مقدمه : در یک عصر پاییزی به بهانه کنسرت های متفاوت گروه آریان که در برج میلاد برگزار شد، مهمان دو فرد از اهالی موسیقی بودیم که تا کنون تاثیر زیادی در موسیقی ایران داشته اند. یکی مدیر موفق و باجذبه ای است (محسن رجب پور) که کارهای عجیب غریب کم نکرده و توانسته مدیریتی را در ایران انجام بدهد که در حال حاضر کمتر شاهد اینچنین مدیریتی بودیم و دیگری خواننده، نوازنده، آهنگساز، ترانه سرا و به تازگی تنظیم کننده ای است (علی پهلوان) که اکتیو بودن و خوش برخورد بودنش شهره عام و خاص است. فردی که محبوبیتی شگفت انگیز دارد و ایده هایی که از آریان می بینیم اکثرآ از او می باشد. آریانی که بعد از ۱۰ سال هر روز محبوب تر و محبوب تر شده و حال بعد از ۱۰ سال کنسرتی را برگزار می کند که به گفته بسیاری از کارشناسان و موسیقی دوستان کنسرتی خاص بوده که تا به حال در ایران اینچنین کنسرتی برگزار نشده. کنسرتی که تمامی بلیط های ۶ سانس ۳ روز اول در ظرف ۳ ، ۴ روز به فروش رفت و مسئولین ترانه شرقی و گروه آریان را مجبور کرد تا ۳ روز و ۶ سانس دیگر را نیز اضافه کنند که این سانس ها هم نیز بلافاصله فروخته شد و همین نشان داد این گروه چقدر محبوب و مشهور است و توانسته جای خود را در موسیقی ایران در بالاترین سطح نگه دارد.
۱۰ سال پیش گروهی به موسیقی ایران معرفی شد که یک عده جوان تحصیلکرده و خوش تیپ آهنگ هایی را خواندند که در عین سادگی کلام دارای معانی پیچیده ای بود. گروه موسیقی آریان اولین گروه مختلط بود که در آن زمان نگاه های بسیاری را به سمت خود کشاند .
و حالا گروه آریان آنقدر بزرگ است و آنقدر افتخارات بدست آورده که دیگر نیازی به مقدمه چینی و گفتن افتخارات بیشمار محبوب ترین و پایدارترین گروه موسیقی ایران نیست .
به این گفت و گوی صمیمانه؛ مصاحبه نمی شود گفت. پس این گفت و گوی صمیمانه با آریانی ها را به مناسبت ۱۰ سالگی گروه آریان و کنسرت بزرگ شان در تهران تقدیم می کنیم به شما عزیزان …
– در ابتدا صمیمانه تشکر می کنیم از اینکه در این روزهای پرکار و شلوغ، پذیرای ما شده اید و با اینکه ما می بینیم چقدر کار دارید اما پاسخ گوی ما هستید، ممنونیم واقعآ. خدمت شما خسته نباشید می گوییم.
محسن رجب پور : خواهش می کنم هر سوالی دارید بپرسید من در خدمتتان هستم.
– آقای رجب پور تا بحث کنسرت تهران داغ هست از این بگویم که واقعا نظم عجیبی برقرار بود. یعنی به قول شما آن ۱۰۰ نفری که برای این کنسرت همکاری داشتند حتی یک نفر هم خارج از برنامه نبودند و همه چیز طبق برنامه و نظم خاص خودش اجرا شد .
محسن رجب پور : شما اگر کنسرت های تهران یا کنسرت های دیگر در شهرستان ها رو ببینید متوجه مشکلاتی می شوید که عموماً از بی تدبیری است. اصلا نمی خواهم از دیگران بگویم. من سعی می کنم کار خودم را به بهترین نحوه انجام بدهم. آنقدری که در حد و توانم هست. نمی گذارم که کارم خراب شود.
– مثلآ گروه آریان ؛ بنیامین و خیلی های دیگر را شما معرفی کردید؟
محسن رجب پور : آدم هایی را که ما معرفی می کنیم؛ سعی می کنیم آنها را با اخلاق حرفه ای آشنا کنیم. به خاطر همین موضوع، من به این نتیجه رسیدم که آن فرد حرفه ای بار می آید، این را جدی می گویم. مثلا اصولا بنیامین آدمی است که توی کارهای دیگرش خیلی ریلکس است اما یاد گرفته با من ریلکس برخورد نکند،.
-آقای رجب پور دوستانی که در کنسرت حضور داشتد خیلی از کنسرت راضی بودند و همه گفتند فوق العاده بود. برخی از دوستان می خواستند به آریانی ها گل هدیه کنند و گلایه کردند از این موضوع که نتوانستند و ممانعت شد از این کار و …
محسن رجب پور : ما یک موضوعی داریم. اولاً توی کنسرت ها از آنجایی که ما همه افراد را نمی شناسیم و نفس کارشان را نمی دانیم؛ به دلایلی اجازه این کار را نمی دهیم. یعنی اصلاً نمی توانیم. لطف می کنند گل می آورند اما همکاران ما گل ها را می گیرند و به آریانی ها می رسانند. خیلی من به این موضوع حساسیت دارم.
این کنسرت؛ کنسرت بعد از ۶ سال ما هست. بنابراین خیلی از کسانی که در این کنسرت مسولیتی داشتند کلاس آموزشی برایشان گذاشتیم. چون بار اولشان بود. من از این نظرها خیالم راحت هست، مثلآ پشت همین موضوع ممانعت از دادن گل به روی صحنه؛ یک دلیل و تجربه ای در پشت سر است.
– آقای پهلوان صمیمانه ممنون که بار دیگر این امکان را فراهم کردید تا گفتگویی را باهم داشته باشیم و خسته نباشید می گویم که یک کنسرت در سطح بالا را برگزار کردید. از اینجا شروع کنیم که آقای پهلوان چرا آریان طرفدار دوآتیشه دارد و از آن طرف هم منتقد های دو آتیشه!
علی پهلوان : ممنون از شما. منتقد نه. دشمن.
– آره ( با خنده ) یعنی این وسط واقعا دو گروه هستند.
علی پهلوان : اتفاق خوبی است. وقتی کسی یا گروهی دشمن قسم خورده دارد یعنی خیلی در چشم است. وگرنه اگر یک آدم معمولی باشد خیلی به او توجه نمی کنند. این نشان می دهد که یک عده ای خیلی به تو حسودی می کنند و حرف های بیخود می زنند، یعنی دیگر از انتقاد گذشته. طرفداران آریان هم گاهی از روی دلسوزی انتقاد های تندی می کنند ولی کاملاً مشخص است که برای پیشرفت آریان این حرف ها را می زنند. این در حالی است که یک عده صرف خراب کردن و گاه حسادت حرف هایی می زنند که هیچ پشتوانه فکری و منطقی پشت آن نیست و من به این افراد منتقد نمی گویم، می گویم مغرض!
خیلی چیزها برای خیلی ها زور داشت. مثلآ طرف می گوید اینقدر تحصیلات موسیقی دارم این همه سال گیتار می زنم اما چرا شهرت آریان را من ندارم .
من جواب این را یک بار، از یکی از اساتید موسیقی شنیدم، نمی دانم چه کسی بود، فکر کنم دکتر ریاحی بود. گفت که بحث موسیقی پاپ بحث فقط درست نواختن نیست، این موسیقی روانشناسی می خواهد. جامعه شناسی می خواهد. پاپ با عموم مردم طرف هست نه با یک عده موزیسین. خب، وقتی اینچنین مسئله ای هست حالا شما باید ببینید که توی آن شرایط چه کار کرده ای. جسارتت در چه حد بوده، چه حرکتی انجام داده ای که باعث شده تو را نسبت به دیگر هنرمندان متمایز کند.
اگر شما می آیید کنسرت آریان، می گویید کنسرت متفاوتی شده؛ و با کنسرت بقیه فرق دارد، دلیل دارد، شما چند کنسرت را در این چند ماه اخیر که برگزار شده در نظر بگیرید، چندتای آنها مثل کنسرت ما بوده است؟
– هیچ کدام. به جرات می گویم هیچ کدام.
علی پهلوان : برای این است که من دو ماه تمام؛ تحت فشار کار می کردم که با امکانات موجودم چه کار می توانم بکنم. این خیلی مهم هست، بله مثلآ فلانی می گوید مایکل جکسون از توی زمین می آید بیرون، یا مک دانلد داگلاس برایش چیزی مثل هواپیما می سازد تا روی سر مردم در کنسرت پرواز کند. بله او امکاناتش را دارد. سیستمش جور دیگریست، اما من با امکانات خودم در کنسرتم چه کار می توانم بکنم؟ شما آن صحنه پرده را دیدید؟ من دق کردم تا آن پرده درست شد. باورتان نمی شود. چهارشنبه شب، یعنی بامداد پنج شنبه ساعت ۳ مشکل پرده حل شد، بچه ها روی صندلی اقتاده بودند. یک عده گفتند بابا این پرده را ول کنیم ، گفتم این پرده باید درست شود. وگرنه دیگر چه فرقی می کند که آریان چه طور وارد صحنه شود.
– بعد از انتشار آلبوم چهارم برخی مجله ها و برخی افراد از آلبوم یا از هم خوانی با کریس دی برگ انتقاد می کردند. مثلآ می گویند کریس دی برگ خواننده بزرگی نیست که حالا اینطور بزرگش می کنید و …
علی پهلوان : اصلاً مهم نیست که افراد مغرض چه می گویند. این جوابش خیلی ساده است. فرض کنید با خواننده ای مثل کریس دی برگ می خواهید بخوانید. اصلا خود را چه طور می خواهید معرفی کنید؟ همین که بگویید من می خوانم و آلبوم هم دارم کافیست؟ آریان برای اینکه بتواند با یک کسی مثل کریس دی برگ بخواند کلی افتخار جمع کرده است …
محسن رجب پور : بیوگرافی آریان و ترانه شرقی و افتخارات برایش فرستادیم که ما چه کسانی هستیم و گفتیم که چه افرادی در گروه هستند و … بعد از این مراحل آنها قبول کردند.
علی پهلوان : افتخارات بین المللی مان را نشانش دادیم. نگفتیم که ما فقط می خوانیم حالا شما بیا با ما بخوان! ما گفتیم توی کشور خودمان که اینطور هستیم هیچ؛ این هم کارهای خارج از کشورمان است. این کنسرت هایمان بوده، این کتابی هست که اسم ما در آن کنار اسم خودت ثبت شده. یعنی کریس دی برگ ما را در یک سطح مطلوب دیده که قبول کرده با ما کار کند، حتی برایش سی دی فرستادیم که در انگلستان از موسیقی ایران به عنوان راهنمای موسیقی ایران منتشر شده و آهنگ اولش آهنگ آریان است. یک روز از موسسه World Music ایمیل زدند که ما در فکر این هستیم یک سی دی از موسیقی ایران جمع کنیم. امکانش هست یکی از آهنگ هایتان را بخریم؟ گفتیم مشخصات سی دی تان چی هست ؟ که در جواب توضیحات مربوطه را دادند . گفتیم چه کسانی توی این سی دی هستند ؟ گفتند : شهرام ناظری ؛ حسین علیزاده ؛ کامکارها ؛ … از پاپ نماینده ای که انتخاب کرده بودند، آریان بود . آهنگ اولش رو گذاشتند افسونگر. ما به عنوان پشتوانه اینها را فرستادیم برای کریس دی برگ . یه هفته بعد از اینکه ما پیشنهاد همکاری دادیم ، کریس دی برگ قبول کرد با ما همکاری کند .
– یعنی همان موضوع که هر کار بکنی باز هم ایراد می گیرند!
علی پهلوان : بله؛ اینها خنده دارد. من حتی شنیدم که آریان حق فلانی را خورده است!! من نمی دانم. ما هم افت و خیز داشتیم،پایین و بالا رفتیم. هزار بلا سرمان آمده. همین که خودمان را جمع کردیم و نگه داشتیم خیلی کار بزرگی است . ۱۰ سال سر پا بودن واقعا یک رکوردی هست که من نمی شناسم گروهی در ایران این کار را کرده باشد. از قبل هم فکر نکنم همچین گروهی باشد. مطمئنآ کسی که انتقاد درست کند می پذیریم .
– برگردیم به کنسرت، این ایده نمایشی که وسط کنسرت پخش شد از کجا آمده؟
علی پهلوان : ایده داستان از آهنگ ها بود، این فکر و کلیه صحنه های خاصی که در این کنسرت دیدید، از آنجا شروع شد که من چند کنسرت خارجی رفتم. کنسرت وست لایف؛ بلو، جرج مایکل و کنسرت خود کریس دی برگ را در انگلستان رفتم. کنسرت کسانی که کمتر از عواملی مثل رقص استفاده می کردند.
محسن رجب پور : بطورکلی علاوه بر جلوه های موسیقایی، جلوه های دیگری هم باعث جذابیت اجرا می شوند.
علی پهلوان : تقریباً سال دوم ، سوم آریان بود یک مجله ای انتقاد کرده بود که شما از اول تا آخر کنسرت یک قاب را تماشا می کردی. راست می گفت. چون ما تنها روی صندلی می نشستیم و برنامه اجرا می کردیم .
محسن رجب پور : البته زمانی بود که هیچ دختری با گیتار روی سن نرفته بود. هیچ پسری هم با گیتار از این آهنگ ها نزده بود. مجله ای که ازش یاد شد به زمان الان راست گفته بود ولی به زمان آن موقع ما داشتیم فضا را با این کارها باز می کردیم .
علی پهلوان : این کلمه در ذهن من ماند: یک قاب. دیدم راست می گویند. ما اکثر کنسرت هایی را که می رویم قاب می بینیم. آقای رجب پور هم راست می گویند. اصلا آن زمان شرایطی نبود که تو از این قاب دربیایی.
محسن رجب پور : دیروز مدیر سالن گفت ۹ ماه است که اینجا کنسرت برگزار میشود. ولی تا امروز سالن را اینطوری ندیده بودم.
علی پهلوان : ما بعد از آن جریان کم کم شروع کردیم به تغییر قاب و متفاوت بودن ، مثلا توی کنسرت آذر ۸۱ یک ورود خاص داشتیم . همراه با لیزر شو دو نفر دو نفر می آمدیم روی صحنه .
– البته آن قابی که در موردش صحبت شد الان هم در کنسرت های خیلی از خواننده های معروفمان هم هست.
محسن رجب پور : خیلی ها.
علی پهلوان : اکثرا اصلآ در همان قاب هستند.
محسن رجب پور : البته یک موضوعی هم هست. الان دیگر سرعت انتقال داده ها بالا رفته!! هر کاری که ما اجرایش می کنیم سال بعد ناقصش توسط دوستان و همکاران انجام میشود ( با خنده )
علی پهلوان : من می خواهم اینها را یک به یک توضیح بدهم که با توجه به امکانات و چیزی که داریم سعی کردیم کنسرت متفاوتی داشته باشیم. چون آقای رجب پور به من زنگ زد گفت من در تبلیغات زدم اجرایی متفاوت از گروه آریان.
محسن رجب پور : در جریان هستید که با اجرای متفاوت دنبال چه چیزی بودیم؟ در کنفرانس گفتم شما به مناسبت ۱۰ سالگی آریان اجرایی متفاوت از آریان می بینید. به علی پهلوان که نزدیکترین فرد به من در آریان است و خیلی با همدیگر حرف می زنیم گفتم باید یک کار متفاوت انجام بدهیم . حتی برای فیلمبرداری آن کلیپ به خانه من رفتند و فیلمبرداری کردند!
علی پهلوان : آن صحنه ای که پیام صالحی روی تخت افتاده و مریض است ؛ خانه آقای رجب پور است ( با خنده )
– جدی ؟ ( با خنده )
محسن رجب پور : رفتند خانه ما فیلمبرداری کردند؛ من هم نبودم ( با خنده )
علی پهلوان : من بحث دیگری می خواستم بکنم. می خواستم بگویم که شما اگر می آمدید به هر تهیه کننده ای می گفتید من می خواهم این کارها را انجام بدهم شاید مخالفت می کرد. تهیه کننده ای هم که جسارت نداشته باشد و از هزینه کردن بترسد مطمئنا موفق نمی شود. من واقعآ دوست دارم که اگر دوباره اعلام می کنیم سال آینده کنسرت آریان است، همه آماده شوند که یک کار جدیدتر ببینند. این میسر نمی شد مگر با فکر های جدید و حمایت تهیه کننده.
حالا داستان فیلم…
داستان فیلم این است که یکی از چیزهایی که در کنسرت های خارجی می دیدم فیلم هایی بود که به آهنگ ربط داشت. به همین دلیل ما هم اولین بار این کار را در کنسرت جشنواره فجر انجام دادیم. در پارت دوم کنسرتمان تصویری پخش شد که ما با لباس خلبانی داشتیم از پله هایی پایین می آمدیم، کسی می پرسید: کجا می روید؟ می گفتیم پرواز داریم . این قضیه تکرار می شد تا جایی که ناگهان در باز میشد و ما با همان لباس ها روی صحنه می آمدیم. انگار ادامه همان صحنه است. در کنسرت اخیر هم سه تا کلیپ که یکی برای آهنگ «تب» بود، یکی برای «بذار برم» بود و یکی هم در مورد نینف ساختیم. من با نینف صحبت کردم گفتم یک تصویر از خودت بفرست می خواهیم شبیه ارتباط مستقیم در کنسرت پخشش کنیم . که از این سه تا تنها دو تایش محقق شد. آهنگ تب با بازی من ، ساناز کاشمری و پیام صالحی که چاشنی طنز داشت و دومی ارتباط مستقیم با نینف که هر دو وسط کنسرت پخش شدند . برای دومی نینف یه تصویر از خودش رکورد کرد و برایمان فرستاد و آرش بهمنی هم آن را شبیه ارتباط مستقیم کرد که من به شوخی هنگام پخش شدن کلیپ می گفتم ارتبط تصویریمان DIAL UP است . در مورد تب هم اگر دقت کرده باشید در مورد اتفاقاتی که در مورد آریان می افتد و آدم هایی که ادعا می کنند که فقط کلاسیک گوش می دهند در حالی که موبایلشان آهنگ خالتور می زند یا مثلا اسم آریان را درست نمی گویند، و اصرار هم دارند که اسم آریان، آرین است کلیپی ساختیم.
کار دیگری که انجام دادیم موضوع پرده بود. ابتدا این طرح قرار بود یک شکل دیگر اجرا شود. قرار بود پرده یکباره از بالا به پایین بیفتد. دستگاهی که نصب کرده بودیم برای اینکه پرده را بیندازد؛ شبی که داشتیم کار را تست می کردیم کار نکرد. یک طرف پرده می افتاد و یک طرف نمی افتاد. آقای رجب پور هم حرف درستی می زد و می گفت اگر یک درصد این پرده نیفتد؛ آبرویمان رفته، بعد به ذهنمان رسید که پرده موتورایز است و بالا و پایین می رود. پس از همین سیستم برای حرکت پرده استفاده کردیم. ENDING کنسرت را من اینطوری دیده بودم که یک دیواره آتش درست شود و ما در همین حین از صحنه خارج شویم. اما متوجه شدیم کف سن موکت است، با اینکه آتشی پیدا کرده بودیم که داخل سالن هم می توانست استفاده شود اما باز هم برای احتیاط این کار را نکردیم پنج شنبه شبمان؛ ENDING خیلی عادی بود یعنی کنسرت تمام شدو گفتیم شبتون به خیر و بیرون رفتیم. ولی شب خوابم نبرد. خیلی ناراحت بودم و با خودم می گفتم ما این همه کار کردیم؛ اینطورآمدیم داخل و این همه کار کردیم؛ اما انتهای کنسرت خوب نیست . صبح زنگ زدم آرش بهمنی و ورژ (نورپرداز) ؛ گفتم یه فکری به حال این بکنیم . خلاصه خودم یک فکری به ذهنم رسید، از بچه ها خواستیم آهنگ آخر را ادامه بدهند و فرزاد فخرالدینی ملودی آهنگ را بنوازد. در این حین پرده پایین بیاید و دوباره سایه هایمان روی پرده بیفتد.
اتفاق دیگر اضافه شدن علیرضا میرآقا به جمع ما بود . که دیدید هم خیلی جالب پرکاشن می زد و هم ترومپت ؛ یعنی به محض اینکه علیرضا میرآقا وارد گروه شد من یک پارت آهنگ «مگه میشه» را درآوردم؛ و دادم به علیرضا میرآقا که بر رویش ترومپت بزند؛
– علت اینکه ساناز کاشمری برای بازی در کلیپ انتخاب شده ؟ چون بازیگر بود یا دلیل دیگری داشت؟
علی پهلوان : بچه ها را من خودم انتخاب کردم. من اولآ توقع نداشتم پیام اینقدر بامزه بازی کند. جدی می گویم. ساناز هم احساس کردم توی این نقش بهتر است. چون سحر کلاً علاقه ای به این کار نداشت. به شراره هم این نقش نمی خورد. اونجا هم که دستکشش خورد به صورت من اتفاقی بود؛ که بعد گذاشتیم بماند.
محسن رجب پور : موضوع این است که کار تفکیک شده بود. شراره فرنژاد هم قرار بود بذار برم را بازی کند.
علی پهلوان: کار دیگر که می کردیم توی این کنسرت؛ این بود که پشت سرهم آهنگ ها را می زدیم و وقفه بین آهنگ ها نمی انداختیم. اتفاق عجیب تر این کنسرت؛ اجرای سنتی بود . خب آنهم واکنش های محتلف داشت. یک عده که خیلی پاپی بودند می گفتند خب برای چه سنتی اجرا کردید؟ یک عده مثل بزرگترها لذت بردند، یک عده هم که خب اصلاً برایشان تازگی داشت و برایشان جالب بود. به هر حال یک تنوع بود. همین طور که من روی سن هم گفتم که نه می خواهیم ادای کسی را دربیاریم. نه ادعا می کنیم سنتی بلدیم. فقط خواستیم یک تغییر ذائقه ایجاد کنیم. یک چیزی که شما در کنسرت تعحب کنید. چه کسی فکر می کرد که پیام صالحی سنتور بزند؟
– خیلی ها نمی دانستند.
علی پهلوان : در حقیقت ما سعی کردیم از تمام توانایی های بچه ها استفاده کنیم. از توانایی بازیگری گرفته تا نوازندگی سازهای دیگر.
– برای آلبوم جدید قرار هست ساز اضافه شود یا …
علی پهلوان : در داخل آلبوم ما محدودیتی برای ساز نداریم. نوازننده مهمان می آید و می زند و آن مشکل خاصی نیست.
حتی باورتان نمی شود من روی چیدمان آهنگ ها یک ماه فکر کردم. یک ماه، باورتان نمیشود، من یک فایل اکسل داشتم که بیش از ۴۰ آهنگ آریان بود. ترتیب ها را جابجا می کردم، آن را با این میکس می کردم این را با آن . که ببینم چه چیزی از آب درمی آید. ما حدود ۲۴ ، ۲۵ آهنگ تمرین کردیم. ۲۰ تا را هم زدیم. شما در کنسرت ۲۰ قطعه شنیدید که بعضی ترکیب دو الی سه آهنگ بودند.
– بله ؛ بعضی هم ریمیکس بودند .
علی پهلوان : یک کار دیگر که کردم که یک ریسک بود ولی جواب داد این بود که آهنگ آخر دوستت دارم باشد. خسته شده بودیم از اینکه آهنگ آخر همش پرواز بود. . خلاصه این که روی تک تک کارها فکر شد.
– عالی هست. در مورد موسیقی سنتی؛ خب در مجلمان هم در مورد موسیقی پاپ می نویسیم وهم در مورد موسیقی سنتی. بعد آنهایی که برای ما یادداشت می فرستند حالا سنتی یا پاپ؛ وقتی مثلا می بینند ما علاقمان بیشتر روی موسیقی پاپ هست یا بهتر بگویم موسیقی پاپ هم توی مجله است یادداشت ها رو کم می کنند یا نمی فرستند. دلیل دوری این موسیقی پاپ و سنتی از هم را در چه می بینید؟ یا مثلآ یک عده می گویند که ما سنتی هستیم پاپ نمی توانیم گوش بدهیم و از این حرف ها، نظرتون در خصوص اینکه بین موسیقی پاپ و سنتی این همه فاصله وجود دارد چیست؟
علی پهلوان : این فاصله را خود آدم ها ایجاد می کنند، هر دو موسیقیند. مثل ورزش، مثلاً یکی فوتبال را دوست دارد که خب عامه پسندتر است، یکی تنیس را که خاص تر است. نمی توان گفت که این ارزشش بیشتر است یا آن.
– اقای رجب پور سیروان در یکی از مصاحبه هایش گفته بود که هدف ایران گام از اینکه آلبومش را همزمان بیرون داد روکم کنی ترانه شرقی بوده، نظر شما چیست؟
محسن رجب پور : من با هیچ کسی مشکل ندارم. من با مدیر ایران گام مشکلی ندارم ، از خودش بپرسید اخلاقم چه طوری هست. آدم ها را از یک زاویه ای نگاه می کنم یا از زاویه ای با آنها برخورد می کنم که اصلا اهمیتی برایم ندارد که در مورد من چی بگویند. خدا پدرشان را هم بیامرزد. اگر می خواستند برای رو کم کنی آلبوم سیروان را همزمان منتشر کنند؛ بازهم همین کار را بکنند. من ناراحت نمی شوم.
– آقای پهلوان یکی از مشکلات موسیقی ما قانون کپی رایت هست . تا آلبوم صبح به بازار می آید، ظهر همه آلبوم را دانلود می کنند.
علی پهلوان : ببین این مشکل را خارجی ها هم نتوانستند درست کنند. برای این کار باید یک ترسی ایجاد شود یعنی اقدام قانونی می خواهد . خارجی ها هم با این مسائل دست به گریبانند. ولی فرقی که برایشان دارد این است که اولاً قانون با آنهاست و دوم این که درآمدشان بیشتر از کنسرت است. ما هم اگر برای کنسرت ها دستمان باز باشد؛ می توانیم از سود آلبوم بگذریم و درآمد را از کنسرت داشته باشیم.
– اگر شما مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد بودید چه رویکردی داشتید ؟
محسن رجب پور : ببینید برگزاری کنسرت یا برنامه های فرهنگی-هنری در کشورهایی مثل ما که کشورهایی در حال توسعه محسوب می شوند یک موضوع خاص و پیچیده است. مدیر کل مرکز موسیقی بر اساس محتوای کنسرت و در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و علت های دیگر تصمیم می گیرد که چه مجوزی را بدهد و چه مجوزی را ندهد و در کنار اینها ادارات دیگری هستند که قبل از امضای مدیر کل مرکز موسیقی در مورد برگزار شدن یا نشدن آن، مکان از نظر ترافیکی، امنیتی و انتظامی درباره آن اظهار نظر می کنند. امضای آخر را آقای مدیرکل دفتر مرکز موسیقی می کند. قبل از آن پروسه های طولانی می گذرد. بنابراین مجوز ندادن فقط به ارشاد ربطی ندارد؛ مجوز دادن هم فقط به ارشاد ربطی ندارد!
– اما سوال اصلی هواداران؛ برزو بدیهی کجاست؟
علی پهلوان : حالش خوب است و سلام هم دارند! ما یک مدتی که کنسرت نداشتیم، بچه ها باید یک جوری زندگیشان را می چرخاندند ( با خنده ) ما همه شغل اول داریم. برزو هم به شدت درگیر کارهایش شد مخصوصا در شهرستان ها و این باعث شد اصلآ نتواند سر تمرین بیاید. دیگر با همدیگر به این نتیجه رسیدیم که به اجرا نمی رسد. گفتیم مشکلی نیست و موقعی که سرت خلوت شد برگرد. این داستان برزو بود.
– از صدای پای امید هم بگویید ؟
علی پهلوان : در رابطه با صدای پای امید در یکی دوتا مجله هم مصاحبه مفصل داشتم. آخرین بار هم مصاحبه اش در یک مجله انگلیسی چاپ شده بود. صدای پای امید یک کاری بود که من خودم خیلی دلم می خواست تجربه اش کنم. این همه آریان کار خیرخواهانه کرده بود و دوست داشتم یک آهنگ هم در این مورد بخوانیم. آهنگ برای برنامه جهانی غذا ی سازمان ملل بود.
به نظر من کار تاثیر گذاری شد. خودم تنظیمش کردم و در حقیقت دومین تنظیمم بود. البته یک تنظیم دیگر هم دارم، تنظیم آهنگ شمارش معکوس اول کنسرت!
– جدی ؟ خیلی کار جالبی بود .
علی پهلوان : کار خوبی شد. در یکی از سایت ها فکر کنم «موسیقی ما» بود یا «مجله موسیقی ایرانیان».نوشته بودند که چرا به جای توجه به مشکلات خودمان، آریان برای آفریقا خوانده است . که من جوابش را در یک مجله مجله دادم که اگر شما به WFP در ایران کمک کنید؛ پولش هزینه ایران میشود نه جای دیگر. بعد اینکه یکی از مهمترین فعالیت های WFP در جریان رساندن خوراکی به زلزله زدگان بم بود. کارهای بزرگ دیگری نیز انجام داده اند. مثلآ کمپین شیر دارند که بچه ها را ترغیب می کنند که در مدرسه شیر بخورند. یکی از دلایل دیگری که در حقیقت باعث شد این کار را انجام بدهم این است که شرکت ترانه شرقی حامی WFP است.
– خب صمیمانه ممنونیم آقای پهلوان؛ آقای رجب پور خیلی محبت کردید و امیدواریم همیشه موفق باشید.
علی پهلوان : ممنون از شما دوستان عزیز.
محسن رجب پور : مرسی از شما.
ابراهیم مولائی – محمد جلوانی – مرتضی مسعود زاده
دیدگاهتان را بنویسید