موسیقی ایرانیان – مصطفی امامی: چند روز پیش بود که بعضی از رسانههای اینترنتی خبری را روی خروجیهای خود قرار دادند که حکایت از خداحافظی حامی از موسیقی پاپ داشت. خبری که علتش بازهم همان داستان همیشگی مافیا و حامی بود. این موضوع و انتشار قریب الوقوع آلبوم حامی باعث شد تا دقایقی با او به گفتوگو بنشینیم. حامی میگوید موسیقی پاپ به ابتذال کشیده شده و اگر وضع همینگونه پیش برود، دیگر خوانندگی را ادامه نخواهد داد.
هفته گذشته در یکی از مصاحبههایت گفته بودی از اینکه خواننده پاپ محسوب شوی، خجات میکشی! مگر چه چیزی از موسیقی پاپ دیدی که این حرف را بیان کردی؟
امروز موسیقی پاپ نه تنها آبروی هنر و موسیقی و خوانندگان ایرانی، بلکه آبروی مردم ایران را برده است. اگر موسیقی سنتی وجود نداشت، چیزی از هنر موسیقی در ایران باقی نمیماند. یک سری آدم بیسواد به عنوان خواننده پاپ مطرح شدهاند و با ارائه کارهای بیکیفیت و مبتذل آبروی موسیقی کشور را تحت شعا قرار دادهاند. یکی از دلایلی که ترجیح میدهم خواننده پاپ لقب نگیریم اشعار فوقالعاده سخیفی است که این روزها در موسیقی پاپ مجاز داخلی میشنوم. آلبومهایی که تولید میشود مصداق ضعف در موسیقی ماست و متاسفانه خواننده صدا محور هم در بازار موسیقی ما وجود ندارد. سلیقه من طوری است که صدای خواننده را اصلیترین بخش موسیقی میدانم اما متاسفانه امروز اصلیترین بخش موسیقی ما ریتمهای شلوغ و نامرتب است و بخش کوچکی از آهنگ هم صدای خواننده است. خب من این را نمیتوانم بپذیرم! از طرف دیگر اینکه خوانندهها زیر پای یکدیگر را خالی میکنند و چشم دیدن همکارانشان را ندارند و برای پیشرفت دست به کارهای عجیب و غریب میزنند برایم آزاردهنده است.
می توانیم بگوییم یکی از دلایلی که تو هنوز به حق خودت در موسیقی نرسیدهای همین مافیای موسیقی است که میگویی؟
من به جایگاهی که میخواستم در موسیقی رسیدهام. هدف من این بوده که مولف باشم و بعد از مرگم چند آلبوم از من به جا بماند که آبروی اسم من باشد، یا مثلاً اگر امروز آلبومی که سال ۸۰ تولید کردهام را به کسی هدیه میدهم، با افتخار این کار را انجام دهم و بتوانم از کارم دفاع کنم. البته در این مسیر فشارهای زیادی را تحمل کردهام اما برای من در موسیقی ایران، رسیدن به این جایگاه یک شانس بزرگ است. اینکه با آهنگسازان خوبی کار کردم و مردم اسمم را میشناسند و آهنگهایم را دوست دارند از خوشبختی من است. اما در زمینه مالی و اجرای کنسرت و مسائلی از این قبیل آدم موفقی نبودهام و دلیلش هم نداشتن روابط خاص بوده! بههرحال من یک سری اخلاق خاص دارم و تجارت را هم بلد نبودم و شاید یک بخشی از عدم موفقیت در زمینه مالی هم به این موضوع باز میگردد. در نهایت یک بخش بزرگی از این عدم موفقیت هم از دید من برعهده مافیای موسیقی از جمله تهیهکنندهها و خوانندههای اهل لابی است که به ناحق و تنها به دلایل تجاری وارد موسیقی شدهاند و به اشتباه اسم خود را هنرمند گذاشتهاند.
این مافیا که میگویی چه کسانی هستند؟
مافیایی که در این دوره از آن صحبتمی کنیم ممکن است ۵ خواننده باشند که بازار را در اختیار گرفتهاند و پولشان را درمی آورند و میروند! من ۱۵ سال است که دارم در این عرصه فعالیت میکنم. پنج سال اول هم ۵ خواننده دیگر بودند که لابی میکردند و بازار را در اختیار داشتند و این چرخه به همین شکل جلو آمده! این موضوع باعث فرسودگی روانی کسی مثل من میشود. مافیا یک اسم است، بهتر است بگوییم بیقانونی و زد و بند در موسیقی!
مگر یک بخشی از رسالت موسیقی پاپ سرگرم کردن خواننده نیست؟
بله
این با حرف تو که میگویی موسیقی ایران مبتذل است منافات ندارد؟
ببین موسیقی ریاضی مهندسی است و نمیتوان با آن سلیقهای برخورد کرد. موسیقی یک علم است و قواعد خاص خودش را دارد. من هم موافقم که موسیقی باید سرگرمکننده باشد اما من موسیقی را یک هنر ِ سرگرمکننده میدانم نه یک تنها یک سرگرمکننده ی مبتذل، اما مثلاٌ در سینما، یک فیلمی که صرفاً برای سرگرم شدن مردم ساخته میشود، فیلم کاملی است؟ آیا ماندگاری دارد؟ قطعاً نه! اما هدف من در موسیقی ماندن است. من گفتم موسیقی پاپ مبتذل است و الان هم روی نظرم ایستادهام که ۸۰درصد از موسیقی پاپ ما مبتذل است و زیر خط قرمز است و اصلاً نمیتوان به آن نمره داد.
پس چرا اینقدر شنیده میشود؟
اگر شنیده میشود مطمئن باش یک هدفی بالاتر از هدف موسیقایی در پس آن پنهان شده است. هدفی که میتواند سیاسی یا اقتصادی باشد.
از آلبوم جدیدت چه خبر؟
انشالله اگر مشکل خاصی پیش نیاید تا آخر اردیبهشت وارد بازار خواهد شد.
بازهم اردیبهشت… ؟
هیچ تعمدی برای انتشار آلبومهایم در این ماه وجود ندارد. سال گذشته برنامهمان این بود که آلبوم را خرداد ماه منتشر کنیم اما مجوز نرسید و این اتفاق نرسید. من متولد خرداد هستم و بقیه خانوادهام هم در فصل بهار متولد شدهاند! اینکه همه آلبومهایم تا امروز در اردیبهشت ماه منتشر شده، نکتهای است که برای خودم هم جای تعجب دارد.
چرا اینقدر پروسه انتشار این آلبوم اینقدر طولانی شد؟
دلیل عمده طولانی شدن انتشار آلبوم این بود اسم دو تن از همکاران ما یعنی اهورا ایمان و پدرام کشتکار بود که اتفاقاً ممنوع الکار هم نبودند و هیچ خط قرمزی را هم رد نکرده بودند. اهورا ترانه سرایی است که دلش برای ادبیات و کشورش میسوزد و همانطور که میدانید ترانه یکی از آهنگهای من که مورد توجه مردم قرار گرفت یعنی «دلم گرفت» هم توسط او سروده شده، اما دوستان اصرار داشتند که اسم اهورا و پدرام از آلبوم حذف شود.
چرا اصرار داشتی که اسم این دو حتماً در آلبوم درج شود؟
به نظرمن این یک خیانت برعلیه عوامل آلبوم محسوب میشود که بخواهیم اسمشان را از جلد آلبوم حذف کنیم. حذف کردن اسم کسی مثل اهورا ایمان یعنی سلب کردن حقوق معنوی این هنرمند. من این کار را را انجام ندادم و ترجیح دادم آهنگ را از آلبوم حذف کنم تا اینکه بخواهم اسم اهورا و پدرام از روی کاری که برایش زحمت کشیدهاند، حذف کنم. حذف این آهنگ و طی کردن دوباره مراحل اخذ مجوز باعث شد انتشار آلبوم با تاخیری بیش از یک سال مواجه شود. خوشبختانه قبل از عید مجوز انتشار آلبوم به دستمان رسید و اگر مشکلی پیش نیاید، انشالله «یک لحظه عاشق شو» تا آخر اردیبهشت منتشر خواهد شد.
«یک لحظه عاشق شو» برای حامی یک اتفاق و نقطه عطف محسوب میشود؟
اگر یک نفر برای اولین بار این آلبوم را گوش کند، قطعاً از سازبندی و نوع تنظیمهایم تعجب خواهد کرد. اما ملودی ها، در همان سبک و سیاقی است که قبلاً داشتم با این تفاوت که ترانه ها، ترانههای مثبت و آرامبخشی است. در این آلبوم کمتر به سراغ دستگاههای غمگین ایرانی رفتهام و بیشتر به سراغ فضاهای شاد و امیدوار رفتهام.
برنامهای برای کنسرت هم داری؟
من یک سال و نیم است که نه تمرین داشتهام و نه روی استیج رفتم اما انشالله در حال برنامهریزی برای تور کنسرتهایمان بعد از انتشار آلبوم هستیم.
دیدگاهتان را بنویسید