سال ۹۵ اگرچه عرصه موسیقی کشور حاشیههای زیادی به خود دید، اما این حواشی نتوانست بر متن جریانات هنری از جمله بازار داغ کنسرتها سایه بیفکند.
نرگس کیانی: سال ۹۵ اگرچه برای اهالی موسیقی و پیجویان اتفاقات این حوزه با اندوه بیماری خسرو آواز ایران آغاز شد اما با ذوق کسب جایزه گِرَمی توسط گروه راه ابریشم که کیهان کلهر یکی از اعضای آن است، پایان یافت.
از میان اتفاقات ریز و درشتی که در سال ۹۵ در حوزه موسیقی رخ داد، آغاز سال با پیام خسرو آواز ایران با ظاهری متفاوت، ترک جلسه شورای ارکسترها توسط علی رهبری و فرهاد فخرالدینی و رسیدن چوب رهبری به شهرداد روحانی و فریدون شهبازیان، معاشقه کیهان کلهر با کمانچه در تور کنسرتهایش، انتخاب دوباره حمیدرضا نوربخش به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی، کمپین «گواهی دست چپ» در اعتراض به ریاست نوربخش بر جشنواره موسیقی فجر، کسب جایزه گِرَمی توسط یویوما، کیهان کلهر و گروه جاده ابریشم و … نظر بسیاری را به خود جلب کرد.
در آغاز سال نو، نگاهی انداختهایم به رویدادهای موسیقایی سال ۹۵ که اگرچه کم حاشیه نبود، اما در جریان اصلی این هنر اثر چندانی نداشت.
بی بهار رخ تو، بهار ما نیز خزان است
پیام نوروزی محمدرضا شجریان در آغاز سال ۹۵، شوکی بزرگ برای دوستداران او و اهالی موسیقی بود. خسرو آواز ایران در این پیام نوروزی اگرچه روحیهای طنازانه و حالی خوش داشت اما ظاهر متفاوتش غم را بر دل هر کس که این ویدئو کمتر از دو دقیقهای را دید نشاند که بی بهار رخ او، بهار ما نیز خزان است.
محمدرضا شجریان در آن پیام کوتاه گفت: «… من هم با یک مهمان ۱۵ سالهای سالهاست آشنایم و دوست شدهایم با هم. الان هم، من به خاطر او این جا ایستادهام و به دستور او موهای سرم را هم کوتاه کردهام و بچه حرف گوشکنی شدهام. تا چند وقت دیگر هم این جا هستم چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم برای این که با این مهمان به تفاهم برسیم انشااله. به تفاهم که برسیم من راه میافتم و میآیم به سراغ شما هموطنان عزیزم و کارهای هنریام را دنبال خواهم کرد. لازم میدانم در این لحظه در آغاز سال ۱۳۹۵ از دو دوست دیرینهام محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان که خیلی دوستشان داشتهام و دارم و دلم برایشان تنگ شده یاد کنم روانشان شاد باشد. باز هم امیدوارم شما عزیزان سالی خوش، پر از موفقیت و سلامتی داشته باشید. سرفراز باشید. قربان همه شما.»
بعد از گذشت چهار ماه، تیر سال گذشته همایون شجریان در صفحه اینستاگرام خود نوشت پدرش پس از پنج ماه اقامت در آمریکا، مرحله اول درمان خود را سپری کرده است.
او همچنین در این متن آورده بود که محمدرضا شجریان در حال حاضر دچار ضعف دوران نقاهت است که به گفته پزشکان برای این روش از درمان طبیعی است و پس از گذراندن این دوره، برای مرحله دوم درمان آماده میشود.
۲۶ شهریور بود که خبر بازگشت محمدرضا شجریان به ایران آمد. همایون شجریان نیز در صفحه اینستاگرام خود با انتشار عکسی از بازگشت پدرش خبر داد.
عکسی که همایون شجریان از خودش، دخترش و پدرش در اینستاگرام منتشر کرد
همایون شجریان همچنین سوم اسفند سال ۹۵ در نشست خبری آلبوم تصویری «خداوندان اسرار» در مورد آخرین وضعیت استاد محمدرضا شجریان گفت: «حال پدر، نسبت به چند ماه پیش بهتر است اما با توجه به ۱۵ جلسه رادیوتراپی سنگین که روی سر او انجام شد نیاز به مراقبتهای ویژه دارد. از سوی دیگر اگرچه وضعیتش به ثبات رسیده اما سرطان همچنان در کمین است و ما منتظر آغاز دور جدیدی از شیمی درمانی هستیم.»
چوب رهبری ارکسترها دست بهدست شد
۱۸ اردیبهشت سال گذشته، در سومین جلسه شورای ارکسترها که اعضای آن فرهاد فخرالدینی، علی رهبری، حسن ریاحی، حمیدرضا نوربخش، فریدون شهبازیان و سعید شریفیان بودند، بحث اداره شورایی ارکسترها (ارکستر ملی و سمفونیک) پیش آمد که رهبران این ارکسترها، فخرالدینی و رهبری جلسه را ترک کردند.
فرهاد فخرالدینی، علی رهبری
همان روز علی رهبری که در اسفند ۱۳۹۳ با حکم علی مرادخانی، معاون امور هنری وزیر ارشاد به عنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران منصوب شد، در این خصوص گفته بود: «دیگر جانم به لب رسیده است. من را برای مدیر هنری آوردهاند. در تمام سال گذشته ما به جای آن که به کار هنریمان بپردازیم، وقتمان صرف حقوق نوازندگان شد. نوازندهها هیچوقت در سال گذشته حقوق کامل نگرفتند و همیشه حقوقی معادل ۲۰ تا ۲۲ روز دریافت کردند. مسولان ما وجدان ندارند و فکر نمیکنند این جوانان باید از کجا نان بخورند؟ امروز صبح نوازندهها گفتند در صورتی که با آنها قراردادی منعقد نشود، فعالیتهای خود را متوقف خواهند کرد، به همین خاطر من امروز در جلسه شورا گفتم که تمام انرژیتان را روی این مساله بگذارید اما دیدم آقای نوربخش، گنجهای، شریفیان و شهبازیان که هیچ اطلاعی از موسیقی کلاسیک و سمفونیک ندارند، میگویند که باید ارکسترها شورایی اداره شوند.»
علی رهبری ۱۹ اردیبهشت تهران را به مقصد اتریش ترک کرد و چهار ماه بعد، در شهریور فرهاد فخرالدینی رسما از رهبری ارکستر ملی استعفا داد.
فریدون شهبازیان، شهرداد روحانی
فردای رفتن علی رهبری، نام شهرداد روحانی به عنوان رهبر مهمان ارکستر سمفونیک اعلام شد و ۱۶ مرداد علیاکبر صفیپور مدیرعامل بنیاد رودکی، شهرداد روحانی را به عنوان رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران معرفی کرد و از پنجم مهر نیز طبق تصویب شورای عالی موسیقی بنیاد رودکی، چوب رهبری ارکستر ملی به دست فریدون شهبازیان داده شد.
معاشقه کیهان کلهر با کمانچه
۲۱ اردیبهشت سال ۹۵ بود که خبر لغو کنسرت نیشابور کیهان کلهر به همراه گروه «راح روح» متشکل از نوید افقه (تنبک)، علی بهرامیفرد (سنتور) و هادی آذرپیرا (تار) علاقهمندان آنها در این شهر را غمگین کرد. کلهر اما این تور را که «پردگیان باغ سکوت» نام داشت، ۲۴ اردیبهشت در یزد، ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت در کرمانشاه و ۲۷ اردیبهشت در خرمآباد روی صحنه برد. او همچنین قرار بود پس از سالها سوم و چهارم خرداد در تالار وحدت تهران روی صحنه برود که در پی استقبال پرشور علاقهمندانش از اول تا پنجم و همچنین از دهم تا دوازدهم خرداد «پردگیان باغ سکوت» را به همراه گروه «راح روح» در وحدت اجرا کرد.
۲۵ آبان بود که خبر تور جدید کنسرتهای کیهان کلهر در ایران از طریق کانال رسمی تلگرام او اعلام شد. در این خبر آمده بود کیهان کلهر در آذر و دی سال جاری کنسرتهایی را همراه با اردال ارزنجان و همچنین گروه «پردگیان باغ سکوت» در ایران برگزار خواهد کرد.
کیهان کلهر همراه با اردال ارزنجان از ۱۳ تا ۱۶ آذر در تالار وحدت تهران روی صحنه رفت. تمام بلیتهای این کنسرت در کمتر از ۳۰ دقیقه به فروش رسید.
اردال ارزنجان، کیهان کلهر
کلهر سِری دوم تور «پردگیان باغ سکوت» همراه با گروه «راح روح» از ۲۰ آذر در شیراز آغاز کرد. آنها سپس به بوشهر، اهواز، بندرعباس، اردبیل، تبریز، رشت، ساری و گنبدکاووس رفتند و ۱۴، ۱۵، ۱۷ و ۱۸ دی مجددا به تهران برگشتند تا مهمان تالار وحدت باشند.
تور گروه «راح روح» با حضور در کرمانشاه، همدان، ایلام، سنندج، کرمان، زاهدان، بیرجند، تربتحیدریه، خرمشهر و اصفهان ادامه پیدا کرد. کنسرتهای زاهدان، تربتحیدریه و خرمشهر به صورت رایگان برگزار شد. هدف اصلی از برگزاری این کنسرتهای رایگان علاوه بر ترویج موسیقی سنتی و اصیل ایرانی، حمایت از علاقهمندان موسیقی در مناطق محروم ایران بود.
از این مجموعه کنسرتها که از اردیبهشت پارسال آغاز شد و تا اواسط بهمن ادامه داشت میتوان به عنوان یکی از پرشورترین و طولانیترین تورهایی نام برد که اهالی و علاقهمندان به موسیقی در خاطر دارند.
از راست؛ نوید افقه، هادی آذرپیرا، علی بهرامیفرد، کیهان کلهر
حمیدرضا نوربخش و مدیرعاملی خانه موسیقی
پس از کشوقوسهای فراوان و با تاخیری چند ماهه، هیئتمدیره خانه موسیقی در جلسه ۲۵ مهر سال ۹۵، مجددا حمیدرضا نوربخش را به عنوان مدیرعامل این نهاد صنفی انتخاب کرد، اتفاقی که میتوانست اندکی پس از انتخاب هیئتمدیره جدید در ۱۳ تیر پارسال رخ دهد.
البته انتخاب حمیدرضا نوربخش، مخالف کم نداشت. از جمله این مخالفان علی قمصری بود که در یادداشتی که همان زمان در اختیار خبرآنلاین گذاشت، آورده بود: «.. این شائبه و سردرگمی ذهنی برای اهالی موسیقی ایجاد میشود که هیئتمدیره به صورت محفلی عمل کرده است؛ مانند خانوادهای که پستهای مدیریتی را بین اعضای خود به صورت انتقالی جا به جا میکند. آرزوی ما این بود که ای کاش حداقل این سمتها انتقالی بودند اما ظاهرا انتقالی هم وجود ندارد. این شیوه انتخاب مدیرعامل برخلاف رضایت جامعه موسیقی و نشانگر حاکمیت دیکتاتوری در خانه موسیقی است.»
از راست؛ پیروز ارجمند، علی قمصری
پیروز ارجمند مدیرکل سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز در گفتوگو با خبرآنلاین تصریح کرده بود: «روشی که خانه موسیقی در انتخاب مدیرعامل پیش گرفت، روشی کاملا غیرمنطقی و غیراصولی بود. خانه موسیقی درخواست کرده بود افرادی که علاقهمند به حضور در این نهاد به عنوان مدیرعامل هستند درخواست کتبی برای نامزدی، رزومه و برنامههایشان را تحویل اعضای هیئتمدیره دهند.»
او ادامه داده بود: «بدون شک هیچ شخص علاقهمندی به این سمت که در جایگاه استادی قرار داشته باشد و بتوان گفت صلاحیت احراز سمت مدیرعاملی خانه موسیقی را دارد، هیچگاه حاضر به دادن رزومه نخواهد بود. به عنوان مثال میگویم آیا اگر مدیرعاملی به حسین علیزاده یا کامبیز روشنروان یا اساتید دیگر پیشنهاد میشد، نمیپذیرفتند؟ از آنسو، آیا این اشخاص هیچگاه حاضر میشوند شخصا اعلام آمادگی کنند و رزومه تحویل دهند؟ آیا اساسا اشخاصی مانند علیزاده یا روشنروان نیازی به دادن روزمه دارند؟ این روش بسیار غیرمعمول و غیرمنطقی بود.»
بدون شک این انتخاب موافقانی هم داشت که اعضای هیئتمدیره خانه موسیقی اصلیترینش بودند و خبرآنلاین پای صحبت آنها نیز نشست. به عنوان مثال هنگامه اخوان همان زمان در مورد این انتخاب گفت: «حمیدرضا نوربخش به هیچ عنوان نمیخواست این سمت را قبول کند اما در نهایت با اصرار اعضای هیئتمدیره مجاب شد. او بارها و بارها تاکید کرد که خسته شده است و به همین دلیل ما در گام نخست اجازه دادیم دوستان دیگر رزومههایشان را بیاورند و برنامههایشان را ارئه دهند که هیچ کدام ربطی به موسیقی نداشتند و حوزه فعالیتشان کار در ادارات و شرکتهایی همچون فولاد بود.»
یا داریوش پیرنیاکان توضیح داد: «این که از اساتید موسیقی متقاضی مدیرعاملی درخواست رزومه شود ابدا اتفاق عجیب یا ناخوشایندی نیست. منِ نوعی زمانی که میخواهم پستی مدیریتی را بر عهده بگیرم باید رزومهام را ارائه دهم و نمیتوانم بگویم چون پیرنیاکان هستم رزومه نمیدهم. اگر کسی از لحاظ کار هنری و موسیقی از من رزومه بخواهد از این که با وجود ۴۰ سال سابقه کاری چنین درخواستی شده است تعجب میکنم اما این جا مسئله متفاوت است. بحث ما این جا کار اجرایی و نه کار هنری است.»
و داود گنجهای در مورد امتناع اولیه حمیدرضا نوربخش از پذیرش سمت مدیرعاملی تاکید کرد: «دلیل امتناع نوربخش جفایی بود که در حقش شد. نوربخش با وجود همه زحماتی که کشید نه تنها مورد تقدیر قرار نگرفت که چیزهایی سراسر کذب هم شنید. من به عنوان کسی که ۱۶، ۱۷ سال است در سمت قائممقام خانه موسیقی فعالیت میکنم به جرات میگویم نوربخش هر چه در توان داشت انجام داد.»
حمیدرضا نوربخش در خبرگزاری خبرآنلاین
موافق انتخاب مجدد نوربخش باشید یا مخالف آن، در ماده ۲۱ اساسنامه خانه موسیقی آمده است: «اعضا هیئت مدیره از بین خود یا خارج از آن، یک نفر را به عنوان مدیرعامل با اکثریت مطلق اعضا حاضر برای مدت دو سال با حقوق و مزایا و اختیارات اجراییِ معین در چارچوب و مصوبات هیئت مدیره انتخاب مینماید. انتخاب مجدد مدیرعامل برای دورههای بعد بلامانع است.»
پس حمیدرضا نوربخش تا سال ۹۷ در این سمت خواهد ماند و احتمال انتخاب مجددش نیز وجود دارد.
وعده تهیه پیشنویس اساسنامه جشنواره موسیقی فجر تا پایان سال ۹۵
تقسیم شدن اهالی موسیقی به دو دسته موافقان شیوه برگزاری جشنواره موسیقی فجر و پیوستگان به کمپین «گواهی دست چپ» حاصل اتفاقاتی بود که سال ۹۴ در سیویکمین دوره این جشنواره رخ داد.
آنچه در سیویکمین جشنواره موسیقی فجر با مدیریت حمیدرضا نوربخش گذشت اعتراضاتی را به همراه داشت که در سال ۹۵ هم به گوش رسید.
اعتراضاتی که میتوان از حذف فراخوان و حضور افراد براساس دعوت برگزارکنندگان، حذف بخش رقابتی گروه نوازی، تعداد بالای داوران جایزه باربد و حضورشان در میان برگزیدگان و فاصله دستمزد افراد و گروهها با هم به عنوان چهار محور اصلیاش نام برد.
این اعتراضات در فضای مجازی از سوی علی قمصری آهنگساز و نوازنده تار، تحت عنوان کمپین «گواهی دست چپ» سازمان پیدا کرد و از جمله هنرمندان پیوسته به آن میتوان از کیوان ساکت و میدیا فرجنژاد نام برد. از آن سو شیوه برگزاری جشنواره موسیقی فجر در سال ۹۴ و ادامه پیدا کردن آن در سال ۹۵، موافقانی هم داشت که از جمله آنها داود گنجهای، نوید دهقان و پویا سرایی بودند.
کمپین اعتراضی «گواهی دست چپ» اما در فضای مجازی متوقف نشد و با جمعآوری ۷۰۰ امضا در قالب یک نامه به دست وزیر ارشاد رسید و علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مامور رسیدگی به آن شد.
مرادخانی، ششم دی در هشتمین جلسه از سلسله نشستهای «گفتمان ضرب اصول» وعده داد که برگزاری نشست میان منتقدین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر و مدیرکل دفتر موسیقی را پیگیری خواهد کرد؛ وعدهای که ۹ روز بعد با دیدار میان فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موسیقی، حسین سروی معاون او و علی قمصری، میدیا فرجنژاد و سیدمهدی قادری سه نماینده از منتقدان عملی شد.
دستاورد جلسه و موارد مورد توافق طرفین به این شرح بود؛ تهیه پیشنویس اساسنامه برای جشنواره موسیقی فجر توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا پایان سال ۱۳۹۵ و ارائه آن به جامعه موسیقی به منظور گردآوری نظرات اصلاحی و تهیه نسخه نهایی و آغاز روند تصویب آن در مراجع قانونی و همچنین اختصاص فضا و استخدام کارکنانی جهت تشکیل دبیرخانه دائمی جشنواره موسیقی فجر و اعمال ضوابط لازم برای کنترل مبالغ پرداختی به گروههای شرکتکننده در جشنواره.
امروز ۳۰ اسفند است و پایان سال کبیسه ۹۵، جدا از گفتوگوهایی که ممکن است به صورت غیررسمی صورت گرفته باشد، هیچ خبری در خصوص آماده شدن پیشنویس اساسنامه برای جشنواره موسیقی فجر توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شنیده نشده است.
جشنوارهای که با فوت آیتاله هاشمی شروع شد و با حادثه پلاسکو پایان یافت
سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر به ریاست حمیدرضا نوربخش قرار بود از چهارشنبه ۲۲ دی آغاز شود اما شوک ناشی از درگذشت ناگهانی آیتاله هاشمی رفسنجانی در تاریخ یکشنبه ۱۹ دی و به دنبال آن اعلام سه روز عزای عمومی، برگزاری این رویداد موسیقایی را دو روز به تاخیر انداخت.
این تاخیر دو روزه در شروع جشنواره، منجر به تغییراتی در جدول و از جمله فشرده شدن آن و حذف یکی از نوبتهای اجرای ژیوان گاسپاریان دودوک نواز ارمنستانی شد. طبق روال معمول در جشنواره، هیچ گاه در روز اختتامیه شاهد برگزاری کنسرتی به صورت هم زمان با مراسم پایانی نبودیم اما اول بهمن ۹۵ در روز اختتامیه سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر از یک سو دو کنسرت در سالن رودکی و یک کنسرت در سالن میلاد نمایشگاه اجرا و از سوی دیگر مراسم پایانی این رویداد موسیقایی در تالار وحدت برگزار شد.
شوک دوم، حادثه پلاسکو بود. روز سیام دی، یک روز مانده به اختتامیه سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر با افتادن آتش به جان طبقه هشتم و نهم پلاسکو، این ساختمان ۱۷ طبقه در برابر چشم حاضران به صورت عمودی فرو ریخت و ۱۶ آتشنشان و پنج شهروند را در خود بلعید.
سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در حالی روز جمعه اول بهمن شاهد مراسم پایانی خود بود که سایه فوت آیتاله هاشمی بر افتتاحیه و حادثه پلاسکو بر اختتامیهاش سنگینی میکرد.
جایزه گِرَمی؛ یویوما، کیهان کلهر و جاده ابریشم
۲۴ بهمن بود که خبر آمد. خبری شوقانگیز؛ یویوما ویلنسلنواز برجسته آمریکایی-چینیتبار به همراه گروه موسیقی سیلک رود (جاده ابریشم) که کیهان کلهر هم یکی از نوازندگان آن است برای خلق آلبوم «Sing Me Home» برنده جایزه گِرَمی در رشته بهترین موزیک بینالمللی شدند.
این گروه موسیقی را یویوما در سال ۲۰۰۰ میلادی خلق کرد؛ گروهی که نوازندگان آن از تبارهای مختلفاند و تنوع سازهای به کار گرفته در آن هم هویتی بینالمللی به آن بخشیده است.
۲۷ بهمن سیدابوالحسن مختاباد در همین خصوص در روزنامه شرق نوشت: «برای آنهایی که در یکی، دو روز گذشته پرسشهایی را از روی حسننیت یا از باب حسادت و کمانگاشت جایزه، در ذهن بیان یا در شبکههای اجتماعی پراکنده کردند، آنهایی که به اغراق و مبالغه دچار شدند و گمان کردند این جایزه تنها به آقای کلهر داده شده است و حتی در جایی عنوان گروه آقای کلهر را ذکر کردند، آنهایی که اطلاعات غیرموثق را پراکندند، یک توضیح ضروری است. برابر اخباری که در سایت جایزه گِرَمی آمده است، این جایزه در ردیف ۵۴ و در بخش بهترین موسیقی جهانی به یویوما و گروه جاده ابریشم داده شده است. تاکید بر یویوما و برابر نهادن گروه جاده ابریشم با او نشان میدهد که اگر در نزد داوران جایزه گِرَمی، کار یویوما به عنوان سرپرست گروه ارزشمند بوده به همان اندازه کار اعضای این گروه نیز ارزش داشته است. آقای کلهر نیز از اعضای باسابقه و برجسته این گروه به شمار میرود. این بخش ماجرا برخی را خرسند میکند که عموما از توفیق دیگران آزردهخاطر میشوند اما آنها نباید چندان خوشحال باشند، چرا که همین اندازه توفیق (نوازندهای ایرانی در گروهی قرار بگیرد که جایزه گِرَمی نصیب آن گروه شود) نیز تاکنون و در تاریخ موسیقی ایران نظیر نداشته و نخستینبار است که رخ میدهد.»
دیدگاهتان را بنویسید