فردا هفتاد و یکمین سالروز تولد زنده یاد بابک بیات است. هنرمندی که نواختن وی را از نزدیک کمتر کسی دید، ولی تا به امروز میلیونها نفر، موسیقی او را شنیدهاند. خبرنگار حوزه موسیقی آریا به همین بهانه به بیوگرافی زندگی وی پرداخته است که در ادامه می توانید بخوانید.
آغاز سمفونی زندگی او
بابک بیات در سال ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد. اولین آشنایی او با موسیقی به دورانی برمی گشت که زیر نظر ثمین باغچه بان و نصرت ا… زابلی با موسیقی کلاسیک آشنا شد. بیات از دوران کودکی تا زمان انقلاب رابطه صمیمانه ای با “ایرج جنتی عطایی” شاعر و ترانه سرا برقرار کرد و دوستی آن دو به ساخت ترانه هایی معروف بسیاری منجر شد.
آهنگسازی برای فیلم های ماندگار سینما
بخش قابل توجه آثار بابک بیات ساخت موسیقی متن برای فیلم های ماندگار سینمای ایران است. اولین تجربه ساخت موسیقی فیلم برای او به دوران همکاری با واروژان و فیلم “غریبه” برمی گشت. او بعد از آن موسیقی فیلم هایی چون شب آفتابی، فریاد زیر آب، خورشید در مرداب را ساخت. این آ هنگساز بعد از انقلاب به همراه دوستش ابراهیم زال زاده فعالیت خود را در شرکت “ابتکار” آغاز کرد. اما اولین تجربه ساخت موسیقی فیلم بعد از انقلاب بیات، به فیلم “مرگ یزدگرد” ساخته بهرام بیضایی برمی گردد. بیات در سال ۱۳۶۲ موسیقی فیلم های “ریشه در خون” و “نقطه ضعف” را ساخت و چند سال بعد فیلم های دیگر بهرام بیضایی “مسافران و شاید وقتی دیگر” را آهنگسازی کرد. در سال های آغازین جنگ، بیات ساخت موسیقی متن سریال “سلطان و شبان” را آغاز کرد که یکی از ماندگارترین آثار او به حساب می آید. عروس، کشتی آ نجلیکا، پرده آخر، طلسم، مرسدس، جهان پهلوان تختی، دست های آلوده، اتوبوس، قرمز، دو زن، شیدا، دو فیلم با یک بلیت، شب مکافات، تشکیلات، گمشدگان، عروسی خوبان و روز فرشته از دیگر فیلم هایی بود که بابک بیات بعد از انقلاب برای آنها موسیقی متن ساخت. آخرین سریالی که او برای آن موسیقی ساخت، سریال “ولایت عشق” بود.
همکاری با احمد شاملو
بابک بیات دوستی های عمیقی با شاعران و ترانه سرایان داشته است. او در کنار دوستی نزدیک با جنتی عطایی، با احمد شاملو هم دوست بود. بابک بیات و احمد شاملو اولین همکاری مشترکشان را بعد از انقلاب در کاست “خروس زری پیرهن پری” انتشارات ابتکار به سرانجام رساندند. آن دو همچنین چند ماهی برای شرکت در شب های شعر “هوست” به سوئد رفتند. بیات این شعر شاملو را همیشه زمزمه می کرد که همه لرزش دست و دلم، از آن بود/ که عشق پناهی گردد/ پروازی نه/ گریزگاهی گردد/ آی عشق/ آی عشق/ چهره آبی ات پیدا نیست.
بعد از انقلاب
بابک بیات بعد از انقلاب برای تدریس موسیقی به دانشگاه سوره دعوت شد. او در سال ۱۳۷۵ به دعوت رضا مهدوی (رئیس مرکز موسیقی حوزه هنری) برای تدریس موسیقی متن فیلم به دانشگاه سوره رفت؛ هرچند قبل از آن در سال ۱۳۷۲ برای اجرای کارهایش به تالار اندیشه دعوت شده بود. مهدوی در مورد درگذشت این آهنگساز گفت: بابک بیات موسیقی پاپ از نوع سنگین آن را رواج داد. کار او سنگینی خاصی داشت. او با اشاره به آهنگسازی جاودانه بابک بیات در سریال “سلطان و شبان” اضافه کرد: “بیات در این سریال ریتم نی نوازی را جاودانه کرد؛ طوری که آهنگ این فیلم متعلق به همه اعصار شده است.” مهدوی همچنین به اجحاف هایی اشاره کرد که بعد از انقلاب از سوی برخی اساتید دانشگاه به بابک بیات شد: از آنجا که او مدرک دانشگاهی نداشت، برخی استادان به او طعنه می زدند که مدرک ندارد. من همانجا یک تنه از او دفاع کردم.
افتخارات بابک بیات
بابک بیات در سال ۱۳۶۹ پس از چند بار کاندیدا بودن برای موسیقی فیلم بالاخره وقتی که از پنج کاندیدای موسیقی فیلم سه بار نام او را اعلام کردند جایزه سیمرغ بلورین فجر را برای فیلم عروس دریافت کرد.
همچنین در سال ۱۳۷۵ وقتی که از بین چهار کاندیدا دو بار نامش اعلام شد مجددا سیمرغ بلورین را دریافت نمود. در خانه سینما برای فیلم ساحره جایزه اول موسیقی فیلم را دریافت کرد.
در جشن گزارش فیلم جایزه بهترین آهنگسازی را برای صد سالگی سینما از آن خود کرد. در سال ۱۳۸۱ در مراسمی که در شیراز برگزار شد از بابک بیات و چهار هنرمند بزرگ دیگر ایران تقدیر به عمل آمد. همچنین در همین سال و در مراسمی دیگر از بابک بیات به خاطر یک عمر تلاش در زمینه ترانه ایران قدردانی شد.
از دیگر فعالیتهای بابک بیات در این سالها ساخت قطعه کرال و ارکسترال “سرزمین خورشید” بود که در سال ۱۳۷۶ توسط ارکستر سمفونیک تهران و به رهبری استاد “فریدون ناصری” اجرا شد.
بیان خاطرات از زبان او
بابک بیات از خاطرات گذشته خود ابایی نداشت. از محله های جنوب شهر. سرآسیاب دولاب، خیابان شهباز، شکوفه، کرمان و آن همه خاطره از خانه محقری که حتی کوچکترین صدایی به گوش همسایه ها می رسید و آغاز آهنگسازی اش از همین خانه محقر ۴۸ متری بود و خاطرات شیرین زندگی گذشته اش با پدر و مادر و دو برادرش که سراسر تعریف از عاطفه و مهربانی و فداکاری والدینش برای او بود. زمزمه کردن هنگام رفتن به دبیرستان با کفش سوراخ و ساختن ملودی تازه در حالی که سرمای طاقت فرسا از سوراخ کفش تمام وجودش را فرا گرفته بود. میدان ژاله چهارراه آبسردار و راه مدرسه و پدرش که دوست داشت او یک ورزشکار شود و به دانشگاه افسری برود و زندگی نظامی را شروع کند. اما او با این تفکر پدر جنگید و موسیقی را دنبال کرد و به همین دلیل بدون حمایت پدر راه خود را ادامه داد. در زندگی بابک بیات، مرگ پسرش بسیار اثرگذار بود. پسرش “مانی” که ده سال از بهترین دوران زندگی بابک را با او گذراند و بعد بزرگوارانه و ساکت و عمیق با فریادهایی از درونش مرد و بابک را به دنبال خود برد که بابک موسیقی اش را بسازد و نزد زندگان بماند.
پایان زندگی
بابک بیات خود گفته بود که بیش از ۱۸ سال است به صورت سینه خیز حرکت می کند و با عشق و علاقه موسیقی فیلم می سازد. او در دوران سلامتی اش گفته بود: “اگر صورت هزینه ها و دستمزد من را نگاه کنید، از اینکه یک آهنگساز با این همه زحمت چنین زندگی می کند خنده تان می گیرد.
به هر حال بابک بیات بی تردید یکی از تاثیرگذارترین و جریان سازترین آهنگسازان سال های اخیر است.
بابک بیات به آموزش خوانندگان زیادی از جمله محمد اصفهانی – حامی – مانی رهنما – نیما مسیحا و… پرداخت.
سرانجام بابک بیات آذرماه سال ۸۵پس از تحمل ماهها بیماری و به دلیل نارسایی کبد در تهران درگذشت.
دیدگاهتان را بنویسید