×
×

درگذر از پانزدهمین سالگرد درگذشت «غلامرضا دادبه»

  • کد نوشته: 116508
  • 19 مرداد 1395
  • ۱ دیدگاه
  • photo_2016-08-09_08-32-32محمدرضا ممتازواحد: به زعم راقم این سطور مهمترین مسأله ای که در خصوص غلامرضا دادبه (جانسوز) شایان ذکر است، جاذبه شخصیتی و تأثیرگذاری وی بر جامعه موسیقی است به گونه ای که وی را در مقطعی از جریان موسیقی کلاسیک ایرانی در قرن اخیر، شخصیتی «منشأ اثر» بایستی برشمرد…

    درگذر از پانزدهمین سالگرد درگذشت «غلامرضا دادبه»
  • دادبه-۲photo_2016-08-09_08-32-32محمدرضا ممتازواحد: به زعم راقم این سطور مهمترین مسأله ای که در خصوص غلامرضا دادبه (جانسوز) شایان ذکر است، جاذبه شخصیتی و تأثیرگذاری وی بر جامعه موسیقی است به گونه ای که وی را در مقطعی از جریان موسیقی کلاسیک ایرانی در قرن اخیر، شخصیتی «منشأ اثر» بایستی برشمرد. تا آنجا که محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۸ که خواننده و آوازخوانی شناخته شده و مدرسی نام آشنا بود، پس از آشنایی با دادبه، تلمذ محضر او را تا لحظه پایان عمر وی رها نکرد. دوره ای که شجریان در کتاب «راز مانا» آن را یکی از مهمترین بخش های زندگی هنری خود نامیده و بیشترین تأثیرفکری و انقلاب ایدئولوژی را در وی به همراه آورده است.

    برای جستجو در کُنه و عمق اندیشه های والای دادبه بایستی به افاضات محمدرضا شجریان در کتاب مذکور نگاهی دوباره داشت ولی به اختصار – همانطور که در آن کتاب هم آمده- «انسانیت» و «زندگی و تلاش برای انسان و آرمان های انسانی»، از جمله مسائلی بود که بر تارک افکار متعالی غلامرضا دادبه می درخشید. خاطرنشان می سازد محمدرضا شجریان به غیر از بهره گیری از مباحث اندیشه ای غلامرضا دادبه همچون دیدگاه هنر، بنیادهای هنر، جامعه شناسی هنر، دوران شناسی هنر و … ، شیوه دشتستانیِ خاص دادبه را نیز در محضر او فراگرفت. این تأثیر و تأثر تا جایی است که در بررسی و تحلیل رژیست بم صدایی محمدرضا شجریان، رگه هایی از حالات آوایی غلامرضا دادبه به وضوح مشهود است. علیرضا افتخاری نیز در سال ۱۳۶۰ (پس از فوت استادش تاج اصفهانی) به محضر دادبه راه یافت.

    دادبه -۱یکی از دلایل جاذبه شخصیتی و اندیشه ای دادبه، شناخت و چیرگی کم نظیر وی از تمدن و تاریخ و فرهنگ ایران باستان بود. این «دانش» و «بینشِ» تاریخی و فرهنگی به انضمام «گوش» و «هوشِ» موسیقایی قوی، دادبه را موسیقی شناسی صاحبنظر به جامعه موسیقی ایران شناساند. هر چند که او در دوران کودکی و نوجوانی محاضر بزرگانی چون سیدرحیم اصفهانی و حسین ساعت ساز (خضوعی) را دریافته بود، ولی به هر طریق ایشان را نمی توان موسیقی دان به معنا و مفهوم حقیقی کلمه به شمار آورد ولی حقیقتاً موسیقی شناس و موسیقی پژوهی صاحبنظر بود.

    مرحوم دادبه، زاده و پرورده اصفهان بود ولی اصالت ایشان به خاندان کهن حاجیانی ابن مقفه در روستای مسیله عبدی از توابع کاکی شهرستان دشتی استان بوشهر می رسید. از جوانی همانگونه که به پژوهش و شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران علاقمند بود به آواز دشتستانی و دو بیتی های محلی آن دیار (بوشهر) نیز بسیار تمایل داشت و به همین دلیل به پژوهش در نمونه های این آواز پرداخته و به جمع آوری آنها اقدام کرد. بدین سبب خود نیز به سبک و شیوه خاصی در خصوص اجرای این آواز دست یازید.

    لطافت نهانیِ آواز او و گرمای آوایش، صدای وی را در گنجینه برنامه های گلها نیز مضبوط داشت که نمونه آن برگ سبز شماره ۱۱۵ به همراهی سنتور رضا ورزنده است: «به روی دلبری گر مایلستم/ مکن منعم گرفتار دلستم/ خدا را ساربان آهسته میران/ که من وامانده این قافلستم» اشعاری زیبا از دوبیتی های باباطاهر به همراه مضراب های ارزنده ورزنده، فواصلی را در فضای خاصی از مناطق مُدالِ «شور» و «دشتی» درنوردیده و برنامه ای مانا را در آن گنجینه ماندگار، به یادگار گذاشته است و چه بسیار برنامه هایی که همراه با ساز بزرگانی چون حسن کسایی، احمد عبادی، محمد موسوی و … به صورت خصوصی با صدای دادبه ضبط شده است.

    دادبه-۴ایران شناس، اندیشمند، پژوهشگر و نویسنده بزرگ و بی هیاهویی که تأثیرگذاری اش در جامعه موسیقی، این درس را به آیندگان داد که به مثابه فرموده بزرگمهر حکیم : «همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند». این که یک هنرجو و محصلِ موسیقی، از هر جا که نور حقیقتی را یافت باید به سراغش برود و از آن منبع نور و فیض، بهره وافی و کافی را ببرد و همه چیز فقط و فقط در تحصیل علوم موسیقی خلاصه نمی شود و چه بسیار از روزنه ها که گشایش در آنها گاه، سرنوشتی را دگرگون می سازد.

    جناب غلامرضا دادبه (جانسوز) چند ماه پس از درگذشت فرزند بزرگش با دلی داغدیده در سال ۱۳۸۰ به دیار باقی شتافت. حسن ختام این نوشتار فرازی از متن شادروان محمدرضا لطفی در مورد شادروان حسن کسایی است به نام «بشنو از نی چون حکایت کرد و رفت»، که یادی نیز از آوای جانسوز دادبه کرده است: «جلسات دادبه همراه با شجریان در منزل استاد یگانه حسن کسایی و سوز سینه آقا حسن با گرمای صدای دادبه و حنجره پرقدرت شجریان، روزگاری را در هنر ایران زمین رقم زد که همه ما به آن اتصال و دوره فرهنگی و معنوی غبطه می خوریم … »

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *