×
×

گفتگو با غانم به بهانه کنسرت های دی ماه این خواننده

  • کد نوشته: 66844
  • 18 دی 1393
  • ۰
  • کنسرت سیمین غانم، بانوی آواز ایران روزهای ۱۹،۱۸،۱۷ برگزار شد و ۲۵ دی ماه هم در تالار وحدت تهران دوباره برای بانوان به روی صحنه خواهد رفت. او موسیقی راز از ۹ سالگی فرا گرفت و نزد اساتیدی چون مرتضی حنانه و علی تجویدی، هنر خود را ارتقا داد. گرچه سیمین غانم آثار آهنگ سازان […]

    گفتگو با غانم به بهانه کنسرت های دی ماه این خواننده
  • پیشنهادهای خارجی وسوسه ام نکردکنسرت سیمین غانم، بانوی آواز ایران روزهای ۱۹،۱۸،۱۷ برگزار شد و ۲۵ دی ماه هم در تالار وحدت تهران دوباره برای بانوان به روی صحنه خواهد رفت.

    او موسیقی راز از ۹ سالگی فرا گرفت و نزد اساتیدی چون مرتضی حنانه و علی تجویدی، هنر خود را ارتقا داد. گرچه سیمین غانم آثار آهنگ سازان کلاسیک ایران مانند همایون خرم را به زیبایی اجرا کرده است اما شهرت و کششی مردمی او را باید ناشی از کارهای پاپ او دانست. «قلک چشات» نخستین ترانه او به سبک جدید است. این ترانه در ایران مدت ها، اولین صفحه روز بود. البته معروف ترین ترانه سیمین غانم «گل گلدون» نام دارد.

    درباره کنسرت دی ماه بگویید.
    – من معمولا در کنسرت هایم دو یا سه کار جدید ارایه می دهم. در کنسرت روزهای ۱۹،۱۸،۱۷ و ۲۵ دی ماه، یک آهنگ ترکی با شعر فارسی تقدیم حاضران خواهد شد. دو کار دیگر هم برنامه ریزی شده بود که البته به این اجرا نمی رسد.

    بلیت فروشی چگونه انجام می شود؟
    – ظاهرا این کار از طریق سایت «ایران کنسرت» صورت می گیرد.

    استقبال بانوان از اجراهای زنده شما چگونه است؟
    – این سوال را باید از خانم هایی مه به برنامه ما علاقه مند هستند و به کنسرت مان می آیند بپرسید، این طور که آنها می گویند، کنسرت ها پرشور و نشاط است و مخاطبان را جذب می کند و به وجد می آورد، ضمن این که سعی داریم برنامه ها پرمحتوا برگزار شده و در عین حال خالی از معنویت نباشد. در آغاز برنامه ذکر دعا و یاد علی (ع) را داریم ما با یاد علی (ع) انرژی مضاعف پیدا می کنیم و تا آخر شور عجیبی با ما همراه است. خدا را سپاس می گویم که بتوانیم مرهمی برای دل های خسته باشیم بنابراین وقتی مخاطب خوشحال و راضی سالن را ترک می کند، ما نیز خرسند می شویم و موج های مثبت به سمت مان می آید.

    ظاهرا قطعاتی برای کودکان اجرا کرده اید، قصد ندارید آنها را به صورت همخوانی منتشر کنید؟
    – بله، بسیاری از مادران در گذشته و حال به من گفته اند بچه های ما با «گل گلدون» تو آرام می گیرند و به خواب می روند، بنابراین تصمیم گرفته ام قطعاتی برای کودکان بسازم. بر این اساس اشعار و آهنگ هایی ساخته و با دو خانم دیگر اجرا کردیم. ظاهرا برای این که بتوانیم مجوز بگیریم باید یک آقا با ما هم خوانی کند امیدوارم که بتوانیم موفق شویم.

    کنسرت همخوانی هم خواهید داشت؟
    – من بعد از اجرای دی ماه ۵، ۶ ماهی سفر خارج از کشور دارم. بعد از آن در سال ۹۴ قصد اجرای زنده به صورت همخوانی را داریم که علاوه بر خانم ها، آقایان هم می توانند حضور داشته باشند. مراحل کار این کنسرت و اخذ مجوز آن در سال آینده طی خواهد شد.

    در حال حاضر فعالیت موسیقی خود را چگونه دنبال می کنید و اشعار و آهنگ های جدید را به مرحله اجرا می رسانید؟
    – ارتباط من با آهنگسازانی مانند شادروان خرم، شادروان تجویدی و شادروان بایت از هم گسسته، از طرفی با فریبز لاچینی که ان شاالله سلامت باشد و آهنگسازان دیگر که با من همکاری داشتند، روابط مان قطع شده است. با این حال چون یک کوچولو تب آهنگسازی و شاعری در خود سراغ دارم در این دو حوزه متمرکز شدم. خدا را شکر آهنگ هایم را خودم می سازم. گهگاه هم شعر و آهنگ با هم می آید. از این بابت بسیار خوشحال و راضی هستم. مردم هم بعد از کنسرت هایم به دنبال CD قطعاتم می آیند که امیدوارم آنها را به صورت همخوانی تهیه کنم.

    وضعیت موسیقی در کشور را در حال حاضر چگونه ارزیابی می کنید، با توجه به این که در طول دوران فعالیت خود روال سالمی را دنبال کرده اید و از این جهت مورد تحسین واقع شده اید به جوانانی که وارد عرصه موسیقی شده اند، چه توصیه ای دارید؟
    – خدا را شکر فضای هنری برای جوانان ما مساعدتر و بهتر شده و این موجب خوشحالی است. توصیه من به نسل جوان این است که همه جانبه دانش موسیقی و سواد شعری بیاموزند و در کار خود ابتکار و پشتکار داشته باشند. چون شعر و ترانه غذای روح انسان هاست بنابراین بایستی به اصول پای بند بود و از خواندن آثار بی محتوا و هجو خودداری کرد. اجرای ترانه هایی مانند رپ که بعضا در آن بد و بیراه رد و بدل می شود و با فرهنگ ما مغایرت دارد و اصولا خوشایند نیست.

    اگرچه من معتقدم که رپ از موسیقی ما سرچشمه می گیرد؛ توضیح بیشتر در این باره آن است که مثلا در نمایش های روحوضی، قطعاتی اجرا می شد که شکل و شمایل رپ داشت یا حاجی فیروزها، قطعات شان رپ گونه خوانده می شود؛ «ارباب خودم بزبزقندی، ارباب خودم چرا نمی خندی؟» به هر حال اگر بگویم خارجی ها قطعات رپ را از روی دست ما و به صورت مارکت ارایه داده اند، سخن گزافی نیست. پس باید ما در داخل در جهت اجرای درست و صحیح این سبک ها برآییم.

    پیشنهادهای خارجی وسوسه ام نکردورود به عالم موسیقی چگونه باید باشد؟ آیا با فعالیت های زیرزمینی می توان در موزیک به سرانجام و مقصود رسید؟

    – من آدم قانون گرایی هستم. بنابراین هیچ گاه نمی توانم فعالیت های زیرزمینی را در موسیقی تایید و توصیه کنم. جوانان ما باید موزیک را از طریق مجاز به مردم عرضه کنند.

    برخی از قطعات شما مانند «گل گلدون» و «قلک چشات» با آن که در سال های دور اجرا شده اند، هنوز هم تازگی دارند و مردم آنها را به صورت همخوانی اجرای می کنند. شما چه ملاک هایی برای انتخاب شعر و آهنگ دارید؟
    – شنیده اید که گفته اند: «آنچه از دل برآید/ لاجرم بر دل نشیند» ما کارهای زیبا و ماندگار را با همدلی تهیه می کردیم. اشعار از محتوا و کیفیت بالایی برخوردار بود. آهنگسازان هم علم موسیقی، ظرافت کاری، انرژی و توان خود را در ترانه های متمرکز می کردند و اثری ارزشمند ارایه می دادند. با گذشت زمان و پدید آمدن زندگی ماشینی، مشکلات و… به نوعی دچار سطحی نگری شده ایم شما به دنبال ترانه های دلنشین هستید که آرام بخش دل هایتان باشد، ولی نیست و اگر باشد همدلی بین خواننده، آهنگساز و شاعر وجود ندارد و به نوعی یک جای کار می لنگد، به عبارت دیگر کار پرقدرت و جذاب ارایه نمی شود.

    چرا بعد از انقلاب در ایران ماندید و ترجیح دادید فعالیت موسیقی خود را در داخل کشور دنبال کنید؟
    – بعد از انقلاب هرکس بنا به شرایط خاص خود تصمیم می گرفت ایران بماند یا برود. من که زندگی در خارج را بارها تجربه کرده بودم، این احساس را داشتم که همه جا ملک خداوند است. با این حال هیچ جا وطن انسان نمی شود. از طرفی طالب زندگی آرام و بی دغدغه بودم  بنابراین ترجیح دادم در کنار مردم خوبم بمانم. تا مدت ها هم از فعالیت هنری خانم ها خبری نبود. صبورانه بیست سال گذشت و من سرگرم باغداری در لواسان بودم که متعلق به همسرم بود.

    عبور زمان را حس نمی کردم، پیشنهادات زیادی هم از خارج می شد ولی هرگز وسوسه نمی شدم و خللی در تصمیم من به وجود نمی آمد، البته همیشه تمرین های لازم را داشتم و برای دلم می خواندم. گاه آهنگی به روی اشعار می گذاشتم تا این که خدا را شکر، پرده بالا رفت. شروع برنامه من با موفقیت عجیب و چشمگیری مواجه شد. مردم پول، گردنبند، گوشواره و انگشتر خود را به روی صحنه می انداختند و از اینکه این جا در کنارشان مانده ام قدردانی می کردند، من هم قول دادم که همچنان با آنها می مانم و خدا را شکر فعالیت های من این چنین ادامه یافت.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *