غلام شاهقنبری، شاهنامهخوان و خواننده بختیاری، به پاس شش دهه فعالیت هنری، با حضور اهالی فرهنگ و هنر تجلیل شد.
نورالله مرادی – دبیر این مراسم – گفت: فرهنگ اقوام ایرانی یکی از دغدغههای ماست و همواره تلاش میکنیم افرادی که در حوزه اقوام فعالیت دارند، شناخته شوند. ما همان دغدغهای را که برای غلامشاه قنبری داریم، برای محمد اسفندیار لیلی نواز خطه سیستان بلوچستان هم داریم، چراکه قدردانی از این عزیزان را قدردانی از ساحت فرهنگی کشور میدانیم.
او با اشاره به اینکه ما باید شخصیتهای فرهنگی را زمانی که در قید حیات هستند، ارج نهیم درباره شکلگیری این مراسم، توضیح داد: مدتها مشغول نگارش کتابی در حوزه بلالهای بختیاری بودم که یکی از رفرنسهای من، کارهای استاد قنبری با آن صدای اساطیریشان بود و هر لحظه که صدای او را گوش میدادم به یک کشف جدید میرسیدم که لایههای پنهان و قصههای خاص تکبیتها را برایم تداعی میکرد و اینکه روزی به اشتباه از یکی از شبکههای اجتماعی، خبر فوت ایشان را خواندم و من با پیگیریهای زیاد با او که سر حال در اصفهان بود، صحبت کردم و این مراسم را برنامهریزی کردیم.
وی گوشسپاری دوباره به بلالهای استاد قنبری را پیشنهاد و تأکید کرد: برخی از این بلالها، صدها روایت و قصه دارد و درباره هر واژه که دریایی از معرفت مردم زاگرسنشین است، میتوان کتابی نوشت.
در ادامه، اردشیر صالحپور – پژوهشگر – گفت: هویت و حیات دوباره بختیاری، مدیون و مرهون موسیقی است. پیش از این، از مقام و جایگاه موسیقی بسیار سخن گفته شده و تقویمش از لالایی تا گوراست. او موسیقی را به مثابه هویت دانست و آن را از شاخصههای فرهنگی ارزیابی کرد که چهار شاخصه (زبان، تاریخ، ملیت و جغرافیا) را با خود دارد.
او اظهار کرد: شکستها و تلخکامیهای سیاسی بختیاری که در دو سده اخیر با وجود همه قابلیتهای تاریخی خود موجب حرمانها و گسستگیهای اجتماعی و فرهنگی شده بود، بار سنگین جبران آن را بر دوش اهالی موسیقی انداخت. موسیقی در ایل بختیاری برایم خاطرهانگیز است، این قوم به مقوله موسیقی توجه ویژهای داشته که میتوان موسیقی این خطه را به چهار قسمت ترانه، حماسه، عاشقانهها و کارترانه (ترانههای کاربردی) تقسیم کرد.
وی گفت: هرگز بختیاری را بدون دنگ (نمایش و موسیقی) و دونگ (سکوت) ندیدهام. چوپان به کوه، دالو به خانه، برزگر به درو، بیبی (همنوایی و شعرسرایی در سوگ) همه نغمه سراید و اینها همه میراث فرهنگی ایل هستند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به آشفتگیهای ساختار ایلی و نبودن فرهنگستانها و گسست اعتبار فرهنگی در این خطه، گفت: آخرین سرودههای بختیاری به شکل سنتی به سال ۱۳۳۲ میرسد، زمانی که با ورود تکنولوژی، حتی زندگی عشیرهای و قبیلهای هم دچار تغییر شده بود. در همین زمان، غلامشاه قنبری نوار کاستی را که شماره ۱۱ روی آن بود، به بازار عرضه کرد.
این پژوهشگر فرهنگ بیان کرد: در ایل بختیاری، هر هنگام رویداد و واقعهای رخ میداد، چه شکست و چه پیروزی دربر داشت، اهالی هنر به شکل سنتی در یک سیاهچادر در یک ایل گرد هم میآمدند و هر کدام یک بیت میگفتند، بیتها اصلاح میشد، سپس آهنگ شعر را مینواختند و معمولا از صداهای طبیعی مانند آبشار الهام میگرفتند. در واقع، شعرها بهصورت جمعی و مشترک گفته میشد و هر بیت در یک هارمونی، نامی به خود میگرفت. این روش شعرگویی خود جزیی از کهن الگوهای فرهنگ ایرانی بهشمار میرود.
او تأکید کرد: مقامهایی که استاد قنبری میداند، حتی در خوانندگان و ردیفخوانان کمتر دیده میشود و این حافظ بزرگ فرهنگ موسیقی بختیار، در اصالت خود ماند و اگر نبود، موسیقی بختیاری به این شکل حفظ نمیشد.
منصوره ثابت، گردآورنده ۳۰ آلبوم موسیقی که بخشی از آوازهای غلامشاه قنبری در میان آنهاست، بهعنوان سخنران در این مراسم، گفت: کار گردآوری و ثبت رقصها و بازیهای آیینی کشور را بعد از انقلاب شروع کردم. سال ۷۰ به خطه بختیاری رسیدم و در اواخر دهه ۷۰ حیران از طبیعت زیبا و مردم آنجا، سه سال را برای جمعآوری موسیقی بختیاری با کمک معاونت هنری سازمان فرهنگی – هنری شهرداری تهران و حتی کوچ با ایل عشایر از زیر کوههای الیگودرز تا خوزستان و یک سال را برای مطالعه ادبیات ایل بختیار و کتابهای ایرانی و خارجی در این زمینه گذراندم. در این سفرها، استاد مجید کیانی در شناخت اصیلهای هنر موسیقی من را یاری کرد.
طیبی – مشاور استاندار تهران و مدیرعامل سازمان همیاریهای شهرداری تهران – نیز گفت: اگر ما در آرامش و آسایش کامل بهسر بردیم، غلامشاه در آن کوه و کمر، سرما و سختیها با رنج و تلاش و هنرش فرهنگ ما را حفظ کرده است.
او ادامه داد: همانطور که فردوسی شعائر ما را به فرهنگ اصیل اسلامی پیوند زد و اگر او نبود، شور و فرهنگ پارسی اصالت نمییافت، غلامشاه قنبری هم در قوم بختیاری، نقشی کمتر از فردوسی نداشت. او فرهنگ ایرانی را با هنرش پاسداشت.
در ادامه، شهرام گیلآبادی – رییس ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران – با تأکید بر ارزش موسیقی گفت: اگر هیچ نداشته باشیم و فقط موسیقی داشته باشیم، ما را برای جاودانگی بس است.
او اظهار کرد: یادمان باشد که موسیقی فقط دستاویز قوم من برای نیایش است، دستاویز چهره زاگرس برای زمزمههای عاشقانه است، دستاویز قومی است که فقط خدا برایش مهم است. تکریم غلامشاه قنبری تکریم موسیقی است، همان موسیقیای که از لحظه به دنیا آمدن تا گور با ماست.
شاهنامهخوانی نوربخش احمدزاده و اجرای قطعاتی توسط غلامشاه قنبری بخش دیگری از این مراسم بود.
در پایان نیز لوح سپاسی با حضور شهرام گیلآبادی، محسن سلیمانی، نورالله مرادی و اردشیر صالح پور، به غلام شاه قنبری اهدا شد.
دیدگاهتان را بنویسید