آزاده امیری، آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی با تاکید بر لزوم تربیت مخاطب حرفه ای موسیقی، یکی از معضلات این بخش را فقدان مخاطب عنوان می کند. او در این زمینه توضیح می دهد: نمیتوان از مخاطبی که با موسیقی ایرانی آشنا نمیشود، ساز را هیچ جا نمیبیند و اطلاعاتی از راه مدرسه یا رسانه ندارد یا نمیتواند روی هم چهار ساز ملی را نام ببرد انتظار داشت. این به معنای ضعف مخاطب است و ضعف مخاطب نیز هزاران مخاطره برای موسیقی یک کشور ایجاد میکند.
آزاده امیری ـ نوازنده تار ـ هفته گذشته در سری اجراهای آنلاین ماه و نوا به همت بنیاد رودکی به روی صحنه رفت.
در همین راستا خبرنگار ایسنا گفت وگویی با این هنرمند در راستای حال و هوای اجراهای آنلاین، حمایت از هنرمندان موسیقی ایرانی و انتظاراتی که هنرمندان موسیقی ایرانی از مسئولان جهت حمایت از موسیقی دارند، داشته است.
او در ابتدا درباره اجراهای آنلاین موسیقی بیان میکند: پیش از این با آغاز شیوع کرونا اجراهای آنلاینی در خارج از ایران داشتیم ولی کنسرت آنلاینی که هفته گذشته به روی صحنه بردیم، نخستین اجرای آنلاین من در ایران بود. این اجرا، تجربه خوبی بود؛ از آنجایی که همه چیز خیلی منظم صورت گرفت و ما تا زمان کنسرت به عنوان مجریان کار نگرانی هیچ چیزی همانند گرفتن مجوز را نداشتیم و این کار برعهده مسوولان برگزارکننده بود. البته این نکته که دست اندرکاران برگزاری کنسرت اهالی اهل فرهنگ بودند هم بی تاثیر نبود.
این هنرمند ادامه میدهد: هدف اصلی از برگزاری کنسرتهای آنلاین تداوم موسیقی و برآورده کردن حس نیاز شنونده به کنسرت است. ولی به طور کلی کنسرتهای آنلاین فاصله زیادی تا اجراهای حضوری دارند؛ زیرا تبادل انرژی و احساسی که در کنسرتها بین نوازندگان و شنوندگان در حال گردش است، نیرو و انرژی را ایجاد میکند که حال و هوای کنسرت را خیلی متفاوت می سازد؛ البته مفهوم و هدف از برگزاری کنسرت نیز همین است، وگرنه اگر بنابر اجرای موسیقی باشد که در استودیو نیز صورت میگیرد.
امیری با اشاره به مطالب بالا، آن را یکی از ضعفهای کنسرت آنلاین میشمارد و میگوید: با این حال اجراهای آنلاین در این شرایط نکته مثبتی به شمار میروند؛ چون باعث تداوم حضور موسیقی میشوند.
همچنین از این نوازنده میپرسیم که فضای کرونا تا چه حد بر وضعیت اقتصادی هنرمندانی چون او اثر گذار بوده است؛ چون برخی از هنرمندان این حوزه معتقد هستند به دلیل اینکه پیش از این هم از طریق کنسرت درآمد خاصی نداشتهاند پس کرونا از این لحاظ تفاوت چندانی برای آنها ایجاد نکرده است.
او اظهار میکند: من معتقد هستم که کرونا چه به لحاظ برگزاری کنسرت و چه به لحاظ سفرهایی که میتوانستیم در داخل و یا خارج از کشور برنامههایی را داشته باشیم به ما ضررهای زیادی را وارد ساخته است و در عین حال ضررهای بزرگی به آموزشگاهها و تدریس وارد ساخته است. البته باید در نظر داشت که همه گیری برگزاری کلاسهای آنلاین موسیقی یکی از جنبههای مثبت این دوران بود و پیش از شروع کرونا تنها برای هنرجویانی که خارج از کشور بودند برگزاری کلاسهای آنلاین را داشتیم و در داخل ایران جدای متقاضیانی که برای برگزاری کلاسهای آنلاین به دلیل نبود استاد موسیقی داشتیم، تلاش خاصی در این عرصه صورت نگرفته بود.
با شیوع کرونا این مشکلات برای آن دسته از هنرجویانی که به استاد مورد نظر خود دسترسی نداشتند، رفع شد و اکنون میتوانند با استادانی که میخواهند کلاس داشته باشند. ولی نمیتوان ضررهای جبران ناپذیری که به آموزشگاههای موسیقی وارد شد را نادیده گرفت. معتقدم کرونا چه از لحاظ آموزش موسیقی، اجرایی و حتی امیدواری، شرایط دشواری را برای ما ایجاد کرد. ولی روزنههای کوچکی مانند کلاسها و اجراهای آنلاین میتوانند به ما امید بدهند.
او تاکید میکند که در همه جای دنیا موسیقیهای کلاسیک و بومی یک منطقه از طرف دولت حمایت میشوند؛ چون اگر اینگونه نباشد از بین میروند و معضلات بزرگی خواهند داشت.
همچنین از این هنرمند درباره میزان رضایتش از حمایت از هنرمندان و تعداد برگزاری کنسرتهای آنلاین سوال میکنیم. پاسخ میدهد: حمایتها واقعا باید بیشتر صورت میگرفت؛ چون مثلا تعداد زیادی از آموزشگاههای استیجاری ورشکست شدند یا بسیاری از نوازندگان مجبور شدند سازهای خود را به فروش برسانند که این نشان دهنده حمایتهای کم است. حمایت از بخش فرهنگ نباید تنها به این صورت باشد که بیمههای خانه موسیقی پرداخت شود یا طی دو سال تنها یک اجرای آنلاین باشد؛ زیرا با توجه به کاهش دیگر فعالیتهای هنرمندان، درآمدی برای موسیقیدانها نخواهد داشت. شاید بهتر باشد برای هنرمندان ماهیانه حقوقی در نظر گرفته شود یا برنامههای متعددی برای آنها در نظر گرفته شود تا بتوانند درآمدی داشته باشند.
او ادامه میدهد: پیش از کرونا اگر قصد برگزاری کنسرتی داشتیم باید هزینه سالن تبلیغات و هر چیز دیگر را خودمان پرداخت میکردیم و درواقع هیچگاه حامی نداشتهایم ولی اکنون به علت ویژه و سخت بودن شرایط نیاز هست که خیلی بیشتر از اینها از هنرمندان حمایت شود.
امیری میگوید که «مدتی پس از شیوع کرونا قرار شد که کنسرتها دوباره با ظرفیت ۵۰ درصدی سالنها از سر گرفته شوند ولی ما باید هزینه اجاره کل سالن را پرداخت میکردیم ولی نمیتوان در این شرایط که برای دو سال درآمدی نداشتهایم انتظار داشت همان هزینه اصلی را پرداخت کنیم.»
در پایان از او درباره انتظاراتش از دولت برای حمایت از موسیقیدانها سوال میکنیم. میگوید: انتظاراتی که وجود دارد، طولانی مدت است؛ زیرا اتفاقاتی که باید در موسیقی رخ دهد زمینهای و زیرساختی است. حمایتهایی که در تمام ممالک دنیا از موسیقیدانها و کلا از بخش فرهنگی میشود، مسئلهای نیست که به دورهای خاص محدود شود؛ زیرا بخش خیلی مهمی است. زمانی که یک هنرمند وارد عرصه موسیقی میشود، برای تبدیل شدن به یک استاد حرفهای و به نتیجه رسیدن، زحمات زیادی کشیده شده است ولی باید در نظر گرفت در این راه چقدر از این افراد با توجه به استعداد و سودی که میتوانند برای فرهنگ و موسیقی داشته باشند، حمایت شده است؟
او ادامه میدهد: آموزش موسیقی باید در مدارس به طور کلی پایه ریزی شود؛ یکی از معضلاتی که در بخش موسیقی داریم نداشتن مخاطب است. اینکه ما مخاطب نداریم به دلیل ناآگاهی و فرهنگ سازی نکردن است. نمیتوان از مخاطبی که با موسیقی ایرانی آشنا نمیشود، ساز را هیچ جا نمیبیند و اطلاعاتی از راه مدرسه یا رسانه ندارد یا نمیتواند روی هم چهار ساز ملی را نام ببرد انتظار داشت. این به معنای ضعف مخاطب است و ضعف مخاطب نیز هزاران مخاطره برای موسیقی یک کشور ایجاد میکند. باید برنامه ریزی صورت گیرد که بتوان شنونده حرفهای ساخت. همچنین مسئله دیگر حمایت فرهنگی است، بچههای ما وقتی وارد هنرستان میشوند باید مبالغ عظیمی را پرداخت کنند گرچه که باید از اینها حمایت شود. از طرفی برای هنرمندان موسیقی این حمایت وجود داشته باشد که مبالغ اجاره سالنهای کنسرت و تبلیغات از طرف آنها پرداخت نشود چون در این حوزه آنچنان درآمدی برای آنها وجود ندارد که سالنها بخواهند هزینههای خود را از طریق آنها تامین کنند و این کار تنها باعث ورشکستگی موسیقیدانهای این حوزه میشود.
دیدگاهتان را بنویسید