رضا مهدوی گفت: آقای صهبایی فریب داده شد و من از این موضوع بسیار متأسفم. او باور کرده بود که حمایت خواهد شد.
این منتقد حوزهی موسیقی در ارزیابی خود از دور جدید فعالیت ارکستر سمفونیک، اظهار کرد: ما نمونهی ارکستر ملی را در خارج از کشور نداریم. بنابرین نمیتوانیم مقایسهای انجام دهیم. پس از انقلاب اسلامی قرار بود، ارکستری جایگزین ارکستر «گلها» باشد که در این راستا صلاح دانستند، ارکستر ملی تشکیل شود. از این نظر که همه، آقای فرهاد فخرالدینی را قبول داشتند، ایشان رهبر ارکستر ملی ایران شد.
او ادامه داد: ارکستر سمفونیک در این سالها فراز و نشیب زیادی داشته است. سه سال تعطیل شد، اما پس از این تعطیلی قرار بود، ارکستر بازسازی شود. قرار بود، تصمیمی جدیدی بگیرند، نه اینکه بنیان ارکسترها را عوض کنند، محتوایش را تغییر دهند و صرفا به موسیقی کلاسیک غربی بپردازند.
مهدوی معتقد است: علی رهبری که در حال حاضر ارکستر سمفونیک را هدایت میکند، تحصیلاتش در زمینهی موسیقی غربی است و شاید پردهها و فواصل موسیقی دستگاهی را در حد هنرمندی مانند استاد فخرالدینی نشناسد.
رییس سابق مرکز موسیقی حوزه هنری اظهار کرد: یک ارکستر حالا چه سمفونیک باشد، چه ملی به هنرمندانی نیاز دارد که با یکدیگر همدل و همسو هستند و شخصی که آنها را هدایت میکند، عاشق آنها و این ارتباط دوسویه باشد. متأسفانه چنین فضایی چند سالی میشود که در ارکستر نیست.
این نوازندهی سنتور یادآوری کرد: اخلاقیات، مهمترین مقوله در هنر است و هنرمند باید براساس رفتار انسانی و حرفهای عمل کند. اگر قرار باشد، رهبر ارکستر با هنرمند با الفاظ نامناسبی صحبت کند، زخمی به قلب هنرمند وارد میشود که دیگر از ذهنش خارج نخواهد شد.
رییس پیشین دفتر موسیقی حوزه هنری در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: هنرمندان در یک سال اخیر بدترین سال خود را گذراندند. میتوانم بگویم سال گذشته بدترین سال موسیقی در دورهی معاصر بود، این را به لحاظ مدیریتی عرض میکنم. نمیدانم چرا خلاف واقع گفتن میان مسوولان فرهنگی ما نهادینه شده است؟
این پژوهشگر همچنین بیان کرد: مخدوش بودن وعدهها از سوی دفتر مربوط به موسیقی و عملیاتی نبودن طرحهای خام، اتفاق بدی بود. در واقع فقط بلندپروازیهایی وجود داشت که بهصورت خبر مطرح میشد. فکر میکنم، شرایط طوری شده است که هنرمندان آرزوی روزهای گذشته را دارند.
مهدوی دربارهی ادغام ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی نیز بیان کرد: لازم نیست، ارکستر سمفونیک را با پسوند «ملی» بزرگ کنیم. ارکستر خودش به اندازهی کافی بزرگ هست. دوستان میخواهند، اسمهای دهان پرکن انتخاب کنند که این موضوع فقط آسیب میزند و حاشیه ایجاد میکند.
او درباره رفتاری که با منوچهر صهبایی و فرهاد فخرالدینی شد، گفت: من با این آقایان صحبتهایی داشتهام. آقای صهبایی باور کرده بودند که دفتر موسیقی همیشه حامی ایشان است، اما من واقعا برایش متأسفم. من قصد دفاع از صهبایی را ندارم، بلکه از سلامت جامعهی موسیقی دفاع کنم، زیرا صهبایی هنرمندی برجسته و تحصیلکردهی واقعی محسوب میشود.
مهدوی تصریح کرد: رفتاری که با فرهاد فخرالدینی، منوچهر صهبایی و شهرداد روحانی شد، در تاریخ این هنر بیسابقه بود. شاید معاونت امور هنری در این امر مقصر نباشد، اما ترکشهای این رویداد، معاونت و دولت تدبیر و امید را تحت تأثیر قرار میدهد.
او با اشاره به دور آخر فعالیتهای ارکستر ملی زیر نظر شورای فنی ارکستر گفت: شورای فنی ارکستر، اغلب جوان بودند و فکر میکنم آثاری که این اواخر اجرا میشد خیلی درخور شأن نبود. ارکستر ملی با شجریان و تجویدی بالا آمد و قطعا با تغییر شورا جان بیشتری میگرفت.
مهدوی در پایان اضافه کرد: برای ارکسترها چهار میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده است. لازم نیست دوستان صرفهجویی کنند. اینکه ایران برای خود دو ارکستر بزرگ داشته باشد، باعث افتخار است، چرا میخواهند ارکسترها را تجمیع کنند؟
دیدگاهتان را بنویسید