×
×

سرنوشت متفاوت تار و کمانچه | برای موسیقی مرزی وجود ندارد

  • کد نوشته: 143394
  • 24 اردیبهشت 1396
  • ۰
  • محمد مطلق نوازنده ناغارا که زمینه سفر گروه موسیقی آذربایجانی آلتون به ایران را فراهم کرد، اعتقاد دارد ۲۰۰ سال قبل جمهوری آذربایجان بخشی از ایران بوده و موسیقی‌اش نشات گرفته از موسیقی ایران است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شنبه هفته گذشته، ۱۶ اردیبهشت بود که گروه موسیقی آلتون از جمهوری آذربایجان در یک نوبت […]

    سرنوشت متفاوت تار و کمانچه | برای موسیقی مرزی وجود ندارد
  • محمد مطلق نوازنده ناغارا که زمینه سفر گروه موسیقی آذربایجانی آلتون به ایران را فراهم کرد، اعتقاد دارد ۲۰۰ سال قبل جمهوری آذربایجان بخشی از ایران بوده و موسیقی‌اش نشات گرفته از موسیقی ایران است.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شنبه هفته گذشته، ۱۶ اردیبهشت بود که گروه موسیقی آلتون از جمهوری آذربایجان در یک نوبت در تالار وحدت روی صحنه رفت. در این کنسرت که به سرپرستی محمد مطلق نوازنده ایرانی ناغارا برگزار شد، صاحب پاشازاده (تار)، طغرل اسدلایف (کمانچه)، آبگول میرز علی‌اف (خواننده)، فرید ممداف (گارمون)، رامیل ولی‌اف (کیبورد) و امین موسی‌اف (قوشاناغارا) به اجرای موسیقی موغامی و همچنین موسیقی شاد آذربایجانی پرداختند.

    اعضای این گروه بامداد یکشنبه ۱۷ اردیبهشت تهران را به مقصد جمهوری آذربایجان ترک کردند و تنها زمان خالی‌شان شامگاه ۱۶ اردیبهشت، بعد از برگزاری کنسرت بود که در لابی هتل رازی، هتل محل اقامتشان پای حرفشان نشستیم. آن‌چه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌و‌گویی است با محمد مطلق، صاحب پاشازاده و طغرل اسدلایف که از فرق تار ایران و تار آذربایجان، تلاش ایران برای ثبت ساز کمانچه در یونسکو و شباهت‌های موسیقی ایرانی و آذربایجانی گفتند.

    فرق تار ایران و تار آذربایجان 

    صاحب پاشازاده در مورد ثبت تار به نام آذربایجان گفت: « اعتقاد من این است که برای موسیقی مرزی وجود ندارد و هر کس با شنیدن آن لذت می‌برد. ثبت کردن تار در یونسکو به اسم آذربایجان هم کاری نبود که مردم عادی در آن نقشی داشته باشند و توسط دولت پیگیری شد. ثبت شدن این ساز به نام آذربایجان به این معنی نیست که تار فقط متعلق به محدوده مرزی ماست.»

                                                       صاحب پاشازاده نوازنده تار در گروه آلتون 

    در سال ۱۳۹۱ جمهوری آذربایجان ساز تار را در سازمان یونسکو به نام خود ثبت کرد. شیوه کار این سازمان به این صورت است که هر گاه کشوری درخواست ثبت میراثی را می‌دهد، خبرش به شکل عمومی منتشر می‌شود تا اگر کشور دیگری هم در این زمینه اسنادی دارد، ثبت به صورت مشترک انجام گیرد. اما در دولت محمود احمدی‌نژاد، نماینده کشور ما در سازمان یونسکو با وجود اطلاع از تلاش آذربایجان برای ثبت تار به نام خود، هیچ گونه تلاشی برای ثبت مشترک انجام نداد.

    در همین ارتباط، صاحب پاشازاده در مورد تفاوت تار آذربایجان و ایران توضیح داد: «جای نگه داشتن تار آذربایجانی در سال ۱۹۵۰ میلادی از روی زانو به سمت سینه آمد و تعداد سیم‌های آن به ۱۱ و پرده‌هایش به ۲۲ تا افزایش یافت. تار آذربایجانی و تار ایرانی مثل دو قایق در یک دریا هستند که هر کدام زیبایی‌های خاص خود را دارند. من زیاد به تار ایرانی گوش داده‌ام و به آن علاقه دارم. تاری که مدل سنتی خود را حفظ کرده و نوازنده‌های قدری دارد و اسلوب نواختنش کمی با ساز آذربایجانی متفاوت است.»

    این در حالی است که داریوش پیرنیکان نوازنده پیشکسوت تار پیش از این به خبرآنلاین (اینجا) گفته بود: «سیم‌هایی که آن‌ها اضافه کرده‌اند واخوان است و از آن استفاده ملودیک نمی‌شود. (تار دارای شش سیم است که سیم‌های اول و دوم از جنس فلزی سفید رنگ، سیم‌های سوم و چهارم از جنس برنج، سیم پنجم (واخوان) فلز سفید رنگ و سیم ششم (بم) از جنس فلزی زرد رنگ است) آن‌ها تنها از همان شش سیمی استفاده می‌کنند که قبلا هم روی تار بوده است. با سیم اضافه کردن که نمی‌توان گفت این تار مال قفقاز است.»

    تلاش ایران برای ثبت ساز کمانچه و پیگیری آذربایجان برای ثبت مشترک

    اگر در مورد تار، جمهوری آذربایجان پیش‌دستی و آن را به نام خود ثبت کرد، در مورد کمانچه ماجرا برعکس است. در حال حاضر ایران درخواست ثبت کمانچه را به یونسکو داده است، اما جمهوری آذربایجان از فرصت خود استفاده کرده و خواستار ثبت مشترک شده است.

    در همین ارتباط، طغرل اسدلایف، نوازنده کمانچه در مورد فرق کمانچه ایرانی و کمانچه آذربایجانی توضیح داد: «کمانچه ایرانی و آذربایجانی تفاوت چندانی با هم ندارند و فقط کاسه یکی کمی بزرگ‌تر و دیگری کمی کوچک‌تر است. نوازنده‌های آذربایجان آثار کمانچه‎نوازان ایرانی را گوش می‌دهند و از آن یاد می‌گیرند و برعکس. نوازنده‌های هر کشور براساس فرهنگ و سلیقه‌ خود آهنگ می‌سازند اما نوع طراحی و شکل سازهایشان بسیار شبیه هم است. جالب است که افراد زیادی از ایران در کنسرواتوار ملی آذربایجان شرکت می‌کنند، آن جا آموزش می‌بینند و آموخته‌هایشان را در ایران گسترش می‌دهند.»

                                                      طغرل اسدلایف نوازنده کمانچه در گروه آلتون 

    او در مورد تفاوت صدای این دو ساز با یکدیگر افزود: «صدایی که از کمانچه درمی‌آید، بستگی به جنس چوب و شکل کاسه آن دارد و همین طور بستگی به نوازنده آن و این که هر استادی چگونه آن را طراحی کند و چگونه بنوازد.»

    اسدلایف در مورد تلاش آذربایجان برای ثبت ساز کمانچه به صورت مشترک با ایران هم توضیح داد: «ثبت کمانچه از سمت آذربایجان در حال پیگیری است. نه تنها کمانچه بلکه تلاش می‌شود آلت‌های دیگر موسیقی هم ثبت شوند. خوشبختانه این موضوع و همچنین شخصِ نوازنده‌ها هم از سمت دولت مورد حمایت هستند.»

    شباهت‌های موسیقی ایران و جمهوری آذربایجان

    محمد مطلق، سرپرست گروه آلتون نیز در مورد تفاوت و شباهت‌های سازی که خود می‌نوازدٍ با تمبک توضیح داد: «ناغارا سازی ریتمیک و کوبه‌ای است و برخلاف تار و کمانچه آذربایجانی که نزدیکی‌هایی با تار و کمانچه ایرانی دارند، شباهتی با تمبک ندارد. تکنیک‌های نواختن تمبک ساده‌تر از ناغارا است و علاوه بر آن ناغارا نسبت به تمبک دهنه بزرگ‌تری دارد و به همین دلیل بیرون کشیدن صدا از آن سخت‌تر است.»

    این نوازنده آذری ناغارا در مورد شباهت‌ها و تفاوت‌های موسیقی ایران و آذربایجان هم گفت: «به نظر من موسیقی ایرانی و آذربایجانی شباهت‌های بسیار زیادی به یکدیگر دارند که بیشتر ریشه در موسیقی ایرانی دارند. اگر به نام مقام‌های آذربایجانی دقت کنید متوجه می‌شوید که مثلا بیات اصفهانِ آذربایجان از ردیف آوازی بیات اصفهان ایران شکل گرفته است یا مثلا بیات شیراز دارند یا سه گاه زابل یا چهارگاه یا ماهور. بالاخره ۲۰۰ سال قبل آذربایجان هم بخشی از ایران بوده است و فرهنگ و موسیقی‌اش نشات گرفته از فرهنگ و موسیقی ایرانی است.»

                                                      محمد مطلق نوازنده ناغارا در گروه آلتون 

    او در مورد انگیزه‌اش از فراهم کردن زمینه حضور گروه آلتون در تهران افزود: «من با توجه به این که خودم اهل آذربایجان ایران هستم، احساس کردم حضور نوازندگان گروه آلتون از جمهوری آذربایجان در تهران می‌تواند موسیقی اصیل  آن کشور را به مردم ایران معرفی کند. مردم ایران به علت آن‌که تنها موسیقی ضعیف و مصرفی تولید شده در جمهوری آذربایجان به آن‌ها معرفی شده است، ارزش موسیقی اصیل آذربایجانی را نمی‌دانند.»

    صاحب پاشازاده نیز در مورد شباهت‌های موسیقی ایرانی و آذربایجانی گفت: «باید به این نکته توجه کنیم که هر منطقه‌ای مقام‌های خاص خود را دارد. هندوستان، ازبکستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ایران و ترکیه هر کدام مقام‌های خود را دارند که ریشه‌های بسیار دور و درازی دارند و وقتی نواخته می‌شوند تفاوت‌هایش به گوش می‌رسند. برای موسیقی مرزی وجود ندارد و زبان موسیقی چیزی هست که همه مردم آن را درک می‌کنند. امروز موسیقی آذربایجانی در تالار وحدت نواخته شد، ایرانی‌ها به آن گوش دادند و لذت بردند و برای آن کف زدند. همین اتفاق می‌تواند در آذربایجان هم رخ دهد.»

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *