موسیقی ایرانیان – صنم قلی زاده: «حسین علیشاپور» خواننده موسیقی ایرانی کنسرتی را با عنوان «شیدایی» برای همیاری با «شیدا جاهد» خوانندهای که مدتی ست دچار بیماری سرطان است، برگزار کرد تا درآمدهای این اجرا مرهمی بر دردهای جانکاه این هنرمند شود.
به گزارش خبرنگار «موسیقی ایرانیان»، «مسعود جاهد» از استادان برجستهٔ موسیقی ایرانی و نوازندهٔ سرشناس نِی و همسر «شیدا جاهد» به همین بهانه یادداشت کوتاهی نگاشته و منتشر کرده است که در ادامه می خوانید.
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما.
چهارشنبه، ۸ مهر ۱۳۹۴ در تالار رودکی آوای ساز و آواز با صدای «حسین علیشاپور»، سه تار «مهدی رستمی» و تنبک «محمدرضا شرایلی»، با عنوان «شیدایی» به حمایت، همدردی و همیاری «شیدا جاهد» در یک فضای صمیمی سرشار از عشق و دوستی برگزار شد، آغاز این اجرای همدلی، آواز راست پنجگاه بود که به زیبایی تمام با گفتگوی زخمههای سه تار و آواز ادامه یافت و در آواز ابوعطا به اوج رسید و با تصنیف قدیمی به پایان رسید. در بخش دوم قرار بر این بود که چهارگاه باشد اما همایون انتخاب شد، اجرای بینظییر سه تار رستمی با صدای گرم و دلنشین و مطالب پربار علیشاپور مخاطبین را تا پایان کار شگفت زده کرد. فکر کنم تاکنون هیچ هنرمندی برای هنرمندی دیگر کنسرت برگزار نکرده. علیشاپور و یارانش با این کنسرت ابداعگر این حرکت انسانی بودند، امروز شیدا، فردا شاید من، تو یا کسی دیگر. من برای دوستان موسیقیدانی که سکوت اختیار کردند واقعا متاسفم. برخی دوستان ما زیر و بم ساز و آواز را خوب یاد گرفتند اما اولین و مهمترین درس یعنی معرفت و نوعدوستی که جزو میراث گران اساتید و نیاکان ماست را نیاموختند. کنسرت «شیدایی» علیرغم فضای گرفته، فاصله دار و بیمهری موسیقی نشان داد که عشق هنوز نمرده است. علیشاپور در این کنسرت همبستگی با شیدا باعث ایجاد بنای فرهنگ و سنت همیاری و یگانگی میان هنرمندان موسیقی شد. سنتی که به فراموشی سپرده شد. دست یکایک این دوستان و عزیزانی که از صمیم قلب و با عشق در این کنسرت حضور یافتند را میفشارم و تشکر میکنم. امروز سکوت دوستان هنرمند شاید دلایل خاصی داشته باشد که من نمیفهمم اما فردای دیگر اگر هنرمندی دیگر به این درد دچار شود سکوت و بیتفاوتی جایز نیست. بر ماست که در شرایط سخت به کمک هم بشتابیم. همدلی و همیاری سنت دیرینه و پیام اصلی موسیقی ماست. چیزی که اینروزها در کوچه پس کوچههای بیهمدلی گم شده است.»
دیدگاهتان را بنویسید