حسین انتظامی به مناسبت ماه محرم در صفحه اینستاگرامش کتابی را معرفی کرده و در توضیح آن نوشته: این کتاب روایت کرامتها، شفا و معجزههای بزرگ نیست؛ شرح زنده شدن ذرهای از درون انسان در فراخوان هر سالهی محرم است.
او درباره این پیشنهاد محرمی نوشت: ««رستخیز »، کتاب دوم از مجموعه «کآشوب» است که جلد اول آن پارسال منتشر شد و من بتازگی هر دو را یکجا دیدم.
خانم نفیسه مرشدزاده مؤسس و نخستین سردبیر مجله همشهری داستان که افتخار همکاری با ایشان را داشته ام مدتی است نشر اطراف را بنیان گذاشته و اگرچه کتابهایی معدود انتشار داده اما همگی، خلاقیت و رویکرد و محتوایی نو دارند.
خود ایشان هم دبیری این مجموعه را به عهده دارند. در رست خیز، بیست و چهار نفر از تجربه های زیستهی خود نوشتهاند؛ تجربههایی که در دل محرم و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشت تازه با خودش آورده.
این کتاب به بیان زیبای خودش، بیش از آن که روایت ارادتهای گرم و سنتی محرم باشد شرح جستجوی مردمانی است که آمدند تا بفهمند چطور میشود تشنگی و نیزه و خون مهم نباشد.
اشکهایی که از شوق یافتن حقیقت در گوشهی چشم جمع میشوند این روزها کم شدهاند و رستخیز ، روایت فرو ریختن چشمها در ثانیهی رو به رویی با حقیقت است.
این کتاب، به عکس روش مألوف، به قول خودش روایت کرامتها، شفا و معجزههای بزرگ نیست؛ شرح زنده شدن ذرهای از درون انسان در فراخوان هر سالهی محرم است و داستان شنوندههایی است که از مجلس روضه، خردهای اندیشه، اندکی شهود یا تغییری کوچک غنیمت میبرند.
این کتاب روایت محشر هر ساله است که هنوز هم رستگاریهای کوچک و بزرگ میآفریند و ما را نو میکند. آن طور که ناشر وعده داده این مجموعه بنا دارد هر سال از منظری دیگر و آدمهایی دیگر به حال و هوای امروز ما و روضهها نگاه کند.
نیازسنجی و ابتکار و نونگری ناشی از آن زیباست که در چرایی تولد این مجموعه گرانسنگ میگوید: عادت شیعه به ثبت عاشورا در شکل موزون بوده است اما اغلب ارتباط خودمان با این حماسه را منظوم شرح کردهایم و روایت منثور و قصه، کمتر به این آستان عرضه شدهاند.
تقریبا همه داستان-خاطرههای این مجموعه با قلمهایی شیوا و کمنظیر نوشته شده که اکثر آنها اشک را مهمان چشمان میکند؛ اجر همه آنان با صاحب این ایام.»
دیدگاهتان را بنویسید