×
×

رجب‌پور: حسین علیزاده حتی به اندازه کرایه آژانس از عضویت در شورای ارکستر درآمد نداشت

  • کد نوشته: 120764
  • 24 شهریور 1395
  • ۱ دیدگاه
  • کارشناسان حوزه موسیقی بر این باورند که فقط به واسطه طراحی شوراهای جدید و کارآمد می‌توان شرایط ادامه فعالیت موفقیت‌آمیز ارکستر ملی را فراهم کرد. سمانه فراهانی: ارکستر ملی موسیقی ایران پس از ۱۷ سال همچنان به لحاظ مدیریتی دچار مشکلاتی است که حل نشده و هر چند مدت یک بار باعث تعطیلی آن می […]

    رجب‌پور: حسین علیزاده حتی به اندازه کرایه آژانس از عضویت در شورای ارکستر درآمد نداشت
  • ۱۶-۹-۱۴-۳۴۸۱۱۳۹۴۱۱۳۰۰۰۰۰۶۵_photolکارشناسان حوزه موسیقی بر این باورند که فقط به واسطه طراحی شوراهای جدید و کارآمد می‌توان شرایط ادامه فعالیت موفقیت‌آمیز ارکستر ملی را فراهم کرد.

    سمانه فراهانی: ارکستر ملی موسیقی ایران پس از ۱۷ سال همچنان به لحاظ مدیریتی دچار مشکلاتی است که حل نشده و هر چند مدت یک بار باعث تعطیلی آن می شود. کارشناسان تنها راه نجات ارکستر از این مشکلات را غیردولتی شدن و قائم به فرد نبودن آن می دانند اما معتقدند این مهم به آسانی فراهم نمی شود.

    ارکستر ملی موسیقی ایران سال ۷۷ و با رهبری فرهاد فخرالدینی شکل گرفت. در آن سال ها بسیاری از هنرمندان این حوزه همکاری‌هایشان را در قالب‌های مختلف با این ارکستر آغاز کردند. فخرالدینی هم به عنوان آهنگسازی صاحب سبک کوشید تا در برنامه‌های این ارکستر نگاه ویژه‌ای به آثار آهنگسازان مختلف ایران داشته باشد و در کنار بهره‌گیری از هنر نوازندگان و خوانندگان جوان از نوازندگان و خوانندگان پیشکسوت موسیقی ایران هم بهره ببرد. یکی از اجراهای خوب این ارکستر اتفاقا با همراهی محمدرضا شجریان رقم خورد، خواننده‌ای که خیلی زود حاضر شد تا در چند اجرا این ارکستر را همراهی کند.

    درست در زمانی که همه نسبت به آینده فعالیت‌های این ارکستر امیدوار شده بودند، خبرهای نا‌امید‌کننده از راه رسید. پیش از آنکه فرهاد فخرالدینی از سمتش در این ارکستر استعفا دهد، زمزمه‌ها از واگذاری ارکستر ملی موسیقی ایران به بنیاد رودکی حکایت داشت.

    تیر ماه ۸۸ فرهاد فخرالدینی از رهبری ارکستر ملی استعفا داد و ترجیح داد درباره دلایل استعفایش سکوت کند. همان زمان بیانیه ای از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد منتشر شد که در آن آمده بود: « به دلیل حجم فعالیت‌ها و مشغله‌های انجمن موسیقی ایران در انجام امور سه مجموعه ارکستر ملی ایران، ارکستر سمفونیک و گروه کر دفتر موسیقی و ساماندهی بهتر امور اجرایی و استفاده از ظرفیت‌های مجموعه ارکستر ملی ایران و فعالیت‌های استانی ارکستر ملی به بنیاد و فرهنگی هنری رودکی واگذار شده است.»

    در گفت‌و‌گو با کارشناسان حوزه موسیقی و افرادی که از نزدیک در جریان اتفاقات پیش‌روی ارکستر ملی بودند، وضعیت این ارکستر مورد بررسی قرار گرفته است.

    رجب‌پور: دو شورا و یک مدیر ارکستر را اداره کنند

    محسن رجب‌پور که تجربه مدیریت ارکستر ملی را در کارنامه دارد درباره مشکلات این ارکستر به «خبرآنلاین» گفت: «همان‌طور که از نام ارکستر ملی ایران مشخص است این ارکستر باید ملی باشد، اما در دوره‌های مختلف آن را متعلق به عموم مملکت در نظر نگرفته‌ایم. مانند خودرویی که سوییچ آن در دست یک فرد بوده و آن فرد بسته به تبحر خود آن را رانده است. در آن دوره من و فردین خلعتبری نموداری برای ارکستر ملی ترسیم کردیم که طی آن با توجه به متخصص نبودن مسوولان دولتی وقت فضایی برای دخالت آن‌ها در امور ارکستر باقی نماند.»

    این تهیه‌کننده کنسرت سخنان خود را چنین ادامه داد: «در آن مدت دو سال و نیمه مجموعه‌ای به عنوان شورای فنی و راهبردی ارکستر ملی شامل حسین علیزاده، فرهنگ شریف، فردین خلعتبری، ارسلان کامکار، علی ترابی و هومان اسعدی به همراه یک مدیر که من بودم، مشخص شده بود که تشکیل جلسه عام می‌دادند تا در جلسات رپرتوآرهای مورد نظر برای اجرا انتخاب شود.»

    او با اشاره به افزایش تعداد مخاطبان ارکستر از ۳۰۰ نفر به بالای چهار هزار در دوره فعالیت شورای سیاستگذاری ارکستر ملی، درباره دلیل کناره‌گیری شورا از اداره ارکستر گفت: «بودجه و مشکلات ارکستر سمفونیک باعث شد اوایل مهر ماه ۱۳۹۱ ارکستر ملی را تحویل دهیم، در حالی که ارکستر به سوددهی رسیده بود. نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران در سفری که به لبنان داشتند اتفاقاتی را رقم زدند که معاون هنری وقت تصمیم گرفت ایده موسسه ارکسترهای ایران را اجرایی کند و نوازندگان از ابتدا انتخاب شوند. پاییز همان سال موسسه ارکسترهای ایران راه‌اندازی و از نوازندگان ثبت نام شد. این حرکت باعث تعلیق شورای ارکسترها شد و اعضای شورا گله داشتند که چرا با آن‌ها حتی خداحافظی نشده است. آن‌ها همه از جان و دل فعالیت می‌کردند و فردی چون حسین علیزاده حتی به اندازه کرایه آژانس رفت و آمدش از عضویت در شورای ارکستر حق الزحمه دریافت نکرد.»

    رجب‌پور درباره شیوه مستقل شدن ارکستر چنین توضیح داد: «ارکستر ملی می‌تواند با فعالیتی منظم به همراه برنامه‌ریزی دقیق، داشتن نیروی جوان و با انگیزه و البته با پشتیبانی مالی دو تا سه میلیارد تومان در کمتر از یک سال مستقل شود و نیازی به حمایت مالی نداشته باشد.»

    او با اشاره به جایگاهی که ارکستر ملی برای فرهاد فخرالدینی دارد، گفت: «فرهاد فخرالدینی عمر خود را برای این ارکستر گذاشته و روی آن تعصب دارد. او باید رئیس شورای عالی ارکستر ملی یا شورای راهبردی موسیقی ایران شود تا در این شورا تصمیمات کلان بگیرند. به این شکل ارکستر در لایه‌های پایین‌تر به کار خود ادامه می‌دهد و الزامی برای رهبری دائم ایشان وجود ندارد. این تنها راه حلی است که کسی ناراضی نمی‌شود.»

    مدیرعامل شرکت «ترانه شرقی» گفت: «شورایی جوان‌تر که از نوازندگان مختلف تشکیل شده هم وجود داشته باشد که تصمیماتش به واسطه شورای راهبردی تایید شود. علاوه بر این شوراها باید مدیری برای ارکستر انتخاب شود که به موسیقی علاقه‌مند بوده، اما موزیسین نباشد تا درباره نوع اجراها تصمیم بگیرد. ارکستر ملی تنها به این شکل می‌تواند روی پای خود بایستد.»

    ارجمند: امیدی به بهبودی شرایط ارکستر نیست

    پیروز ارجمند دولتی بودن ارکستر را دلیل فراز و نشیب‌های فراوان آن دانست و در این زمینه به «خبرآنلاین» گفت: «ارکستر موسیقی ملی ایران هیچ‌گاه نمی‌تواند موفق عمل کند چرا که متکی بر ارکسترداری دولتی است. اگر مدیر مربوطه ارکستر را دوست داشته باشد از آن حمایت می‌کند، اما با رفتنش ارکستر تعطیل می‌شود. همان‌طور که  ارکستر ملی در دوره خاتمی شکل گرفت و در دوره احمدی‌نژاد به کار خود ادامه داد. این ارکستر با تشکیل موسسه ارکسترها به نوعی از بین رفت و در دوره ریاست جمهوری روحانی دوباره احیا شد اما در همین مدت فرهاد فخرالدینی بارها استعفا داده است.»

    مدیر کل اسبق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان این که فرهاد فخرالدینی آن‌گونه که باید درباره مسائل ارکستر قاطع نیست، گفت: «او به دلیل دوستی که با علی مرادخانی دارد همیشه در حال استعفا و بازگشت است. کافی است یکی از شرایط کوچک او را بپذیرند تا دوباره بازگردد. ارکستر در کش و قوس مداوم است و هیچ گاه مشکلاتش به صورت بنیادین برطرف نمی‌شود. باید دخالت دولت در ارکسترها را به صفر رساند. تا زمانی که ارکسترها دولتی و تحت نظارت مدیران باشند امیدی به ماندگاری آن‌ها وجود ندارد.»

    او در ادامه با بیان این پرسش که چگونه ساختارهای سازمانی در ایران و خارج از آن با وجود دولتی نبودن استقلال خود را حفظ کرده‌اند، گفت: «‌آن‌ها تحت عنوان بنیاد، موسسه یا سازمانی مانند بنیاد سعدی شکل می‌گیرند و دولت موظف به تامین هزینه‌های سالانه آن‌هاست، اما به صورت مستقل اداره می‌شوند. راه درمان ارکستر موسیقی ملی این است که تحت عنوان یک موسسه خصوصی فعالیت خود را ادامه دهد و دولت تنها بودجه مالی این ارکستر را تامین کند. علی رهبری در هنگام استعفا به دخالت افرادی اشاره کرده بود که تخصصی در حوزه موسیقی ندارند. با منفک شدن ارکسترها از دولت مشکلات این چنینی برطرف خواهد شد.»

    این موزیسین امیدی به بهبود شرایط ارکسترها ندارد زیرا معتقد است دولت خواهان دولتی ماندن فرهنگ است: «کافی است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از همین فردا تصمیم بگیرد مدیریت ارکسترها را به موزیسین ها بسپارد تمامی مشکلات برطرف شود، اما من شک ندارم که وزارت ارشاد این کار را نخواهد کرد.»

    کیارس: ارکستر قائم به فرد نباشد

    بردیا کیارس که رهبری ارکستر ملی را تجربه کرده است مشکل اصلی این ارکستر را اساسنامه و قائم به فرد بودن آن دانست و گفت: «ارکسترها متکی به فرد هستند و اگر فرد برود ارکستر متلاشی می‌شود. در حالی که هیچ جای دنیا ارکستر توسط رهبر هدایت نمی‌شود و رهبر ارکستر تنها یک رای دارد. هیات امنایی از اعضای ارکستر تشکیل می‌شود که این هیات امنا رهبر را انتخاب می‌کند و درباره امور ارکستر تصمیم‌گیری می‌کند. همان طور که  سال ۲۰۱۷ قرارداد سایمون رتل رهبر ارکستر فلارمونیک برلین تمام می‌شود و اعضای آن در حال انتخاب رهبر تازه هستند.»

    کیارس اساسنامه ارکستر ملی را دلیل دیگر فراز و نشیب‌های آن عنوان کرد و گفت: «نباید با آمدن یک فرد ارکستر جنبه سیاسی به خود بگیرد و تغییر خط مشی دهد. ما می‌توانیم اساسنامه ارکسترهای بزرگ را مطالعه کنیم و براساس این اساسنامه‌ها ارکستر را اداره کنیم. ارکستر به لحاظ تبلیغ فرهنگ اهمیت بسیاری برای کشور ما دارد و این ارکستر باید دولتی باشد، اما این گونه نیست که وقتی دولت بودجه ارکستر را می‌دهد خط مشی آن را هم مشخص کند. باید در همه موارد ارکستر مستقل باشد.»

    او در ادامه خاطرنشان کرد: «مشکلات اقتصادی و مدیریتی همگی باعث بی‌ثباتی ارکسترها شده است و مشکلات تنها مربوط به ارکستر ملی نیست بلکه ارکستر سمفونیک هم همین مشکلات را دارد. در این شرایط نوازنده‌ها به سمت ارکسترهای خصوصی می‌روند در حالی که باید شرایطی فراهم شود که بهترین نوازنده‌ها با خیال آسوده در ارکستر ملی کار کنند.»

    این نوازنده با اشاره به عملکرد خوب بنیاد رودکی در ابتدای واگذاری ارکستر گقت: «این بنیاد یکباره دچار مشکل شد و به مرور نوازندگان ارکستر به دلیل شرایط موجود به سمت ارکسترهای خصوصی رفتند. اگر مشکل کسری بودجه حل می‌شد و سیاست‌های کلان به واسطه شورایی متشکل از اعضای ارکستر تعیین می‌شد دیگر شاهد رفتن نوازندگان خوب از ارکستر نبودیم. ما همیشه امیدواریم که وضعیت موسیقی از بلاتکلیفی خارج شود. می‌دانم مدیران هم دوست دارند که اوضاع بهبود یابد، اما باید وارد عمل شد تا ارکستر ما در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد.»

    آنچه بر ارکستر ملی گذشت

    با وجود صحبت های حمید شاه آبادی معاون هنری وزارت ارشاد وقت مبنی بر بازگشت ارکستر ملی به دفتر موسیقی این اتفاق هیچ گاه رخ نداد. پس از وقفه ای یک ساله بردیا کیارس ۲۸ آذر ۱۳۸۹ به عنوان رهبر ارکستر ملی معرفی شد اما پس از چند اجرای موفق، شهریور ماه سال ۱۳۹۱ این رهبر هم به کار خود پایان داد. او خرداد ماه ۱۳۹۳ مصاحبه ای داشت که در آن علت تعطیلی ارکستر ملی در زمان رهبری اش را هزینه های بالای بازنویسی قطعات دانست و گفت: «نحوه فعالیت ما برای دفتر موسیقی هزینه بر بود.غالب آثاری را که  که می خواستیم اجرا کنیم نیاز به بازنویسی داشتند و هزینه بازنویسی برای هر اجرا  هم حدود ۲۰ میلیون  هزینه داشت و دفتر موسیقی ازپرداخت آن عاجز بود.»

    تعطیلی ارکستر ملی ادامه یافت تا سرانجام با تغییر دولت در بیستم خرداد ماه ۱۳۹۴ این ارکستر دوباره به رهبری فرهاد فخرالدینی راه اندازی شد. همه چیز به نظر رو به راه می رسید و تا اردیبهشت ماه سال بعد این ارکستر چندین کنسرت به رهبری فرهاد فخرالدینی و البته لوریس چکناواریان به عنوان رهبر مهمان برگزار کرد که مورد استقبال علاقمندان به موسیقی قرار گرفت. اما به ناگاه با مطرح شدن تغییراتی در شیوه اداره ارکسترها و اعتراض فرهاد فخرالدینی و علی رهبری به تصمیمات تازه این ارکستر به حالت بلاتکلیف رها شد. فخرالدینی پس از این اتفاقات گفت دیگر نقشی به عنوان مدیر هنری ارکستر ملی ندارد.

    به گفته مدیران موسیقی مذاکرات با فرهاد فخرالدینی ادامه داشت اما صبر فرهاد فخرالدینی پایان یافت و این هنرمند شانزدهم شهریور ماه ضمن تایید خبر کناره‌گیری خود از مسئولیت‌هایش در ارکستر ملی گفت: « دیگر میل ندارم در این مجموعه حضور داشته باشم.»

    حال با گذشت یک هفته از انتشار این خبر علی‌اکبر صفی‌پور مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی در نشستی درباره سرنوشت ارکستر موسیقی ملی توضیح داده است: «فرهاد فخرالدینی حکم جواهر را در موسیقی دارد و ما نمی‌خواهیم او را از دست بدهیم. اگرچه در مصاحبه‌ها اعلام کرده بود که می‌خواهد از ارکستر ملی کناره‌گیری کند ولی ما در تلاش هستیم تا شرایطی فراهم کنیم تا از حضور ایشان به نحو احسن استفاده کنیم. اگرچه به دلیل کهولت سن و مشکلات خودشان ممکن است دائم کنار ما نباشند اما این همکاری قطع نخواهد شد.»

    با بررسی این تاریخچه اصلی ترین پرسشی که مطرح می شود دلیل مشکلات ارکستر موسیقی ملی طی ۱۷ سال گذشته است. چرا این ارکستر تا این حد با فراز و نشیب مواجه بوده و مشکلات موجود به چه شکل برطرف خواهد شد؟

    فرهاد فخرالدینی به عنوان موسس ارکستر ملی زحمت زیادی برای آن کشیده  اما  استعفاهای مداوم او در اعتراض به شرایط موجود نتوانسته موجب بهبود شرایط ارکستر ملی شود و این ارکستر در دوره هایی تعطیل مانده است. در حالی که به گفته کارشناسان موسیقی مهم‌ترین عامل برای بهبود شرایط ارکستر ملی کاهش تصمیم‌گیری‌های دولت درباره خط مشی این ارکستر و تشکیل شورایی از متخصصان موسیقی به ریاست فرهاد فخرالدینی برای اداره آن است.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *