مصطفی کمال پورتراب درباره ادغام ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی توضیح داد: من کاملا با ادغام این ارکسترها در قالب عنوان «ارکستر سمفونیک ملی ایران» موافقم و معتقدم این واژه «ملی» ربطی به موسیقی ملی ندارد بلکه به ملت ایران اشاره دارد. یعنی این ارکستر ادغام شده متعلق به ملت ایران است و ربطی به مساله «موسیقی ملی» ندارد.
وی افزود: ما در حوزه موسیقی ملی دستهبندیهایی داریم؛ اولین گونه موسیقی سنتی است که هنرمندانی چون محمدرضا شجریان و افراد دیگر قطعات موسیقایی مربوط به ۲۰۰ سال پیش را با قالبهای تکراری اجرا میکنند که البته بر اساس موسیقیای که ارائه میدهند طرفداران خاص خود را نیز دارند ولی باید به این نکته نیز واقف باشیم که در این نوع موسیقی خلاقیت آنچنانی وجود ندارد و میتوان گفت که این نوع موسیقی بهروز نیست در حالی که همهچیز در دنیا در حال به روز شدن است. گونه دیگر از موسیقی ملی وجود دارد که یک آهنگساز ایرانی با آشناییای که با روحیات ایرانی دارد آهنگهایی را میسازد که حالت ایرانی دارد و این بخش دیگری از موسیقی ملی را تشکیل میدهد.
اغلب نوازندگان ارکستر سمفونیک در ارکستر موسیقی ملی نیز بودند
این مدرس توضیح داد: گونه دیگر از موسیقی ملی وجود دارد که برگرفته از آهنگهای محلی ما هستند و اینها برای خودشان یک سبک خاص دارند و از نظر منطق، ایرانی حساب میشوند پس میتوان گفت این نوع موسیقی هم در ردیف موسیقی ملی قرار میگیرد. اما نکته مهم ماجرا در این است که آیا میتوان با دارا بودن یک ارکستر سمفونیک، موسیقی ملی را هم اجرا کرد؟ که باید پاسخ داد بله، این امکان به راحتی وجود دارد. تاریخ تشکیل ارکسترهای موسیقی در کشورمان نشان داده هنرمندانی که در ارکستر سمفونیک تهران حضور داشتند در ارکستر ملی نیز به عنوان نوازنده ساز میزدند منتها با تعداد کمتر اما به طور کلی دیدهایم که تمام سازهای ارکستر سمفونیک در ارکستر ملی هم حضور دارد.
کمال پورتراب در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: دلایل علمی زیادی وجود دارد که میتواند ثابت کند نوازندگان ارکستر سمفونیک نیز میتوانند قطعاتی را در حوزه موسیقی ملی اجرا کنند و یقین دارم علی رهبری نیز چنین باوری دارد که میخواهد با ارکستر سمفونیک، موسیقی ملی را نیز اجرا کند. من بر این باورم که ارکسترهای کوچک را نیز که اغلب سازهای آن سازهای ایرانی است می توان به عنوان ارکستر موسیقی ملی نام برد اما فقط موسیقی ملی. بنابراین بهتر است روی این واژه تاکید کنیم که ارکستر موسیقی ملی همین ارکسترهای کوچکی است که سازهای آن ایرانی هستند بپس وقتی روی واژه ملی تاکید میکنیم مقصودمان ملت ایران است.
عدهای میخواهند آب را گلآلود کنند
این تئوریسین عرصه موسیقی تصریح کرد: من مطمئنم که منظور علی رهبری از ادغام ارکسترها آن چیزی نیست که برخی از افراد فکر میکنند. متاسفانه عدهای میخواهند آب را گلآلود کنند و فضا را به سمتی ببرند که شایسته موسیقی کشورمان نیست. همه ما باید بدانیم که ارکستر سمفونیک تهران فقط مربوط به پایتختنشینان نیست بلکه مجموعه موسیقایی ارزشمندی است که به تمام ایرانیها تعلق دارد که این بار علی رهبری آمده و با پیشنهادی که داده نام «ارکسترسمفونیک تهران» را به «ارکستر سمفونیک ملی ایران» تغییر داده که در آن میتوان هم موسیقی کلاسیک اجرا کرد و هم موسیقی ایرانی. کما اینکه خود من قطعهای به نام «هفت پیکر» را در دستگاه موسیقی ایرانی نوشتم که منوچهر صهبایی آن را مدتها قبل در ارکستر سمفونیک تهران اجرا کرد. بنابراین اصلا نمیتوانم این موضوع را بپذیرم که علی رهبری با هدف تمامیتخواهی دست به ادغام ارکسترها زده چراکه او معتقد است ما در ارکستر سمفونیک توانایی بالایی داریم که میتوانیم از این تواناییها در اجرای هرچه بهتر موسیقی ملی تلاش کنیم.
کمال پورتراب تاکید کرد: من در تواناییهای علی رهبری شک ندارم و اتفاقا این فرصت را داشتم که طی مدتی که او در ایران حضور داشته چندینبار در تمرینات ارکستر سمفونیک حضور داشته باشم و میتوانم بگویم او با انرژی بسیار زیادی کار میکند که برای من در سنی که او قرار دارد تعجبآور است. او نهتنها در طول تمرینات کار را جلو میبرد بلکه یک مدرس خوب و ارزشمند در فضای تمرین است. پیش از این و قبل از تعطیلی ارکسترها در کشورمان فقط با ۲ تا ۳ جلسه تمرین کارها جلو می رفت و بعضا مشکلاتی پیش میآمد که کیفیت اجرا را نیز زیر سوال میبرد ولی علی رهبری تعداد بیشتری جلسات تمرین در نظر گرفته است.
علی رهبری با فخرالدینی و صهبایی مشکلی ندارد
این آهنگساز با اشاره به دلخوریهای پیش آمده در جریان ادغام ارکسترهای سمفونیک و ملی توضیح داد: من یک عنصر بیطرف در این فضا هستم و معتقدم که علی رهبری هیچ مشکلی با هنرمندان بزرگی چون فرهاد فخرالدینی و منوچهر صهبایی ندارد. او بارها و بارها از این هنرمندان و افراد دیگری چون لوریس چکناوریان دعوت کرده تا در ارکستر سمفونیک ملی ایران به عنوان رهبر مهمان حضور داشته باشد. او آمده تا بعد از چند سال تعطیلی ارکسترها به این فضا نظم و سازمان بدهد و فکر میکنم هیچ قصد و نیت منفی ندارد که بخواهیم از این رفتارها به عنوان رفتارهای ناپسند و زشت نام ببریم. ما باید بدانیم که علی رهبری برای حضور در این ارکستر انگیزه مادی ندارد. او به دلیل وجهه بینالمللی که در عرصه رهبری ارکسترها دارد میتواند تا سالهای سال در مجامع معتبر جهانی حضور داشته باشد بنابراین بهتر است کار را به فضای شخصی نکشند و با این اتهام که او رفتار بدی با نوازندگان ارکستر دارد کلیت کار را زیر سوال نبرند.
پورتراب درباره کنارهگیری تعدادی از نوازندگان صاحب نام ارکستر بیان کرد: تاکنون من از علی رهبری رفتار بدی را مشاهده نکردم او فقط انسانی منطقی و مدبر است که حق دارد ایراد بگیرد. مشکل ما این است که به عنوان یک ایرانی هیچ گاه نمیتوانیم قبول کنیم که وقتی کسی به ما میگوید کارت اشتباه است این حرف را به راحتی قبول کنیم و فکر میکنیم کسی که از ما ایراد گرفته به ما توهین کرده است؛ موضوعی که متاسفانه همواره در بین هنرمندان ایرانی وجود داشته و این دوستان تمایلی ندارند که به این فضا پایان بدهند. من فیلمی در خانه خودم دارم که یک رهبر ارکستر آنچنان با خشونت با نوازنده خود برخورد میکند که او را به گریه میاندازد اما من تا به امروز چنین رفتاری را از علی رهبری ندیدم که بخواهم انتقادهای وارد شده به او را با این اظهارات غلوآمیز بپذیرم.
کاری نکنیم که بعدا شرمنده شویم
این مولف آثار موسیقایی گفت: من کاملا با فضای موجود آشنا هستم و میدانم برخیها که سنی از آنها بالا رفته از برخورد علی رهبری ناراحت میشوند این عزیزان همه شاگردان من بودند و من میدانم که علی رهبری بارها و بارها پیشنهاد حضور در ارکستر را به آنها مطرح کرده و گفته که میتوانند به عنوان رهبر مهمان در ارکستر سمفونیک ملی ایران حضور داشته باشند. من از آنها میخواهم حساسیتهای خود را کنار گذاشته و قضیه را فیصله بدهند. میدانم ما ایرانیها غرور داریم و حاضر نیستیم چیزی را که درست است قبول کنیم اما بهتر است بیاییم با همدلی و همزبانی فضای موجود را بشکافیم و بفهمیم که واقعیت امر چیست. من با همه این عزیزان دوست هستم و میدانم نیات پلیدی ندارند اما از آنها میخواهم که وارد فضای بغضآلود نشوند تا هرچه زودتر شاهد استمرار فعالیتهای این ارکستر ادغام شده باشیم.
پورتراب با اشاره به انتشار برخی از اظهارنظرها در رسانهها پیرامون ماجرای اخراج تعدادی از نوازندگان و همچنین ادغام ارکسترها تشریح کرد: من از اهالی رسانه نیز میخواهم با بینظری به انعکاس شرایط موجود ارکسترها بپردازند و دائم روی یک کلمه تاکید نکنند. آنها بدانند که علی رهبری یک هنرمند ایرانی در سطح جهانی است که میخواهد بعد از سروسامان دادن به وضعیت ارکسترها کار را به دیگران بسپارد. من از نزدیک شاهدم که او به افراد بزرگی چون فرهاد فخرالدینی، شهرداد روحانی، لوریس چکناوریان و بسیاری از هنرمندان دیگر پیشنهاد داده که بیایند و در ارکستر حضور داشته باشند. به نظر من او آنقدر معروف است که بتواند به شایستگی موسیقی ایرانی و ملی را به دنیا نشان دهد و مطمئن باشید اگر ببیند که اذیت میشود مانند چند سال پیش که از ایران رفت این کار را انجام خواهد داد و اگر این اتفاق بیفتد فقط یک شرمساری بزرگ برای ما باقی میماند.
اگر مدیر هنری ارکستر سمفونیک ملی، ایران را ترک کند
این نوازنده پیشکسوت موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: رهبری یک هنرمند معمولی نیست. او فرد شایستهای است که فون کارایان او را دستیار خود کرده بنابراین درست نیست که چنین انسانی را از خود برانیم و به او نسبتهای غلطی بدهیم که واقعیت ندارد. او هنرمندی است که در هنرستان موسیقی ملی تحصیل کرده و هم با موسیقی ایرانی به خوبی آشنا است و هم با توجه به تحصیلات خود در اتریش موسیقی غربی را خوب میشناسد و البته مهم تر از همه اینکه تردید ندارم نیازی به پول ارکستر ندارد پس شایسته است که ملت ایران بغضها را کنار بگذارند و کاری نکنند که او برای دومینبار ایران را ترک کند.
پورتراب در پایان صحبتهای خود گفت: وقتی یک هنرمندی مانند علی رهبری میآید و برای ارکسترها یک برنامه ۶ ماهه تدوین میکند معلوم است که کار دقیقی را انجام میدهد پس حیف است که با حب و بغضهای شخصی مانع پیشرفت موسیقی ایران در دنیا بشویم، موسیقیای که با حضور علی رهبری در ایران در دنیا مطرح شده و خوب نیست که به همین راحتیها وارد فضایی بشویم که شایسته هنرمندان نیست.
دیدگاهتان را بنویسید