×
×

گفت‌وگو با امید محرم‌زا ده به بهانه ساخت تیتراژ سریال پرمخاطب این شب‌های تلویزیون

  • کد نوشته: 140840
  • 26 فروردین 1396
  • ۰
  • امید محرم‌زاده آهنگساز جوانی است که این سال‌ها ترجیح داده عمده فعالیت‌های موسیقایی خود را خارج از ایران دنبال کند و به همین واسطه با کمپانی‌های مشهوری نظیر «بودابار فرانسه» همکاری می‌کند و در کنارش در ساخت موسیقی‌های شبکه «نشنال جئوگرافی» نقش دارد. منتها حضور کم‌رنگی در موسیقی ایران داشته و فعالیتش به همکاری با […]

    گفت‌وگو با امید محرم‌زا ده به بهانه ساخت تیتراژ سریال پرمخاطب این شب‌های تلویزیون
  • امید محرم‌زاده آهنگساز جوانی است که این سال‌ها ترجیح داده عمده فعالیت‌های موسیقایی خود را خارج از ایران دنبال کند و به همین واسطه با کمپانی‌های مشهوری نظیر «بودابار فرانسه» همکاری می‌کند و در کنارش در ساخت موسیقی‌های شبکه «نشنال جئوگرافی» نقش دارد. منتها حضور کم‌رنگی در موسیقی ایران داشته و فعالیتش به همکاری با فریدون آسرایی، فرمان فتحعلیان و هومن جاوید ختم شده است.

    این آهنگساز امسال ساخت تیتراژ سریال «دیوار به دیوار» به کارگردانی سامان مقدم را هم بر عهده داشت که هر شب با صدای میلاد درخشانی از تلویزیون پخش می‌شود. با او به بهانه حضورش در این سریال پرمخاطب گفت‌وگویی داشته‌ایم و علاوه بر آن درباره فعالیت‌هایش در این سال‌ها نیز صحبت کرده‌ایم.

    • * تیتراژ سریال «دیوار به دیوار» که عید نوروز پخش شد، اولین تجربه شما در ساخت تیتراژ بود؟

    کارهای دیگری هم داشتم که بیشتر در حوزه تیتراژهای سفارشی در قالب پکیج‌هایی بود که در شهر کتاب‌ها به فروش می‌رسند و البته تعدادی هم مستند اما مهمترین آنها پیش از این سریال، تیتراژ سریال «بچه‌های نسبتاً بد» ساخته سیروس مقدم بود که فریدون آسرایی آن را خوانده بود. یک مشکل اساسی که در ساخت موسیقی تیتراژ وجود دارد، سفارش آن در دقیقه ۹۵ است که متأسفانه برای هر دوی این سریال‌ها همین اتفاق افتاد.

    • * با وجود این زمان کم توانستی آنچه که می‌خواهی را انجام دهی؟

    طبیعتاً اگر وقت بیشتری داشته باشیم نتیجه بهتری هم می‌گیریم اما در کل به نظرم بازخورد بدی نداشت. موضوع مهم این است که متأسفانه نقد در ایران، معمولاً نقد سازنده نیست بلکه کوبنده است. یعنی حتی خود افرادی که در تلویزیون نقد می‌کنند با خنده می‌گویند خب، پنبه این کار را هم که زدیم، برویم سراغ کار بعدی! برنامه «ساعت ۲۵» در تلویزیون برنامه‌ای داشت تحت عنوان نقد تیتراژهای سریال‌های عید که به قول خودشان پنبه تمام تیتراژها را زدند. من مشکلی با نقد ندارم اما حرفم این است که وقتی کاری را نقد می‌کنید، خودتان چه کارنامه کاری دارید؟ فکر می‌کنم منصفانه‌تر و عاقلانه‌تر این باشد که وقتی افرادی را برای نقد دعوت می‌کنید، تجربه‌شان را هم مدنظر قرار دهید.

    اگر خودشان کار تلویزیونی انجام داده باشند، می‌دانند که در چه شرایط و وضعیتی باید تیتراژ ساخت. خیلی راحت می‌گویند یک آهنگ ساده با چهار تا آکورد است اما فکر نمی‌کنند که چقدر عجله و کمبود زمان پشت آن بوده است. منظور این که این انتقادها سازنده نیستند. مثل برنامه «هفت» که آقای فراستی به عنوان منتقد در آن حضور دارد. به نظرم این کار اصلاً حالت قشنگی ندارد و می‌توان بحث‌های سازنده‌تری انجام داد.

    • * خودت چطور؟ از نتیجه کار راضی بودی؟

    سامان مقدم دوست خیلی خوب من است و به من هم خیلی محبت دارد. این موضوع را هم باید در نظر گرفت که موسیقی من، اصولاً یک موسیقی سنگین است تا پاپیولار اما با این حال فکر می‌کنم تجربه بدی نبود.

    • * تا آنجا که اطلاع دارم برای انتخاب خواننده هم مشکل داشتی.

    در ابتدا، آنها شعری از مولانا را به دلیل اینکه در آن کلمه «دیوار به دیوار» وجود داشت انتخاب کردند و از من خواستند برای آن موسیقی بسازم. قرار بود بازیگران سریال، تیتراژ آن را بخوانند و برایشان یک کلیپ هم ساخته شود. این کار را هم کردیم منتها دیدیم که نتیجه کار بیشتر به سمت طنز و فانتزی رفت، به همین دلیل این پروژه لغو شد. راستش را بخواهید برای انتخاب خواننده ۳ روز فرصت داشتم و در این میان با امید نعمتی هم صحبت کردم، منها به دلیل کمبود زمان این همکاری شکل نگرفت و در نهایت با میلاد درخشانی به نتیجه رسیدیم.

    • * تیراژ پایانی چطور؟ برای آن هم همین پروسه‌ها را طی کردی؟

    آن را که از ابتدا می‌دانستیم مهرداد یکتا خواننده آن است، برای همین پروژه روان‌تر پیش رفت. یک ماه پیش صحبت این پروژه با من شد اما در ادامه دیگر تماس نگرفتند تا سه روز قبل از کار؛ یعنی ظرف مدت ۷۲ ساعت، دو قطعه ساختم! حالا در این میان چندین بار هم تنظیم کار عوض شد تا ارشاد به آن مجوز بدهد. شاید اگر همان یک ماه پیش آن را می‌ساختم، الان خیالم راحت‌تر بود. نمی‌گویم خوب نشده اما خب در آن‌صورت نتیجه می‌توانست بهتر باشد. فرصتی بود برای دید و شنیده شدن کارم که فکر می‌کنم تجربه بدی هم نبود.

    • * قصد نداری همکاری با میلاد درخشانی را ادامه دهی؟

    بیشتر دوست دارم در کنسرت‌ها با میلاد همکاری کنم چون او علاوه بر تار، سه تار و عود، الکتریک گیتار و آکوستیک گیتار را هم خوب می‌نوازد و به دلیل همین خاصیت، می‌توان اتفاقات خوبی را با او رقم زد. میلاد دوست خوب من و یکی از موزیسین‌های بسیار باسواد ایران است و باعث افتخار بود که در این پروژه با هم همکاری کردیم.

    • * فکر می‌کنم این روزها مشغول کار روی اولین آلبوم مستقل خودت هم هستی.

    بله. البته سه سال پیش یک آلبوم مشترک به نام «ما چند تا یار از این دیار» با نیما عظیمی‌نژاد، یحیی سپهری و حامد ثریا، توسط نشر آوای باربد منتشر کردیم که یک مجموعه اینسترومنتال در سبک فیوژن بود. قطعات من ترکیبی از موسیقی الکترونیک با سازهای آکوستیک نظیر تار و کمانچه و سارنگی (که یک ساز هندی است) بود. آلبومی که قرار است منتشر کنم هم یک آلبوم الکترونیک فیوژن است که تعدادی از نوازنده‌های آن ایرانی هستند مثل پیمان خازنی که سولوی تار نواخته، حبیب مفتاح بوشهری برای سازهای کوبه‌ای که به نظرم یکی از بین‌لمللی‌ترین نوازنده‌های ایرانی است، حمیدرضا خوانساری که عود نواخته و… بعضی از آنها هم نوازندگان خارجی هستند. در واقع سازهای مختلف دنیا را در کنار هم قرار داده‌ام ولی لزوماً همه قطعات، رنگ و بوی ایرانی ندارند.

    • * با توجه به این آلبوم و تیتراژ سریال «دیوار به دیوار»، به نظر می‌آید به تلفیق موسیقی الکترونیک با سازهای ایرانی علاقه داری.

    بله. به نظرم موسیقی ایرانی به شدن پتانسیل این اتفاق را دارد. البته من یک همکاری نصفه نیمه هم با همایون شجریان داشتم و قرار بود برای کمپانی «بودابار» با هم همکاری کنیم که به دلیل اینکه آن زمان ایران نبودم و اوهم مشغول تولید آلبوم خودش بود، خیلی جدی نشد و به سرانجام نرسید.حالا شاید سال آینده این اتفاق بیفتد.

    • * سال‌های زیادی است که در موسیقی فعالیت می‌کنی اما چرا تا این حد در ایران کم‌کار بوده‌ای؟

    من ده سال پیش در ایران فعالیت کردم اما آن زمان این سبک در ایران خیلی ناشناخته بود. یک آلبوم با نام Towards freedom (به سوی آزادی) ساختم و با چند تهیه‌کننده هم درباره آن صحبت کردم اما خیلی آن را درک نکردند. همان زمان آن آلبوم را در آلمان با لِیبل کمپانی ShahMusic (که شیلر و خیلی از آرتیست‌های مطرح موسیقی الکترونیک هم با آن کمپانی همکاری می‌کنند) منتشر کردم که بازخورد خیلی خوبی برایم داشت و چندین بار به عنوان یکی از بهترین آلبوم‌های سبک الکترونیک انتخاب شد. من در حال حاضر دکترای میوزیک تراپی یا همان موسیقی درمانی دارم که به واسطه آن، کارهای سفارشی برای کمپانی‌های خارجی انجام می‌دهم و در بخش موسیقی فیلم هم با «نشنال جئوگرافی» و شبکه‌های دیگر کار می‌کنم.

    • * پس شما آرتیست کمپانی «بودابار پاریس» که یکی از شناخته شده‌ترین کمپانی‌ها در موسیقی فیوژن و وورد موزیک است هم هستی؟

    بله من از سال ۲۰۰۹ با این کمپانی همکاری می‌کنم. موضوعی که باعث شد فعالیتم را در ایران کم‌رنگ کنم این بود که دیدم آنجا موسیقی من را درک می‌کنند و کارم در جایگاه درستی معرفی می‌شود. چند سال پیش به درخواست دوستان موزیسینم در ایران هم کار کردم که شروع فعالیتم با فریدون آسرایی در آلبوم «عشق یعنی…» بود و اتفاقاً بازخورد خیلی خوبی هم داشت.

    • * حالا نمی‌خواهی فعالیت‌های خود را در ایران بیشتر کنی؟

    این سال‌ها سلیقه عمومی کمی تغییر پیدا کرده و این سبک تا حدودی مخاطبان خود را پیدا کرده. حالا قرار است انرژی بیشتری در ایران بگذارم و دوست دارم در این میان با خواننده‌های سنتی هم همکاری داشته باشم. اما راستش را بخواهید بیشتر می‌خواهم کارهای شخصی خودم را پیش ببرم. البته شاید با خوانندگی هم وارد موسیقی شوم.

    • * پس شما هم که عمده فعالیت‌هایت در زمینه موسیقی اینسترومنتال (بی‌کلام) است، سودای خوانندگی در سر داری.

    من اولین کاری که با «بوداوار» منتشر کردم را خودم خوانده بودم. دغدغه خواندن هم دارم چون مردم با موسیقی باکلام ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند که آن هم بیشتر به خاطرجنبه بیزنسی آن است. منتها من می خواهم با سبک خودم این کار را انجام دهم. در مارکت ما خواننده‌ها خیلی به هم شبیه هستند.

    • * با وجود این همه خواننده، فکر می‌کنی آنقدر متفاوت هستی که بتوانی جایگاهی در مارکت موسیقی پیدا کنی؟

    بله. مخصوصاٌ در نوع موسیقی من که تفاوت خیلی زیادی با موسیقی‌های موجود در بازار دارد.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *