×
×

گفت‌وگو با رهبر ارکستر ملی درباره برنامه‌های این ارکستر

  • کد نوشته: 127968
  • 02 دی 1395
  • ۱ دیدگاه
  • «فریدون شهبازیان» مدتی است ارکستر ملی ایران را رهبری می‌کند. او در طول زندگی هنری خود اتفاقات مهمی را رقم زده است؛ از آثار شاخصی که همراه با خوانندگان بزرگی چون شجریان، ناظری و… ساخته اگر بگذریم و از موسیقی‌های فیلم‌های متععدی با کارگردانانی چون کیمیایی و مهرجویی، بسیاری از قطعاتش توانسته‌اند بدل به خاطره […]

    گفت‌وگو با رهبر ارکستر ملی درباره برنامه‌های این ارکستر
  • فریدون شهبازیان

    فریدون شهبازیان

    «فریدون شهبازیان» مدتی است ارکستر ملی ایران را رهبری می‌کند. او در طول زندگی هنری خود اتفاقات مهمی را رقم زده است؛ از آثار شاخصی که همراه با خوانندگان بزرگی چون شجریان، ناظری و… ساخته اگر بگذریم و از موسیقی‌های فیلم‌های متععدی با کارگردانانی چون کیمیایی و مهرجویی، بسیاری از قطعاتش توانسته‌اند بدل به خاطره موسیقایی چند نسل شوند.

    شهبازیان همچنین در تولد دوباره موسیقی پاپ در دهه ۷۰ نقشی بسیار پررنگ داشت و باید او را از سردمداران این سبک موسیقی طی چند دهه گذشته دانست؛ هرچند که هم‌اکنون از جریان حاکم بر موسیقی پاپ ایران رضایت ندارد. او در حالی چوب رهبری ارکستر ملی را در دست گرفته که از سنین نوجوانی در ارکستر سمفونیک تهران -به رهبری حشمت سنجری و بعدها فرهاد مشکات- نوازنده بود و در سال ۱۳۴۶ رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد و علاوه بر آن، در ارکستر صبا و خالقی نیز می‌نواخته است.
    به بهانه اجراهای آینده ارکستر ملی پای صحبت‌های خالق «کاشفان فروتن شوکران» نشستیم.

    ***

    * در این سال‌ها چند باری نام شما به عنوان رهبر ارکستر ملی شنیده شد؛ اتفاقی که رخ نداد تا کنون. لطفاً ابتدا درباره این مسأله توضیح دهید؟‌
    زمانی که آقای علی رهبری به ایران آمد و فعالیت‌های خود را با ارکستر سمفونیک آغاز کرد، ارکستر موسیقی ملی همچنان تعطیل بود و از من برای رهبری ارکستر دعوت کردند. من آن زمان مذاکراتی را با آقای بهرام جمالی (مدیر وقت بنیاد رودکی) انجام دادم. به نتایجی هم رسیدیم و حتی تا عقد قرارداد هم پیش رفتیم تا اینکه بنا به دلایلی، این اتفاق رخ نداد و با تماس‌هایی که گرفته شد، آقای فخرالدینی بار دیگر بازگشتند و رهبری ارکستر موسیقی ملی را بر عهده گرفتند. من در آن شرایط، خودم را کنار کشیدم. البته چند باری به عنوان رهبر مهمان از من دعوت کردند و آقای فخرالدینی -همان‌طور که در مصاحبه‌شان با شما مطرح کردند- این پیشنهاد را به من دادند که من نپذیرفتم.

    * دلیل خاصی داشت؟
    نه، باید رپرتوار آماده می‌کردیم و به من یک ماه فرصت داده بودند و زمان کافی برای این کار در اختیار نداشتیم. قبل از آن هم -در زمان آقای شاه‌آبادی- حکم رهبری ارکستر را به من دادند که همچنان پابرجا است. آن زمان به دلیل تغییر معاونت هنری این کار منتفی شد و این، بار سوم بود؛ اما همان‌طور که می‌دانید سال‌ها قبل، یعنی آن زمان که فعالیت‌های ارکستر متوقف بود، من یک ماه با ارکستر کار کرده بودم. این بار از من به عنوان رهبر ارکستر موسیقی ملی -یعنی همان ارکستری که آقای فخرالدینی آن را هدایت می‌کردند- دعوت کردند. من اما شرط‌هایی برای پذیرش این ماجرا داشتم و اولین شرطم این بود که ارکستری که من می‌خواهم آن را ساماندهی کنم، «ارکستر ملی ایران» باشد. یعنی ارکستری با اجرای موسیقی نوین ایران و جهان. می‌خواستم در کنار موسیقی آهنگسازان سرزمینم، از موسیقی سایر ملل نیز بهره بگیرم.

    * منظورتان از موسیقی ملل چیست؟
    موسیقی‌های کلاسیک سبک و در عین حال به‌روز شده. البته وقتی می‌گویم سبک، به هیچ عنوان منظورم موسیقی بی‌ارزش نیست، بلکه موسیقی‌هایی است که برای ارکسترها ساده‌تر باشد. این کار را در این مدت نیز انجام می‌دهیم. یعنی موسیقی‌های دوره باروک، کلاسیک و اندکی دوره رومانتیک را به صورت به‌روز شده اجرا کنیم. مثل تمام ارکسترهای ملی که در دنیا فعالیت می‌کنند. در تمام کشورها ارکسترهایی هستند که موسیقی کلاسیک را به شکل امروزی، همراه با سازهای ضربی اجرا می‌کنند و در فرم اصلی کار تغییر شکل‌هایی می‌دهند. بسیار هم مورد توجه مردم سراسر دنیا قرار دارد.

    * و این شرط پذیرفته شد؟
    بله، خوشبختانه این اتفاق افتاد و ما این بار ارکستر را تشکیل دادیم و هم‌‌اکنون حدود دو ماه است که مشغول تمرین و آماده کردن رپرتوار هستیم. به‌هرحال زمانی که یک ارکستر تشکیل می‌شود، نیاز به زمان برای هماهنگی دارد. مثل هر کار گروهی دیگری -از جمله ورزش- اگر تیمی تشکیل می‌شود، باید مدت زمانی بگذرد تا اینها با هم هماهنگ شوند. حالا هنر که دیگر جای خود را دارد. ارکستر به ۴-۳ ماه زمان نیاز دارد تا رپرتوار آماده شود و نوازنده‌ها با هم آشنا شده و تکنیک‌هایشان به هم نزدیک شود. ما هم‌اکنون مشغول این ساماندهی هستیم و امیدواریم تا پایان سال، اجراهای مختلفی با ارکستر داشته باشیم تا سال آینده که فعالیت اصلی ما با برنامه‌ریزی سالیانه شروع شود.

    * یعنی این امیدواری وجود دارد که ارکستر ملی دارای برنامه منظم درازمدت باشد؟
    بله، کاملاً. مشخص خواهد شد که چه آثاری در طول سال اجرا خواهد شد و چه خوانندگانی با ما همکاری خواهند کرد.

    * فعالیت‌های ارکستر هم‌اکنون سه‌بار با تعویق یا مشکلاتی مواجه شده است. سال آینده به هر حال ممکن است معاونت هنری یا مدیرعامل بنیاد رودکی تعویض شوند. این مشکلی را برای ارکستر به وجود نخواهد آورد؟‌ فکری کرده‌اید که ماهیت ارکستر صرف‌نظر از این تغییر و تحولات، صدمه‌ای نبیند؟
    البته امکان فراهم شدن این ایده‌ای که شما می‌گویید، نیازمند حضور اسپانسر است. چون ارکستر، بودجه‌ای نیاز دارد که از عهده آدم‌های معمولی خارج است. به‌هرحال اجتناب‌ناپذیر است که اگر معاونت هنری یا وزیر عوض شود، طبیعتاً گریبان ما را هم خواهد گرفت و حتماً تغییراتی حاصل خواهد شد؛ اما تمام قصد من این است که این ارکستر را نگاه دارم و از هم نپاشد. در این میان، صحبت‌هایی کرده‌ام و قرارهایی مبنی بر حضور اسپانسر شده تا این کار را به صورت بهتر انجام دهیم. البته این به این معنا نیست که هم‌اکنون ارکستر وضع نامطلوبی دارد؛ اتفاقاً من از وضعیت کنونی ارکستر رضایت نسبی دارم و در کنار ۶۰-۵۰ نفر جوان، مشغول کارم. جوانانی که با عشق و انگیزه عضو این ارکستر شده‌اند و خوشبختانه به من لطف دارند. من افتخار می‌کنم که کنار این جوانان توانستم این ارکستر را ساماندهی کنم و ان‌شاءالله در اولین کنسرتی که برگزار خواهیم کرد، همه متوجه این ماجرا خواهند شد که ارکستر، از نظر موزیکالیته و تکنیک تا چه اندازه ارزشمند است.

    * وجود نوازنده‌های مشترک با ارکستر سمفونیک و ارکسترهای دیگر، همواره یکی از مشکلات این ارکسترها بوده است. آیا این مشکل برطرف شده است؟
    خوشبختانه زمانی که ساماندهی ارکستر ملی ایران به من پیشنهاد داده شد، تأکید بر این بود که نوازنده‌ها مشترک نباشند. قبلاً قرار بر این بود که «ارکستر سمفونیک ملی ایران» تشکیل شود. اگر آن اتفاق رخ می‌داد، نوازنده‌ها مشترک می‌بودند و در هر دو ارکستر می‌نواختند. ولی من جزء کسانی بودم که اعتقاد داشتم اگر حتی قرار است این اتفاق رخ دهد، باید تعداد نوازندگان به اندازه‌ای زیاد باشد که اگر نوازنده‌ای اشتیاق نواختن موسیقی ایرانی را نداشت، ما بتوانیم از او صرف‌نظر کرده و دیگری را جایگزین‌اش کنیم. در حال حاضر، تمام حرف این است که نوازندگان مشترک وجود نداشته باشند و این اتفاق نیز رخ داده و نوازندگان ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران، هر کدام در ارکسترهای خودشان نوازندگی می‌کنند. البته تغییراتی نیز در این میان صورت گرفته که چون تعدادی از نوازندگان از قبل با بنیاد رودکی قرارداد داشته‌اند و ارکسترشان معلوم نبوده، عده‌ای از آنها در ارکستر ملی و عده‌ای در ارکستر سمفونیک همکاری دارند. فقط قرار بر این شده که اگر ما قطعه‌ای را خواستیم اجرا کنیم که نوازنده‌اش را نداشتیم، به عنوان نوازنده مهمان از نوازندگان ارکستر سمفونیک یا دیگر نوازندگان آزاد استفاده کنیم.

    * در این سال‌ها، موسیقی ایرانی در «ارکستر موسیقی ملی ایران» و موسیقی غربی توسط «ارکستر سمفونیک تهران» اجرا می‌شده است. حالا این تفکیک در ارکستر شما از بین رفته و قرار است مجموعه‌ای از موسیقی ملی و جهانی را اجرا کنید. چرا خواستید این تعادل را به هم بزنید؟
    ارکستر ملی، ارکستری است که در تمام کشورها وجود دارد. ببینید در کشورهای دنیا سه نوع ارکستر وجود دارد. ارکستر سمفونیک که شهرداری‌ها و دولت‌ها بودجه آن را تأمین می‌کنند. ارکستر فیلارمونیک که مردم علاقه‌مند به موسیقی آن را اداره می‌کنند (و معمولاً ارکسترهای فیلارمونیک در تمام دنیا برتر از ارکسترهای سمفونیک هستند). در این میان، یک ارکستر ملی هم وجود دارد که توسط نهادهایی خصوصی اداره می‌شود. این ارکسترها به صورت فانتزی قطعاتی را می‌نوازند و دل‌مشغولی‌شان این است که برای کسانی که دوست دارند موسیقی کلاسیک را به شکل متنوعی گوش کنند، اجرا داشته باشند. ما هم دوست داریم که کسانی که شنونده خوب موسیقی هستند، هم موسیقی کلاسیک را با ارکستر سمفونیک تهران تجربه کنند و هم موسیقی کلاسیک ساده‌تر و فانتزی‌تر را با ارکستر ملی ایران.

    * یعنی شما قطعات فانتزی‌تر و ساده‌تر آهنگسازان کلاسیک را اجرا می‌کنید؟
    نه، شما نمی‌توانید در قطعات «بتهوون» یا «برامس» کارهای فانتزی پیدا کنید؛ مگر اینکه برای اپرا نوشته باشند. اما در دوران باروک بیشتر می‌توانید این قطعات را ببینید و همین قطعات، دل‌مشغولی‌های من هستند؛ مثلاً آثار «موتسارت» که سرشار از ریتم و ملودی زیبا است را با سازهای ضربی اجرا می‌کنیم که در اصلِ اثر نبوده و در این میان، اصل ماهیت کار تغییری نمی‌کند.‌ اما در کنارش، از سازهای ضربی هم استفاده می‌کنیم تا جذابیت کار را برای مخاطب امروزی افزایش دهیم.

    * ارکسترها معمولاً در این سال‌ها فقط برنامه اجرا کرده‌اند تا به نوعی انجام وظیفه کرده باشند. به همین خاطر است که در دورانی بحران مخاطب به شکلی بسیار جدی وجود داشته است. چه تدبیری دارید که ارکستر شما با مشکل مخاطب و خالی ماندن سالن مواجه نشود؟
    حرف آخر همین است. برای اینکه مردم به ارکستر اقبال نشان دهند، باید برایشان جذابیت شنیداری داشته باشد. مردم به کنسرت می‌آیند تا از لحاظ سمعی و بصری لذت ببرند. همیشه آثاری که در صحنه اجرا می‌شود، بسیار متفاوت است از آن چیزی که در استودیو ضبط می‌شود. شاید در موسیقی مقامی و محلی و پاپ، تفاوتی نکند؛ اما در موسیقی کلاسیک، این تفاوت به خوبی احساس می‌شود. وقتی یک ارکستر روی صحنه است و یک‌سری ساز ایرانی و ضربی به آن اضافه می‌شود، جذابیت شنیداری آن بالا می‌رود و در این میان، اگر موسیقی خوب اجرا شود، شوق شنیدن بسیار بیشتر خواهد شد و مردم به سالن خواهند آمد و همه راضی خواهند بود.

    * سیاست‌تان برای اجرای آهنگسازان ایرانی چیست؟
    ما از تمام آهنگسازانی که اثری برای ارکستر ملی دارند، دعوت می‌کنیم و طبیعتاً از آنها اجازه خواهیم گرفت. من خودم شخصاً به منزل استاد «حسین دهلوی» رفتم و از ایشان و همسرشان اجازه گرفتم تا آثارشان را -که پیش از این در اختیار هیچ ارکستری قرار داده نشده بود- اجرا کنیم. خوشبختانه به من منت گذاشتند و تمام آثارشان را در اختیار من قرار دادند. ایشان سال‌ها ارکستر صبا را رهبری می‌کردند و من هم در آن ارکستر نوازنده بودم. یعنی تمام آثار ایشان را می‌شناسم. همان‌طور که زمانی که در ارکستر گل‌ها نوازندگی می‌کردم، با آثار زنده‌یاد روح‌الله خالقی آشنایی کامل پیدا کردم. به هرحال این آثار را با اجازه از خانواده‌هایشان اجرا می‌کنیم و از بقیه آهنگسازان نیز آثاری برای اجرا خواهیم گرفت. البته ما تنها دو ماه است که تمرینات‌مان را شروع کرده‌ایم و نیاز به زمان داریم تا یک رپرتوار کامل و یک‌ساله داشته باشیم.

    * آثار باکلام در این میان چه جایگاهی دارند؟
    می‌دانیم که موسیقی ارکسترال و کلاسیک ایران خواننده‌محور است و اکثرِ آثارِ آهنگسازانِ میهن‌مان، آوازی است و به همین دلیل، در رپرتوار (قطعات) ارکستر ملی ایران، آثار آوازی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در کنار دیگر آثارِ بی‌کلامِ آهنگسازان، اجرا می‌شود. ان‌شاءالله تمام خوانندگان ارزشمند کشورمان در کنار خوانندگان جوان با ارکستر ملی ایران همکاری خواهند کرد.

    * برای اولین اجرای ارکستر ملی ایران چه قطعاتی را در نظر گرفته‌اید؟
    در این اجرا، ارکستر ملی ایران آثار حسین دهلوی، عباس خوشدل و خودم را به خوانندگی «علیرضا افتخاری» در کنار آثاری از آهنگسازان دوران باروک و کلاسیک اجرا خواهد کرد.

    * حاشیه‌هایی که معمولاً ارکسترها در این مدت با آن مواجه بوده‌اند، مرتفع شده است؟
    متأسفانه ما گرفتار حواشی و تبعات آن هستیم؛ چیزی که من به‌شدت از آن گریزان‌ام. من و ارکستر مانع هیچ‌کسی نیستیم. برای ارکستر موسیقی ملی و ارکستر سمفونیک هم مانعی نیستیم اما حواشی وجود دارد. البته خوشبختانه من نوازندگان خوبی در اختیار دارم که همواره به آنها تأکید می‌کنم که این حواشی نشان‌دهنده این است که ما در کارمان موفق بوده‌ایم. ارکستر، صدادهی خوبی دارد و نوازنده‌ها با عشق و علاقه مشغول نواختن هستند. این برای من جای خوشحالی دارد. مشکل نوازنده و بیمه نوازنده‌ها هم حل شده است. یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که حل شد، همین است. ما حتی پول نت‌نویسان را هم پرداخت کردیم. معوقات سال گذشته هم پرداخت شده است.

    * اگر بخواهید ارزیابی منصفانه‌ای از ارکستر موسیقی ملی و ارکستر سمفونیک داشته باشید، چه خواهید گفت؟
    من اظهار نظری در این باره نمی‌کنم، چون ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند. هر کاری نقاط ضعف و قوت خود را دارد. ولی کاری که ما با ارکستر ملی می‌کنیم، متفاوت از ارکسترهای دیگر است. من ایده‌آل‌هایی در زمینه موسیقی برای خودم دارم و در این ۵۰ سالی که مشغول فعالیت هستم، سخت‌گیری‌های خودم را داشته‌ام.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *