یکشنبه همین هفته، تولد «مرتضی احمدی» است. او حالا نیست، سال گذشته شب یلدا بود که «مرد تهران» مرد. ۹۰ سال در تهران زندگی کرد و شد تاریخِ شفاهی آن. تاریخ بخش مهمی از خاطراتِ شهری که البته میگفت «این تهران، آن طهران نیست که نیست.» حالا اما میشود غم نبودنش را با صدایش آرام کرد، با ضربیخوانیهایش. او میانهای با «غم» نداشت، برای همین آثارش باقی مانده تا بخشی از خاطرات طهران قدیم را یادآوری کند و به قول «حسین علیزاده» به خیلیها یادآوری کند که زمانی مردم این شهر شاد بودند. این یکشنبه که بیاید، هم زمان با تولدش قطعهای از آن منتشر میشود و بقیهی اثر میماند برای شب یلدا تا اثر به شکل کامل منتشر شود. «صدای طهران» هم مثل دو اثر قبلی، ۱۳ قطعه خواهد داشت.
«بابک چمنآرا» – مدیر مرکز موسیقی بتهوون- سالهاست که روی «صدای طهران» کار میکند. اولین بار سال ۸۸، با «مرتضی احمدی» صحبت میکند و قرار میشود تا قطعات ضربیخوانی او را ضبط و آرشیو کند. میگوید مرتضی احمدی میراثدار بخش مهمی از قطعات فولکلور ایران بود. برای اولین اثر، ۱۲ قطعه مجوز میگیرد و بعد هم صدای طهرون ۲ منتشر میشود و حالا در نبودنش سومین اثر از این مجموعه که البته آخرینش نیست. «چمنآرا» همچنین میگوید به آقای مرتضی احمدی قول داده بودم که هر سال همزمان با سالروز تولدشان، این اثر را منتشر کنم. حالا «صدای طهران سه» بعد از مدتها توانسته ، مجوز انتشارش را دریافت کند؛ اما به خاطر همزمانی با ایام محرم و صفر، انتشار این اثر امکانپذیر نبود و برای اینکه در عین حال بتوانم به قولی که به ایشان دادهام، وفادار باشم، در سالروز تولدشان یک قطعه از آن اثر را به انتشار در میآوریم و انتشار کل اثر را به شب یلدا موکول کردهایم که همزمان با سالروز وفات ایشان هم هست.»
سال ۸۹ «صدای طهرون (توپخونه)» و سال ۹۱ «صدای طهرون (شمسالعماره)» به انتشار رسید و حالا البته سومین اثر از این مجموعه همزمان با سالروز مرگش؛ اما مهم نیست؛ آدمی مثل او تا ابد هر روز تولدش است. «چمنآرا» توضیح میدهد ۱۰۷ قطعه از مرتضی احمدی ضبط شده که ۲۵ قطعه در آلبوم اول و ۱۳ قطعه در آلبوم دوم منتشر شده و در این میان ۴۰ قطعهی دیگر نیز باقی مانده است که هماکنون ۱۳ قطعهی آن در «صدای طهران ۳» منتشر میشود: «اگر مجوز بقیهی قطعات را بگیریم، سه اثر دیگر نیز به انتشار درخواهد آمد. بعضی از قطعات البته مجوز شعر را دریافت کردهاند؛ اما من امیدوارم همانطور که او دوست داشت، بتوانم هر سال مردم اثری از این مجموعه منتشر و «صدای طهران» جاودانه شود.»
مرتضی احمدی در جنوب تهران متولد شد و در تمام ۹ دههای که زندگی کرد، دوست داشت که مردم را بخنداند. میگفت محال است که کسی غم نداشته باشد؛ اما خنده بر هر درد بیدرمان است. خودش گفته بود:« تنها ضربیخوان این مملکتم. ضربیهایم مردم را شاد میکند. با آدمهای عنق که سگرمههایشان درهم است، کاری ندارم.»
احمدی، قطعاتی را جمعآوری کرده تا از بین نرود؛ قطعات ضربی که او برای نخستین بار در دهه ۲۰ آنها را در تئاتر خواند و در اوایل ۴۰ هم کمی آواز را چاشنی ضربیخوانی کرد. در سالهای ۴۴ – ۴۵ تلاش کرد که بهدنبال احیای تئاتر روحوضی باشد؛ تلاشی که در سال ۱۳۸۰ بعد از دوندگیهای بسیار با انتشار کتاب «کهنههای همیشه نو» به سرانجام رسید؛ کتابی که جلد دوم آن هنوز که هنوز است منتشر نشده و البته سالهاست که آماده است. به همین خاطر است که «حسین علیزاده» – آهنگساز- چند سال قبل در بزرگداشتِ مرتضی احمدی و انتشار نخستین اثر از مجموعهی «صدای تهران» او را یادآور هویت اصیل ایرانی دانست: «کارهایی که او انجام داده این اجازه را به ما میدهد که وقتی نام او را میبریم گویی از هفت هنر سخن میگوییم. با شنیدن نام مرتضی احمدی دل همه شاد میشود. شهر تهران که شهری مهاجرنشین است، باید با چراغقوه دنبال فرهنگ آن بگردیم؛ اما وقتی زنگ در خانه مرتضی احمدی را میزنیم،چیزهای بسیاری از فرهنگ تهران پیدا میکنیم، یادمان میآید که مردم ما بسیار شاد بودهاند و با موسیقی رابطهای تنگاتنگ داشتهاند.»
دیدگاهتان را بنویسید