×
×

عکس؛

  • کد نوشته: 92764
  • 25 آبان 1394
  • ۰
  • پیانیستی که ۶۹۰ کیلومتر رانندگی کرد تا برای پاریسی‌ها بنوازد (عکس)

    عکس؛
  • دیوید مارتلو آهنگ «تصور کن» جان لنون را با یک پیانوی بزرگ بیرون تئاتر باتاکلان اجرا کرد.

    به نقل از گاردین، مرد جوانی که آهنگ «تصور کن» جان لنون را با یک پیانوی بزرگ بیرون تئاتر باتاکلان اجرا کرد، می‌گوید ادای احترام به قربانیان حملات مرگبار پاریس «وظیفه» او بوده است.

    دیوید مارتلو که هنگام آغاز حملات در کافه‌ای در شهر کنستانتس آلمان نشسته بود، طی چند دقیقه تصمیم گرفت پیانویش را به یک تریلر وصل و سفری ۴۰۰ مایلی (حدود  ۶۹۰ کیلومتر) به سمت پاریس را آغاز کند. او گفت: «من به دوستم زنگ زدم تا درباره موضوع با او صحبت کنم، بعد سوار ماشین شدم و کل شب را رانندگی کردم.»

    این پیانیست بازی فوتبال فرانسه و آلمان را نگاه می‌کرد که انفجارها بیرون ورزشگاه آغاز شد. او گفت: «می‌دانستم باید کاری بکنم. می‌خواستم آنجا باشم تا سعی کنم کمی به مردم تسلی بدهم و نشانی از امید به آن‌ها تقدیم کنم. من نمی‌توانم کسی را به زندگی بازگردانم اما می‌توانم به مردم با موسیقی الهام بدهم و وقتی مردم الهام گرفته‌اند می‌توانند هر کاری بکنند. برای همین است که آهنگ تصور کن را می‌نوازم.»

    مارتلو صحنه‌ای را که دید شوکه‌کننده توصیف کرد و گفت از حملات شب قبل در سالن کنسرت باتاکلان، روی پیانو خون ریخته بود. او گفت: «من به پایان نواختن آهنگ تصور کن نزدیک شدم و دیگر نمی‌توانستم ادامه بدهم. حتی اگر هم می‌خواستم نمی‌توانستم چون بیش از حد احساسی بود.»

    این مرد ۳۴ ساله که تحت نام Klavierkunst (یا هنر پیانویی) برنامه اجرا می‌کند، به خاطر این شناخته‌شده که به مناطق پرتنش سفر می‌کند و برای مردم پیانو می‌نوازد. مارتلو در اعتراض‌های میدان تقسیم در استانبول، انقلاب میدان در کیِ‌اف و جنگ داخلی دونتسک هم حضور داشت. پیش از این، پارلمان اروپا به خاطر «کمک‌های خارق‌العاده به همکاری اروپایی و ترویج ارزش‌های مشترک» از او تجلیل کرده بود. با استناد به وبسایت خود مارتلو، هدف او «نواختن در تمام پایتخت‌های دنیا با پیانو» است.

    «تصور کن» آهنگی است که توسط جان لنون موسیقی‌دان انگلیسی نوشته و اجرا شده است. این ترانه پرفروش‌ترین تک‌آهنگ مسیر حرفه‌ای کاری اوست و اشعارش شنونده را به تصور دنیایی صلح‌آمیز دعوت می‌کند که هیچ مرز و دسته‌بندی و جدایی در آن وجود ندارد و می‌گوید تمرکز انسانیت باید داشتن زندگی‌ای باشد که به اموال مادی وابسته نیست. «تصور کن دارایی نداری/نمی‌دانم می‌توانی یا نه/نیازی برای طمع یا گرسنگی نیست/برادری انسان‌ها/تصور کن تمام مردم/دنیا را با هم سهیم می‌شوند…/ممکن است بگویی من خیال‌باف‌ام/اما فقط من اینطور نیستم/امیدوارم یک روز به ما ملحق شوی/و آن روز دنیا متحد زندگی خواهد کرد.»

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *