×
×

گفتگو با حمید عسکری رابری: شعر و ادبیات ایران حداقل دویست سال از موسیقی کرال جلوتر است

  • کد نوشته: 234886
  • 13 اسفند 1397
  • ۰
  • حمید عسکری رابری (موسیقیدان، آهنگساز و رییس دانشکده موسیقی دانشگاه هنر) حدود ده سال پیش گروه کر «اردیبهشت» را تأسیس کرد. او در زمینه تحقیق و پژوهش‌های موسیقایی نیز فعال است. عسکری که در حوزه موسیقی آوازی و کُرال فعال است و آلبوم «طرح نو» را تولید و منتشر کرده، در گفتگوی پیش‌رو به تشریح روند کیفی موسیقی آوازی در ایران پرداخته و درباره کم و کیف منابع مکتوب این گونه موسیقی توضیح داد.

    گفتگو با حمید عسکری رابری: شعر و ادبیات ایران حداقل دویست سال از موسیقی کرال جلوتر است
  • حمید عسکری رابری، موسس و رهبر گروه کر «اردیبهشت» در تشریح روند کیفی موسیقی آوازی در ایران گفت: هنوز در مورد مبحث پیوند شعر و موسیقی به نتیجه‌ نهایی و پایانی نرسیده‌ایم و هنوز آهنگسازان ما تکلیفشان در این زمینه مشخص نیست. به‌طور مثال ما باید دویست آهنگساز کورال داشته باشیم و فعالیت و آثار آنها در دوره‌ای دویست ساله صیقل بخورد و در روح زمانه جاری شود و مردم آنها را بشنوند و آهنگسازان نسل‌های بعدی نیز آنها را مورد توجه و بررسی قرار دهند تا تبدیل به نوعی هنجار و چارچوب شود.

    به گزارش خبرنگار ایلنا، حمید عسکری رابری (موسیقیدان، آهنگساز و رییس دانشکده موسیقی دانشگاه هنر) حدود ده سال پیش گروه کر «اردیبهشت» را تأسیس کرد. او در زمینه تحقیق و پژوهش‌های موسیقایی نیز فعال است. عسکری که در حوزه موسیقی آوازی و کُرال فعال است و آلبوم «طرح نو» را تولید و منتشر کرده، در گفتگوی پیش‌رو به تشریح روند کیفی موسیقی آوازی در ایران پرداخته و درباره کم و کیف منابع مکتوب این گونه موسیقی توضیح داد.

    اهداف گروه «کر اردیبهشت» چیست و قرار است به طور متمرکز در چه زمینه‌هایی فعالیت کند؟

    گروه کر «اردیبهشت» در سال ۱۳۸۸ تاسیس شده و حال حدود ۱۰ سال است که در زمینه موسیقی کرال فعالیت می‌کند. اساسا هر گروه اهداف و مبانی خاص خودش را دارد. گروه کر «اردیبهشت» نیز ماموریت و کارکرد اصلی خودش را در اجرای آثار آهنگسازان ایرانی می‌داند و احتمالا در جریان هستید که معمولا آثار کورال آهنگ‌سازان ایرانی زیاد نیستند و گستردگی ندارند. در حقیقت بیش از آثار آهنگسازان ایرانی، آوازهای محلی تنظیم شده برای کر و آثار نیایشی را اجرا می‌کنیم و بر این مقولات متمرکز هستیم.

    شما سال‌هاست در زمینه تحقیق و پژوهش نیز فعال هستید. قرار است این تحقیقات چه نتیجه‌ای داشته باشد؟

    در صندوق پژوهشگران ریاست جمهوری، طرحی پژوهشی در مورد مطالعه تحلیلی و تاریخی موسیقی کرال ایران انجام داده‌ام که الان در مرحله آخر یعنی تنظیم گزارش نهایی هست. در این طرح پژوهشی با ۱۹ نفر از آهنگسازان و رهبران کر همچنین آنها که در عرصه پژوهش موسیقی ایران فعال و موثرند، مصاحبه‌هایی کرده‌ام و پرسشنامه‌ای متشکل از ۲۷ سوال در اختیار حدود ۱۸۰ هنرمند عرصه موسیقی که عمده آنها آهنگسازان، رهبران و خوانندگان گروه کر هستند، قرار گرفته است.  مصاحبه‌ها به همراه پرسشنامه و همچنین اطلاعاتی که طبق تحقیقات کتابخانه‌ای بدست آمده، انشاءالله سال آینده در قالب کتابی با موضوع موسیقی کرال ایران منتشر خواهد شد. متاسفانه آثار مکتوب درباره کرال با موضوع و محوریت کرال کم داریم و تعداد آ‌نها بسیار محدود است و هر آنچه چاپ شده نسخه‌های متعددی است که در دست گروه‌های کر بوده است. حتی برخی مواقع خود آهنگسازان نیز آثار خودشان را ندارند.

    چه شد که سراغ تولید اثری پژوهشی رفتید؟

    جرقه این طرح زمانی در ذهنم زده شد که در ارمنستان مشغول نگارش تز دکترای خود بودم. عنوان تزم تنظیم آوازهای محلی برای گروه کر در موسیقی قرن بیستم بود. در آن مقطع می‌خواستم یک فصل را نیز به موسیقی کشورمان اختصاص دهم، ناگزیر شروع کردم به جستجو و تحقیق تا ببینم در این زمینه از چه منابعی می‌توانم استفاده کنم تا اینکه آقای آلفرد ماردویان را در آمریکا پیدا کردم. از ایشان خواهش کردم که آثارشان را برای یکی از دوستان من در آمریکا بفرستند تا او آثار مورد نظر را به دست من برساند. استاد لطف کرده بود با ضمیمه کردن نامه‌ای  کپی آثارش را برایم ارسال کرده بود. پس از دریافت آثار با ایشان تماس گرفتم و خبر رسیدن آنها را دادم و گفتم که خیلی از آثارتان را دارم، اما شما در این آثار ارسالی آن قطعات را ندارید و برایم نفرستاده‌اید. پاسخ دردناک ایشان این بود که من خودم هم نمی‌دانم که چند اثر تنظیم کردم و برای کر نوشتم. او می‌گفت ما فقط انجام می‌دادیم و گروه کر آنها را می‌خواند و سازمان یا مرجعی که باید میراث موسیقدانان ایرانی را نگهداری کرد، وجود نداشت. ما پیش از انقلاب این همه جشن فرهنگی هنری داشتیم و هنرمندان داعیه موسیقی داشتند؛ با این حال کسی نبود تا آن اسناد و آثار را جمع‌آوری کند. خدا را شکر در سال‌هال اخیر با رشد فارغ‌التحصیلان و دانش‌آموختگان اتفاقات بهتری افتاده است. به هر حال بخشی از این سهم به گردن دانشکده موسیقی، دانشگاه هنر و دانشگاه موسیقی دانشگاه تهران است و دانش‌آموختگان این دانشگاه‌ها در این زمینه فعالیت‌های مثبتی داشته‌اند.

    در فعالیت‌های اجرایی نیز کاستی‌هایی وجود دارد؟

    بله، به‌طور مثال در این عرصه با کمبود خواننده مواجهیم؛ زیرا در دانشگاه‌ها رشته آواز نداریم و آهنگسازان کمی داریم که آنها نیز کم و کیف آثارشان مشخص نیست. از طرفی این کار از لحاظ موسیقایی برای هموطنان ما ناشناخته است و مانند دیگر گونه‌های موسیقی از اقبال خوبی برخوردار نیست. یکی از دلایل معرفی نشدن این گونه از موسیقی همین ناشناخته بودن آن است. در ایران هر رهبر کر باید همزمان چندین تخصص داشته باشد، یعنی هم باید معلم تئوری سلفژ باشد و هم اینکه بتواند آواز درس دهد و گاه آهنگسازی کند و درکنار همه اینها گروهش را مدیریت کند. بنا به همین دلایل تشکیل گروه کر در ایران کار بسیار سختی است و می‌بینم که همکارانم و دوستان فعال در این عرصه با چه مشکلاتی مواجهند. در حال حاضر تعداد زیادی  گروه‌ کر در تهران و شهرستان‌ها فعالند، اما در واقع آن بستر و حمایتی که باید باشد وجود ندارد و همه چیز بر اساس انگیزه و علاقه‌مندی هنرمندان انجام می‌شود.

    باتوجه به وسواسی که نسبت به کارتان دارید اعضای گروه کر «اردیبهشت» را چگونه انتخاب می‌کنید؟

    اگر کسی بخواهد به عضویت گروه کر اردیبهشت درآید از او آزمون ورودی به عمل می‌آوریم. البته اگر آن شخص دانش‌آموخته موسیقی باشد کارش راحت‌تر است. تربیت شنوایی، سولفژ و تئوری موسیقی مباحثی هستند که در آزمون با آنها پرداخته می‌شود و اگر شخص متقاضی دانش‌آموخته موسیقی نباشد نیز دوره‌ای آموزشی برای او درنظر می‌گیریم. این دوره‌ها معمولاً بیست‌و‌چهار جلسه‌اند و پس از اتمام، آزمونی به عمل می‌آید و اشخاصی که نمره قبولی دریافت می‌کنند به گروه کر «اردیبهشت» می‌پیوندند.

    با توجه به اینکه اغلب ارکسترها و گروه‌های کر از سوی مرجع خاصی مورد حمایت قرار نمی‌گیرند، معمولاً فراهم کردن مکان تمرین کار سختی است، چگونه با این کاستی کنار آمده‌اید؟

    بله، اغلب گروه‌های کر خودگردان هستند و از سوی ارگان یا مرجع خاصی حمایت نمی‌شوند. به‌طور معمول هنرمندانی که گروه کر تشکیل می‌دهند، آموزشگاهی دارند و در آن آموزشگاه‌ها به تمرین می‌پردازند. من نیز آموزشگاهی دارم که به اتفاق اعضای گروه کر اردیبهشت آنجا تمرین می‌کنیم. اگر این مکان را برای تمرین نداشتیم ادامه فعالیت بسیار سخت بود.

    چرا باوجود پتانسیل و ظرفیت بالای موسیقی ایرانی، فعالیت‌های کرال در بخش آوازی طی این سال‌ها  آنچنان موفق نبوده است؟

    مسائل زیادی در این زمینه دخیل هستند. مثلاً در مورد تنظیم آوازهای محلی ایرانی یا ساخت آثار ایرانی بر مبنای ردیف موسیقی ایرانی، آهنگساز به این موضوع می‌اندیشد که آیا می‌شود بدون تعدیل از آن آوازها استفاده کرد یا اینکه باید آنها را تعدیل کند؟ آن آثار اگر تعدیل شوند روح و حس و حال خود را از دست خواهند داد و اگر قرار بر تعدیل نکردن باشد مسئله پلی‌فونی و هارمونی چگونه حل خواهد شد؟ به‌طور کلی موضوعات پلی‌فونی، هارمونی و بافت موسیقایی یکی از مشکلات و مسائل پیش‌روی آهنگسازان ایرانی است، البته در این زمینه‌ها تجربیاتی شده و تئوری‌هایی نیز وجود دارد اما به نظر می‌رسد هنوز راهی طولانی در پیش داریم.

    در این میان چقدر از داشته‌های کهن ادبی ایران در زمینه ارتقای موسیقی بهره برده‌ایم؟

    موسیقی ما به معنای موسیقی کلاسیک ایرانی وامدار ادبیات است و به‌طور کلی ادبیات در موسیقی ما نقش ارزشمند و انکارناپذیری داشته و دارد. اگر بخواهم به طور متمرکز درباره نقش ادبیات در موسیقی کرال بگویم  نظرم این است که شعر و ادبیات ایران حداقل ۲۰۰ سال از موسیقی ایران جلوتر است. به هر حال همچنان در بسیاری از عرصه‌ها مشغول کسب تجربه هستیم و هنوز در مورد مبحث پیوند شعر و موسیقی به نتیجه‌ای نهایی و پایانی نرسیده‌ایم و هنوز آهنگسازان ما تکلیفشان در این زمینه مشخص نیست. به‌طور مثال ما باید دویست آهنگساز کورال داشته باشیم و فعالیت و آثار آنها در دوره‌ای دویست ساله صیقل بخورد و در روح زمانه جاری شود و مردم آنها را بشنوند و آهنگسازان نسل‌های بعدی نیز  آنها را مورد توجه و بررسی قرار دهند تا تبدیل به نوعی هنجار و چارچوب شود و این در حالی است که عمر موسیقی کرال در ایران حدود هشتاد، نود سال است.

     جشنواره‌ها و جشنواره موسیقی فجر که سی‌و‌چهارمین دوره آن ماه گذشته برگزار شد، چقدر می‌تواند در بقا و ارتقای موسیقی، به خصوص موسیقی ایرانی موثر باشد؟

    همه گونه‌های موسیقی حق تنفس و حیات دارند، البته اگر شنونده‌ای داشته باشند، یعنی اینکه هرگونه موسیقی که شنونده دارد حق حیات دارد. اما مسئله مهم این است که محلی برای معرفی آثار و گونه‌های مختلف موسیقی وجود داشته باشد و این اتفاق در فضایی مانند جشنواره فجر و در رویدادهایی مانند جشنواره جوان یا جشنواره دانشجویی صبای دانشگاه هنر که دوره دوم آن سال بعد در خردادماه برگزار می‌شود، رخ خواهد داد. جشنواره‌ها تا حدودی نشانه پتانسیل و بضاعت موسیقی ما هستند. جشنواره‌ها ویترین موسیقی ما هستند و ما باید هر آنچه را که داریم در این رویداد‌ها ارائه کنیم به شرط آنکه هر سال نسبت به سال گذشته پیشرفت کرده باشیم و قدمی به جلو برداشته باشیم. به طور واضح جشنواره‌ها باید محلی باشند برای آنالیز و تحلیل وضعیت موسیقی و گونه‌های مختلف آن. اگر از این مناظر به جشنواره بنگریم من جایگاه رفیعی برای جشنواره فجر قائلم و چگونگی تاثیر آن بر موسیقی کشور را بسیار مهم می‌دانم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *