان بدهیم که ماجرا اجرای این موسیقی اصلا تکدی‌گری نیست. ما اجرای‌مان را به نوعی برنامه‌ریزی کرده بودیم که کسی پولی برایمان نریزد. منظورم این نیست که پول گرفتن امر نکوهیده‌ای‌ست؛ بلکه صحبت بر سر این موضوع است که اهداف کار ما درآمدزایی نبود و قصد فرهنگ‌سازی داشتیم.

    وی افزود: ما اجراهای‌مان در شب‌های منتهی به عید سال ۸۸ بود و در مترو برگزار می‌شد که قصد داشتیم افسردگی جاری در بین مردم را تا جایی که می‌توانیم رفع کنیم و تا حدودی نیز موفق بودیم و واکنش‌هایش را دریافت ‌کردیم. ما در سال ۱۳۹۰ نیز در میدان شیخ بهایی به اجرا پرداختیم. در آن زمان این نگاه تکدی‌گری نسبت به موسیقی خیابانی همچنان جاری بود و موسیقی که در خیابان اجرا می‌شد را جدی نمی‌گرفتند؛ چه بسا همچنان هم این موسیقی را جدی نمی‌گیرند.

    این آهنگساز همچنین عنوان کرد: موزیسین‌هایی که در خیابان‌ها اجرا می‌کنند چون امکان اجرای روی استیج را ندارند و نمی‌توانند مجوز اجرای صحنه‌ای دریافت کنند به سطح شهر آمده‌اند؛ اما ای کاش در سطح کل شهر حضور داشته باشند؛ اما از آنجا که در این اجراها بیشتر از آنکه دغدغه فرهنگی دخیل باشد دغدغه‌های مالی وجود دارد شاهد هستیم که “موسیقی خیابانی” در بالای شهر اجرا می‌شود. از ونک به سمت شمال شهر و در تجریش جاهایی هستند که “موسیقی خیابانی” در آنها اجرا می‌شود. یعنی در جاهایی که مردم برای چنین اجراهایی پول پرداخت می‌کنند.

    37

    قهرمانلو گفت: ولی من هرگز ندیده‌ام در خیابان‌ها یا میادینی که پایین شهر محسوب می‌شوند کسی به اجرای “موسیقی خیابانی” بپردازد. احتمالا برداشت‌شان هم این است که در پایین شهر کسی برای “موسیقی خیابانی” پولی پرداخت نمی‌کند یا حتی برای چنین موسیقی، شنونده‌ای وجود ندارد. البته ما زمانی که در مترو اجرا می‌کردیم حتی در پایین شهر هم به اجرا می‌پرداختیم. یعنی در هر ایستگاه مترویی که معماری می‌توانست به ما کمک کند در همان ایستگاه‌ها به اجرا می‌پرداختیم؛ در مکان‌ها و ایستگاه‌هایی که از نظر معماری با تجمع مردم مزاحمتی برای رفت و آمد دیگران ایجاد نمی‌شد به اجرا می‌پرداختیم. البته ما در سال ۱۳۹۱ نیز یکبار دیگر در مترو به اجرا پرداختیم.

    وی همچنین عنوان کرد: اجرای “موسیقی خیابانی” با اهمیت است چراکه ارزش حضور موسیقی را در زندگی روزمره مردم مشخص می‌کند. مردم متوجه می‌شوند شنیدن موسیقی زنده چه لذتی دارد و همین موضوع در فرهنگ‌سازی و به کنسرت رفتن مردم نیز تاثیر دارد. حتی باعث می‌شود تا مردم کمک متوجه شوند که باید بهای آثار صوتی را پرداخت کنند چراکه در جلو چشمانشان اتفاق می‌افتد. خیلی‌ها هستند که در تمام عمرشان کنسرت نرفته‌اند و به همین دلیل است که من تاکید می‌کنم ای کاش “موسیقی خیابانی” در کل شهر اجرا می‌شد.

    این موزیسین ادامه داد: در زمینه آسیب‌شناسی “موسیقی خیابانی” باید بگویم که چون این طیف از موزیسین‌ها به راحتی پول درمی‌آورند و درآمدشان نیز به خاطر مهارتشان نیست بلکه به همان نگاه تکدی‌محور مردم مربوط می‌شود و طبعاتی را در پی دارد. وقتی راحت از راه “موسیقی خیابانی” درآمدی کسب می‌شود دیگر در روان موزیسین این تصور ایجاد نمی‌شود که روزی بر روی صحنه این کار را انجام بدهد. زمان برای نوازنده معنی دیگری پیدا می‌کند و دیگر زمانی برای تمرین نمی‌گذارد و می‌گوید می‌توانم این وقت را برای کسب درآمد در خیابان بگذارم. چنین موزیسین‌هایی به دلیل اینکه تصوری از کسب درآمد از طریق برگزاری کنسرت ندارند هرگز به این سمت سوق پیدا نمی‌کند. در نتیجه “موسیقی خیابانی” پیشرفت نمی‌کند و در همان حد خیابان باقی می‌ماند و تبدیل به یک پز روشنفکری می‌شود. به همین دلیل سطح موسیقی موزیسین خیابانی که یک دوره‌ای رشد داشته‌اند دوباره تنزل می‌کند.

    سروش قهرمانلو افزود: در گذشته‌ دوره به کسانی که “موسیقی خیابانی” اجرا می‌کردند می‌گفتند اینها از سر نیاز موسیقی می‌نوازند ولی گدا هستند؛ اما در این دوره کمی احترام هم به آن اضافه شده و می‌گویند اینها موزیسین هستند و از سر نیاز می‌نوازند. این موسیقی قبل از اینکه به یک ماسک روشنفکری تبدیل شود باید پایه‌های اجتماعی‌اش درست شود. به دلیل اینکه کسانی که در خیابان اجرا می‌کنند آن ماجرای فرهنگ‌سازی در ذهن‌شان وجود ندارد این پایه‌های اجتماعی هنوز درست نشده است.

    کیکاووس مختاری: در یکی از خیابان‌های کلن، فردی یک پیانو گرند را که زیرش چرخ داشت به پیاده‌رو آورده بود و کارهای خودش را اجرا می‌کرد و سی‌دی‌هایش را هم برای فروش آنجا گذاشته بود. اجرای بسیار لذت‌بخشی داشت و من فکر می‌کنم چنین اجرایی می‌تواند یک اجرای خیابانی باشد. این اجرا آنقدر جذاب بود که خود من حدود یک ربع ایستادم و به اجرایش گوش می‌دادم.

    آرش قهرمانلو: بیایید در فضای ایران به این مسئله نگاه کنیم. دوستانی که در ایران در خیابان اجرا می‌کنند؛ نگاه‌شان به این اجراها، نگاه کنسرتی است. انگار روی استیج دارند کنسرت می‌دهند. تصور من این است که این دوستمان به دلیل نداشتن مجوز و به این خاطر که به دنبال مجوز نرفته است و حتی شاید به دلیل ترس از اینکه نمی‌داند آیا در صورت دریافت مجوز می‌تواند مخاطب جمع کند یا نه، به خیابان می‌آید و به اجرای موسیقی می‌پردازد منتهی نگاهش همان نگاه کنسرتی باقی می‌ماند. این به نظر من درست نیست. موسیقی خیابانی شاخصه‌های خودش را دارد. همانطور که قبلا هم گفته شد باید یک بستر ریتمیک زمینه در چنین اجراهایی وجود داشته باشد.

    سروش قهرمانلو: حتی اگر کسی قرار است آثار خودش را به صورت موسیقی خیابانی اجرا کند باید “ریف” یا همان بستر ریتیمکی که زیر قطعه وجود دارد را حفظ کند و روی‌اش ملودی آشنایی را اجرا کند؛ تا وقتی مخاطب جدیدی از راه می‌رسد احساس نکند چیزی را ازدست داده است.

    آرش قهرمانلو: شما دارید در خیابان به اجرای موسیقی می‌پردازید و مردم در حال گذر هستند و طبیعتا با کسی هم قرار نگذاشته‌اید که برای دیدن اجرا به آنجا بیاید پس شما باید قلاب بیندازید و مخاطب را شکار کنید. اما در ایران دوستانی که در زمینه موسیقی خیابانی فعالیت می‌کنند یک قطعه را از اول تا به آخر اجرا می‌کنند؛ در بین اجراهای دو قطعه نیز فاصله می‌افتد و به مخاطب خود توجه نمی‌کنند. اگر آهنگ نوستالوژیک نباشد و کسی وسط اجرا برسد تکلیفش چیست؟

    سروش قهرمانلو: البته اگر همان ایجاد بستر ریتمیک لحاظ شده باشد اتفاق خاصی نمی‌افتد. نکته مهم دیگر این است که در موسیقی خیابانی چشم و نفس‌مان نیز درگیر است. در موسیقی خیابانی ما پرفورمنس داریم که باید آن را اجرا کنیم. بسیاری از دوستانی که در خیابان اجرا می‌کنند یک گوشه‌ای نشسته‌اند یا حتی به نظر می‌رسد پنهان شده‌اند و عابری که در حال گذر از آنجاست چندان نمی‌تواند با اجرا ارتباط بگیرد.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *