×
×

موسیقی ایران روزهای دشواری از سر می‌‌گذراند
رکورد شکنی منفی در تاریخ موسیقی ایران

  • کد نوشته: 437857
  • 08 اسفند 1401
  • ۰
  • آمار می‌گویند که در 6 ماهِ اخیر تعداد کنسرت‌های موسیقی که برگزار شده است (اگر اجراهای جشنواره‌ی موسیقی را نادیده بگیریم و از این لیست حذف کنیم) به تعداد انگشتانِ یک دست هم نمی‌رسد. 
    رکورد شکنی منفی در تاریخ موسیقی ایران
  • دلیلِ آن هم مشخص است. شرایطِ اجتماعی کشور، برای برگزاری برنامه‌های موسیقایی مساعد نبوده است. اما این فقط بخشی از ماجراست و کمیتِ اجراهای موسیقی در سالِ ۱۴۰۱ به گونه‌ای بوده که می‌توان آن را نوعی رکورد شکنی منفی در تاریخ موسیقی ایران به حساب آورد.

    در سالی که گذشت، چون روالِ هر ساله، موسیقی ایران در ماه‌های محرم، صفر و ماهِ مبارکِ رمضان عاری از اجرای زنده بود. این وقفه‌ی ۹ ماهه، در اجرای زنده را اما باید طولانی‌تر دید. ما در کشوری زندگی کرده‌ایم که پروسه‌ی کرونا در آن طولانی‌تر از بسیاری دیگر از کشورهای دنیا بود و همین امر سبب شد تا اجراهای زنده دستِ ‌کم برای دو سال و نیم مسکوت بماند. این وقفه‌ی چند ساله در اجراهای زنده برای هنر-صنعتی که اقتصاد آن تنها از این راه می‌گذرد، فاجعه‌ای تمام عیار است و برای فعالانِ آن یک اتفاقِ بزرگ. شرایط زمانی دشوارتر می‌شود که به این نکته توجه داشته باشیم که به دلیلِ نبودِ قانون کپی‌رایت، هنرمندان نمی‌توانند از آن‌چه خلق می‌کنند، منفعتی مالی ببرند و صنعتِ نشر نیز دیگر مدت‌هاست که هیچ ثمرِ مالی نداشته و تنها شیوه‌‌ای آرشیوی پیدا کرده است. تبعاتِ این ماجرا در شکلی کلان، آسیب‌‌های فرهنگی و اجتماعی به دنبال دارد؛ اما در نگاهی جزئی‌تر دامنِ فعالان این حوزه را بیش از هر کسی نشانه گرفته است.

    چه در پیش داریم؟‌
    کم‌تر از یک ماه دیگر به ماه مبارک رمضان باقی است؛ ماهی که به احترام مولای متقیان هیچ برنامه‌ِ‌ی زنده‌ای در عرصه‌ی موسیقی برگزار نمی‌شود. البته در سال‌‌هایی برخی مدیران تلاش کردند تا برنامه‌هایی به مناسبتِ این ماه برگزار کنند؛ اما سنت هم‌چنان بر برگزار نشدنِ اجرای زنده‌ی موسیقی است. حالا در فاصله‌ی روزهای مانده تا این ماه  قرار است زانکو (هفتم اسفند، سالن میلاد)، مسعود صادقلو (هشتم اسفندماه، تالار شهرداری شهر خنج)، ناصر زینلی (هشتم اسفندماه، سالن ارشاد گنبد کاووس)، گروه لیان (دهم اسفندماه، تالار وحدت)، مجید رضوی (دوازدهم، سیزدهم و هفدهم اسفند، سالن بانک صادرات خرم‌آباد و تالار مرکزی ارشاد ارومیه) به اجرای برنامه بپردازند.

    این نام‌ها برای سالی که ماه‌های برگزاری کنسرت در آن بسیار اندک بوده، چندان پر و پیمان نیست؛ ضمنِ آن‌که جای خالی نام‌هایی چون علیرضا عصار، روزبه بمانی، محسن یگانه، احسان خواجه‌امیری و بسیاری دیگر از خوانندگانِ نسل دوم و سومِ موسیقی پاپ در آن دیده می‌شود.

    آن‌وقت که سالنِ موسیقی، خرمایی بر نخیل می‌شود
    همین یکی- دو روزِ گذشته بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که: «مگر خوانندگی و هنر اجباری است؟ این همه آدم هستند این همه هم نیستند. اگر اجباری باشد باید برای همه باشد اگر هم نباشد برای هیچ‌کس نیست. ما در حوزه فرهنگ صادر کننده مجوز هستیم، مشوق هم هستیم اما هرکسی خودش تصمیم گیرنده است.»

    حالا اما شایعه شده که تعدادی از فعالان عرصه‌ی موسیقی به دلیلِ آن‌که در جشنواره‌ی موسیقی فجر حضور نیافته‌اند، از فعالیت منع شده‌اند. از این ماجرا اما بگذریم؛ اگر از این لحظه، تمامی خوانندگان و فعالان عرصه‌ی موسیقی کلاسیک، سنتی و پاپ بخواهند کنسرت برگزار کنند، این امکان به چه صورت وجود خواهد داشت؟ در کدام سالن؟

    چندی قبل سالن کنسرت «همایش ایرانیان» با دستور وزیر ورزش و فدراسیون وزنه‌برداری پلمپ کرد. سالن اسپیناس نیز تا پایانِ سال میزبانِ هیچ کنسرتی نخواهد بود. از آن طرف در سالن وزارت کشور نیز از گردونه‌ی برگزاری کنسرت‌ها حذف شده است. برج میلاد و تالار وحدت نیز چنان درگیر برگزاری همایش‌های مختلف هستند که دیگر برگزاری کنسرت در آن‌ها امری محال به نظر می‌رسد. حال جمعیت موسیقی این کشور را در نظر بگیرید و این سالن‌ها.

    جای خالی موسیقی سنتی

    در همین کشور گاه شرایطی وجود داشته است که در یک سال گروه موسیقی کامکارها، گروه شمس، حسین علیزاده، محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی و بسیاری دیگر از بزرگانِ موسیقی به اجرای برنامه پرداخته‌اند؛ حالا شرایط به گونه‌ای است که نه می‌شود و نه اصلا می‌توان انتظارِ چنین چیزی را داشت؛ اما خوب است به این نکته توجه کنیم که در فاصله‌ی موجود تا تعطیلی دوباره‌ی کنسرت‌های موسیقی، سهمِ هنرمندانی که در حوزه‌ی موسیقی کلاسیک و سنتی فعالیت می‌کنند، چقدر است؟

    در سال جاری تنها هنرمندی که در حوزه‌ی موسیقی کلاسیکِ ایرانی فعال است و به اجرای برنامه پرداخت، «همایون شجریان» بود. سهراب و تهمورس پورناظری نیز کنسرت-نمایش «سی‌صد» را در کاخ سعدآباد تهران در شرایطی روی صحنه بردند که «رضا بهرام» به عنوان خواننده آنان را همراهی می‌کرد. علیرضا قربانی، محمد معتمدی، سالار عقیلی نیز در سالِ جاری تنها چند اجرای محدود در چند شهرستان داشتند. اما موسیقی سنتی تنها این چهره‌های شناخته‌شده نیست؛ موسیقی سنتی صدها نوازنده، خواننده و آهنگ‌‌ساز دارد که مخاطبانِ محدودی دارند و نیازمند اجراهای کوچک هستند.

    حال این سوال پبش می‌آید که کسی به آیندهی هنرمند و آیندهی موسیقی فکر می‌کند؟‌

    جای خالی اقتصادِ موسیقی

    اقتصاد موسیقی هم شامل هنر موسیقی و هم صنعت موسیقی می‌شود. برای بررسی این ماجرا لازم است به این نکته توجه کنیم که اقتصادِ موسیقی چه چرخه‌ای را می‌گذراند؟ بیشترین سهم صنعت موسیقی در کنسرت‌هاست. در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ چرخه درآمدی، در قالب لوح‌های فشرده بود؛ ولی در دهه ۹۰، این لوح‌ها جای خود را به کنسرت‌ها دادند. به همین دلیل درآمدهای موسیقی در کنسرت‌ها رشد کرد. پس طبیعی‌ست که اولین لطمه‌ای که اقتصاد موسیقی با آن مواجه می‌شود در عدم برگزاری کنسرت‌هاست.

    در ماه‌های اخیر، نوازندگان و استودیوهای موسیقی بیشترین آسیب را دیدند و می‌توان گفت درآمدها به صفر رسید. قطعا یکی از بازیگران این عرصه، نوازندگان هستند که چه در شکل ضبط آهنگ و چه در اجرای صحنه‌ای، نقش مهمی را ایفا کرده و عدم‌اجرای کنسرت، آرایش زندگی این قشر که اتفاقا از ضعیف‌ترین فعالان این صنعت به شمار می‌روند را با خطراتی جدی مواجه کرده است.

    منبع: موسیقی ما
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *