شانزدهمین نشست «سرو چمان» فرهنگسرای سرو با معرفی کتاب «پاپنامه» اثر سعید کریمی رنگ و بوی نقد به خود گرفت.
شانزدهمین نشست سرو چمان با شعرخوانی حسین غیاثی، کامران رسولزاده، احمد امیرخلیلی و صابر قدیمی و معرفی کتابهای «پاپنامه» و «مبانی ترانهسرایی» نوشته سعید کریمی، با اجرای علیرضا لبش و سعید بیابانکی و با حضور بهنام خادم مدیر فرهنگی هنری منطقه ۶ و رییس فرهنگسرای سرو عصر دوشنبه پنجم اسفند ماه در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
نخستین بخش این برنامه معرفی دو کتاب سعید کریمی بود. اودرباره جزئیات «پاپنامه» گفت: این کتاب، گزارش مفصلی از آلبومهای پاپ ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ است که از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده است. در این کتاب ۲۵ آلبوم خوانندههایی را که محبوب هستند و کنسرت برگزار میکنند و در میان رسانههای مجازی محبوبیت دارند بررسی کردهایم. آلبومهای «احسان خواجهامیری»، «بابک جهانبخش»، «بنیامین بهادری»، «بهنام صفوی»، «حمید عسکری»، «رضا صادقی»، «رضا یزدانی»، «سامان جلیلی»، «سینا حجازی»، «شهرام شکوهی»، «علی اصحابی»، «علی عبدالمالکی»، «فرزاد فرزین»، «فریدون آسرایی»، گروه «آریان»، گروه «چارتار»، «مازیار فلاحی»، «مجید خراطها»، «محسن چاوشی»، «محسن یگانه»، مرحوم «مرتضی پاشایی»، «مسعود امامی»، «مهدی احمدوند» و «مهدی یراحی» و یک آلبوم گروهی به نام «من و ما» را در این کتاب داریم.
وی درباره رویکردهای مطرحشده در این کتاب اظهار کرد: این آثار را به صورت تفصیلی بررسی کردهایم. کلام، محتوای کلام، ساختمان آنها، مد قطعات، زمانشان، سازهای استفادهشده، عوامل پدیدآورنده نظیر ترانهسرا و تنظیمکننده و نوازنده و حتی بحث گرافیکی آنها را بررسی کردهایم که حاصلش یک کتاب ۴۳۲ صفحهای شده است. این کتاب حدود ۷۷ جدول و چندین نمودار دارد. ما در این کتاب داوری و ارزشگذاری نکردهایم. در پاپنامه به هیچ عنوان از کلمههای خوب یا ضعیف و قوی استفاده نکردهایم. مبنای ما این بوده که گزارش مفصلی از وضعیت آلبومها موسیقی پاپ را که از فیلتر ارشاد گذشته ارائه کنیم. تکآهنگها را بررسی نکردهایم و فقط به آلبومهایی پرداختهایم که ارشاد به آنها مجوز داده است. البته کسانی که در این بررسی قرار نگرفتهاند نباید ناراحت شوند. ما ارزشگذاری نکردهایم و نگفتیم هرکسی که در این کتاب آمده حتماً خوب است. ما یک جامعه آماری میخواستیم و باید محدودهای را در نظر میگرفتیم. جامعه آماری ما آلبومهای خوانندههایی بود که در این دو سال منتشر شده و محبوبیت دارند.
کریمی در ادامه بیان کرد: در حوزه محتوا موضوعاتی نظیر تأثیر عشق، توصیف، توصیف رابطه، حدیث نفس و خواهش و درخواست بازگشت و… را با جزئیات بررسی کردهایم. نشان دادهایم که در محتوای ترانههای پاپ چه اتفاقی رخ میدهد. این یک کار تحقیقاتی است و ارزشگذاری نیست و قصد ما داوری نبوده که بخواهیم بگوییم چه کاری قوی و چه کاری ضعیف است. این تحقیق مفصل با همکاری ۱۰ نفر از دوستان من انجام شده و هرکدام سهمی در این پروژه داشتهاند. ما فقط به همان آلبومی که خوانندهها در سال ۹۳ یا ۹۴ منتشر کردهاند پرداختیهام و به سراغ آلبومهای قبلی یا تک آهنگهای گذشته آنها نرفتهایم. جزئیات مشخصی را در نظر گرفتیم و مثلاً ۷۷ جدول و ۳۵ سرفصل داریم.
او سپس اشارهای هم به برخی نقدها از موسیقی پاپ داشت و گفت: به غیر از مسائلی نظیر زمان آلبومها، مد قطعات را از لحاظ مینو و ماژور و گامهایی که پرکاربرد است بررسی کردهایم. در این ۲۵ آلبوم ۲۹۱ ترانه وجود داشت و مد تمامی آنها را با همراهی آقای سعید رضایی مشخص کردهایم. نوازندهها و حتی جزئیات مربوط به ضبط تا جایی که امکان داشته در این کتاب لحاظ و نشان داده شده است. موسیقی در این کشور وضعیت مشخصی دارد. داوریهایی که میشود عموماً کلی است. یک عده کلاً منفی هستند و میگویند که موسیقی پاپ به درد نمیخورد و تمام آن تکراری است و هیچ دلیلی هم مطرح نمیکنند. این افراد موشکافی انجام نمیدهند و نمیگویند که چه چیز این موسیقی پاپ بد است. اگر ما بخواهیم در یک زمینه رشد کنیم و به داوری برسیم باید جزئیات را مشخص کنیم و بگوییم چه چیزی بد است. نکته مثبت «پاپنامه» این است که شما میتوانید از طریق آن متوجه شوید که چه محتوایی را چه کسی دوست دارد و مخاطب موسیقی پاپ از لحاظ کلام و نوع استایل تنظیم چه کارهایی را میپسندد. به عبارت دیگر مشخص کردهایم که گرایش خوانندههای پاپ از لحاظ محتوا به چه سمت است. آن دوستانی که میگویند در موسیقی پاپ ما خبری نیست و اصلاً موسیقی نداریم اشتباه است و این فایدهای ندارد. عدهای هم هستند که فقط تعریف میکنند. مثلاً میگویند که فلان آلبوم جذاب و متفاوت بود اما چنین تعاریفی هم فایده ندارد. این توضیحات برای جنبه تبلیغاتی مفید است اما کاربردی نیست. هدف ما این بود که نشان دهیم موسیقی پاپ در چه وضعیتی است. میخواستیم برای جامعهشناسان موسیقی، شرکتهای تهیهکننده، اهالی موسیقی و خوانندهها یک مقایسه بدون ارزشگذاری انجام دهیم. بین این ۲۵ خواننده مثلاً مقایسه کردهایم که کدام یک عاشقانه بیشتر دوست دارند یا به لحاظ محتوا، قالبهایی که استفاده میکنند به چه صورت است.
در ادامه، حسین غیاثی ترانهسرا که با خوانندههایی چون محسن چاووشی و بابک جهانبخش همکاری داشته است، نخستین شاعری بود که به شعرخوانی پرداخت. او یکی از ترانههایش را که توسط علی امینیان خوانده شده خواند:
از تماشای تو برمیگردم…از غمانگیزترین زیبایی
از تماشای تو برمیگردم…به خودم، به گوشه تنهایی
من یه رویا با خودم دارم اَزت…که منو از همه چی ترسونده
اولین و آخرین دیدارت…لحظه لحظهش توی یادم مونده
میدونم چه ساعتی خندیدی…میدونم چه لحظهای پلک زدی
حتی وقت رفتنم یادم هست…تا کجا پشت سرِ من اومدی
آخرین فرصتِ تنهاییِ من…تو هنوز یه دنیا فرصت داری
همه میگن که حقیقت تلخه…تو نه تلخی، نه حقیقت داری
توی این شهرِ فراموششده…راهِ برگشتنمو گم کردم
راهی غیر از تو ندارم وقتی…از تماشای تو برمیگردم
او سپس ترانه «تفنگ سرپر»، یکی از ترانههایی را که توسط محسن چاووشی در آلبوم «پاروی بیقایق» اجرا شده خواند.
سپس احمد امیرخلیلی این سروده را خواند:
آژیر یعنی وضعیت قرمز
آژیر یعنی شهرمون میسوخت
آژیر یعنی که پدر میرفت
مادر همیشه چش به در میدوخت
جنگی که تحمیلِ به ما میشد
مادر تحمل کرد بی بابا
چن ساله بودم که پدر رفت و
چن ساله از اون روز تا حالا؟!
واسم غریبهس مردِ تو تابوت
می گن ببین این استخوناشه
می گن تو باید مثلِ اون باشی
باید پسر مثلِ پدر باشه…
باید بشم مردی که میگن هست
باید بشم مردی که اصلن نیست
باید بشم اسمی که رو من هست
باید بشم حسی که با من نیست
بابای من رزمنده بود و من
حتی از اسم جنگ می ترسم
مادر تنش می لرزه از آژیر
من از صدای زنگ… می ترسم
از استخونایی که بابامه
از خنده خشکیده تو قاب
از فکر اینکه چی بگم وقتی
گاهی تو رو می بینمت تو خواب
باید بگم بابا… ولی گیجم
بیست و دو ساله رویِ دیواری
شاید پدر! شاید! نمی دونم
شاید یه اسم دیگه دوس داری…
بیست و دو ساله رفتی و حالا
بیست و دو ساله مرد این خونهم
من سعی کردم مثلِ تو باشم
بیست و دو ساله که نمیتونم
کامران رسولزاده شاعر بعدی بود که به شعرخوانی پرداخت. او سه ترانه خواند و در پایان هم ترانه «درخت» را اجرا کرد.
حال و هوای بعد تو خوش نیست باید یه جوری شه که برگردی
تنهاییامو شهر فهمیده این خونه فهمیده ولم کردی
تا کی قراره عاشقت باشم تا کی همه حالتو میپرسن
تا کی بگم حال تو هم خوبه تا کی نگم جدا شدی از من
برگرد و دست از رفتگی بردار از دست رفتن کار ماها نیست
جایی که رفتی جای امنی نیست جای دلت اینجور جاها نیست
برگرد و دست از رفتگی بردار از دست رفتن کار ماها نیست
جایی که رفتی جای امنی نیست جای دلت اینجور جاها نیست
وقتی که میرفتی هوا بد بود تا قبله بارون کاش برگردی
اینبار دنبالت نمیگردم کاش زود بفهمی اشتباه کردی
اینبار دیگه به پات نمیشینم من آدم اون موقعها نیستم
اونقدر خستم که واست حتی بی چتر تو بارون وای نمیایستم
برگرد و دست از رفتگی بردار جز من کسی برای تو پا نیست
گم میکنیم آغوشهامونو آغوش هیشکی مثل ماها نیست
برگرد و دست از رفتگی بردار از دست رفتن کار ماها نیست
جایی که رفتی جای امنی نیست جای دلت اینجور جاها نیست
بعد از تو زن میگیرم و میرم این شهر دیگه جای موندن نیست
با هر کی خواستی شهرو قسمت کن این خاطرات دیگه واسه من نیست
میشم یه مرد سرد و معمولی مردی که آب روی آتیشه
رو دخترم اسمتو میذارم حتی زنم هم عاشقت میشه
آخرین شاعری هم که به شعرخوانی پرداخت صابر قدیمی بود. او یکی از جدیدترین کارهایش را در این برنامه خواند:
روزا فکرای عجیبی حمله میکنن به من، شبا از ترس خودم قایم میشم زیر پتو
من و تو بغل میگیره، گریه میکنه برام، یه پلنگ زخمی از هوای دلگیر پتو
بعضی وقتا توی کافه خودمو گم میکنم، با صدای در دوباره برمیگردم به خودم
روح من میره به خاطرات و برمیگرده، میبینم چن ساعته تو استکان غرق شده
حس نوزادیو دارم که به دنیا اومد و ، تا اومد بفهمه دنیا چیه، فهمید مرده
شاه روسیاهیام که مهرههای خائنش، تو خونه محاصرش کردن و ماتش برده
لباسام توی تنم زار میزنن به حال من، کفشم از توی کمد به ریش من میخنده
حتی بــاد اگه بیاد پا توی خونهم بذاره، میره و پشت سرش پنجره رو میبنده
قرص اعصاب، روانمو به هم میریزه، بیخودی حس میکنم خونهم پر از نفوذیه
بسته بسته، شب و روز قرص به خوردم میدن، بدنم یه داروخونه شبانهروزیه
حس نوزادیو دارم که به دنیا اومد و، تا اومد بفهمه دنیا چیه، فهمید مرده
شاه روسیاهیام که مهرههای خائنش، تو خونه محاصرش کردن و ماتش برده
اجرای موسیقی توسط حسین نظری از دیگر بخشهای این برنامه بود.
دیدگاهتان را بنویسید