ترانه سرای ایرانی عبدالجبار کاکایی از معدود شاعرانی است که در سبک و سیاق های مختلف شعر و ترانه دارد. با او درباره وضعیت ترانه و ترانه سرایی در فضای موسیقی امروز به گفت و گوی مفصل پرداختیم که در زیر می خوانیم.

کاکایی گفت: چینش ویترین موسیقی پاپ کشور در دست شرکتهایی است که فعالیت می کنند ، اینها هستند که ویترین را تعیین می کنند معیار ها و ارزش های موسیقی را مشخص می کنند و بازار را از طریق مدیریت سالنهایی که در اختیارشان قرار می گیرد برای برگزاری کنسرت ها در دست می گیرند. چون انتشار آلبوم  به دلایل مختلفی  کم رنگ شده و این روزها عموما از طریق برگزاری همین کنسرت ها و پخش ترک ها در شبکه های مجازی  ویترین موسیقی کشور تعیین می شود، ما در سالهای اخیر شاهد روی آوردن چهره های جدیدتری در موسیقی بودیم اما همانطور که پیش تر از این هم در شعر این اتفاق افتاد بود، یعنی تاثیر شبکه های اجتماعی با افول چاپ کتاب و و تیراژ آن موجب شد که ویترین شعر تغییر کند یعنی شعر های حضور پیدا کنند که جایگزین شعرهای جا افتاده تر شوند.

وی افزود:  موسیقی هم تقریبا همینطور است، شرکت هایی  که توان مالی قوی تری دارند تقریبا بر سلیقه ها سوار هستند و سلیقه هارا تک می کننده ، مُدها را ایجاد می کنند ، هم در کلام و هم در موسیقی و بویژه در لحن اجرای خواننده ها که الان لحن های جدید و تازه، لحن های تلفیقی، که اصطلاح عامیانه به آن لشخوانی، یا متن خوانی اینها شیوه های جدیدی است که در موسیقی پاپ امروز آمده است.

کاکایی بیان کرد: امروزه بسیار زبان ترانه ها افت کرده چرا که وقتی لحن احساسی وارد یه اثر شود و تغییر کند، خیلی نیاز ندارد که زبان خودش را درگیر کند، زبان همان صورت ساده و معمولی خودش رو اجرا می کند . امروز خوانندگان مقداری رو به تابو شکنی آوردند به خاطر اینکه که ما بر روی  هنجارهای رفتاری یک نظام اخلاقی رسمی و حکومتی داریم که یک سری رفتارها و کلمات را نمی پسندد مثل تماس، دست کسی را گرفتن، ترانه ها هم موضوع عاشقانه ای دارند و این ارتباطات باید به گونه ای تعریف شود. بر اساس این حساسیت ها و مراقبت هایی که در جامعه می شود خود آنها تبدیل به یک جایی برای مانور عرضه اثر شده. و روی خطوط قرمز راه رفتن تولید حساسیت کرده و ایجاد جاذبه می کند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا مجوز ساخت ترانه ها با چنین سطحی از ترانه سرایی داده می شود گفت:  وقتی مد جدیدی از موسیقی رایج می شود و ویترین موسیقی به شکل غیر از موسیقی اصیل چیده می شود دیگر نمی توان بر روی آن اشعار مولانا و سعدی پیاده کرد و آن را اشباع کرد . جامعه ای که دچار سقوط اخلاقی و ارزشی و زیبایی شناسی شده مقصر آن تنها شورای شعر نیست ، مقصر وضعیتی  است که جامعه ایجاد کرده، شرکت هایی که با دست باز دارند عمل می کنند به اسم پمپاژ شادی به جامعه،  نوع خاصی از موسیقی را ترویج می دهند سالنهایی با گردش  مالی بالایی در اختیار آنها قرار می گیرد باعث می شود ویترین موسیقی عوض شده، مانند موضوع پوشش و مد گرایی در لباس زنان و مردان که یه سری یک مدل لباس را راه می اندازند و فضا را به دست می گیرند. وقتی گردش مالی در یک مساله وارد می شود  و ایجاد مد می کند به نظر من نهادهای مسلط تر باید یک فکری کنند.

او افزود: اولا من فکر می کنم آموزش های فرهنگی باعث می شود که جامعه رشد بکند و وزارت ارشاد نسبت به این مسائل حساسیت بی خود نشان ندهد به طرز مثال یکی از شیوه های ترویج این آهنگ ها تابو شکنی است . یعنی وقتی می گویند در ترانه نباید کلمه بوسه و آغوش را آورد این روی خطوط قرمز راه رفتن جاذبه ایجاد می کند و موجب می شود خود ترانه سراها به سمت سرایش اشعاری بروند که هم بتوانند مجوز بگیرند و هم بتوانند حرفشان را بزنند. این جامعه به نظر من نرمال نیست جامعه ای که تلاش می کند یک موضوعی که من با این تعبیر بهت می توانم بگویم که  ترانه کودکی شیطانی است که می خواهیم آن را به زور دست به سینه روی مبل بنشانیم .

کاکایی با اشاره به اینکه  اساسا مجوز دادن امر غلطی است گفت : چرا بایستی دولت بنشیند مجوز بدهد به ترانه که این باشد یا آن نباشد . یعنی ما به جای سلیقه عمومی جامعه فکر بکنیم! ، تعدادی بنشینند و به جای سلیقه مردم تصمیم بگیرند! اولا اولین منتقدان آن، خود اهالی موسیقی خواهند بود و سوالشان هم این است که آیا آن پنج نفری که آنجا نشستند نماینده  سلیقه عمومی مردم هستند ؟!  ما اگر بخواهیم بر روی زیبایی شناسی یک اثر نظر بدهیم و بگوییم این اثر خوب نیست اول باید به چرایی آن پاسخ بدهیم .

به نظر من ارشاد در نهایت می تواند یک شورای ارزیابی برای  فعالیت های شرکت های موسیقی که کار تولید موسیقی می کنند ایجاد کند  و به آنها در غالبهای مختلف انگیزه های لازم برای تولید آثار فاخر بدهد. نه اینکه مانند دژبانهای در پادگانها با بازدید بدنی بخواهد مراقب باشد کدام ترانه را چه کسی می آورده مجوز آن را بدهیم یا ندهیم .

این ترانه سراها در روز حداقل دویست ترانه به اتاق شورای شعر می رسد . چیزی حدود ده هزار ترانه منتظر مجوز است با این شرایط که شورای شعر بیشتر از روزی چهل پنجاه اثر را نمی تواند پاسخگو باشد.

کاکایی تصریح کرد: یکی از مهمترین مشکلات ترانه ما این است که ما ترانه را بدون موسیقی می شنویم یعنی یه تکست متنی و مانتیتوری جلوی ما است، و با توجه به این که در حال حاضر ترانه دیگر ملودی محور شده و و ما دیگر با غزل و یا چهار پاره و مثنوی طرف نیستیم درک زیبایی یک اثر بدون موسیقی سخت است که آیا این خوب است یا بد است چون به هر حال مصرع ها در جهت ساختار  نحوی در هم ریختکی و زیر هم نوشتن، تشخیص میزان درستی و یا نادرستی اثر در غالبهای مختلف سخت و وقت گیر است این در شرایطی است که برای تشخیص خوب و یا بد یک اثر سی ثانیه بیشتر فرصت نداریم.

وی گفت: در حال حاضر موضوعی که شرکت های موسیقی درگیر آن هستند مجوز گرفتن از  شورای موسیقی است. این دو   برای دریافت و صدور  مجوز  به  تعبیری دشمن هم هستند اینها تلاش می کنند تولیداتشان را مجوز  بگیرند شورا تلاش می کند جلوی تولیدات آنها را گرفته و فقط آن دسته از آثاری را که مورد پسند سلیقه خودشان است را مجوز می دهند . این ستیز و این لجبازی نتیجه اش این بازار آشفته است . اما خود شرکت ها می توانند درواقع پیش قدم باشند . باید در گفت و گو با شرکتهای تولیدات موسیقایی نشست های مختلف را گذاشت و کارنامه آنها را مورد ارزیابی قرار داد. و از این طریق آسیب شناسی های لازم را برای بهبود ترانه سرایی با ادله های لازم  انجام داد.

این ترانه سرای اهل ایلام در پایان صحبت های خود تبریک سال نور را با شعری از آثار خود به پایان رسانید.

راستی بهار

غیر آبدانه ها

رویش جوانه ها

برق نرده ها و پرده ها و خانه ها

حرف تازه ای نداشت…

گرد و خاک اولین غبار عید

روی کفشهای تازه ام نشست

گوشه ی اتاق ، باز

تار عنکبوت بست

من نشسته ام هنوز

روی صندلی کنار پنجره

گوشه ی حیاط ، دست روی  دست…