حسین علیزاده،آهنگساز و نوازنده نامآور تار و سهتار در یادداشتی از ارکسترملی گفت و از فخرالدینی و نقشش در تاریخ موسیقی معاصر و به او لقب پدر ارکستر ملی داد.
به گزارش همشهریآنلاین در چند روز اخیر و با اجرای همزمان ارکستر مهرنوازان(ترکیبی از نوازندگان قدیم ارکستر ملی به رهبری فخرالدینی) و ارکستر ملی ،برخی مسائل حاشیهای در رسانهها به راه افتاد تا نوعی رقابت نه چندان خوشایند را از این اجرای همزمان بر روزن رسانهها افکنند،اما یادداشت علیزاده نشان میدهد که او در ششمین دهه عمرش پختهتر از همیشه روی طناب باریک همدلی میان اهل موسیقی راه میرود و شان پیش کسوتان را به رغم تمامی اختلاف نظرها نگه میدارد و بر این آتش نه تنها نفت نمیافشاند که آبلطفی بر این گونه مباحث میفشاند تا چینی نازک دوستی میان اهل موسیقی بیش از این ترک بر ندارد.
یادداشت را بخوانید:
ارکستر نمادی از زندگی و نیروی جمعی در موسیقی است.پیشرفت و تحول در جوامع بشری نیز مدیون کار،کوشش،همدلی و همصدایی جمعی است. اگر مروری بر روابط و ضوابط جوامع مختلف داشته باشیم.جوامعی موفق هستند که دستآوردهای جمعی آنها نهادینه و کار جمعی در قوانین و ضوابط اجتماعیشان به فرهنگی ریشهدار تبدیل شده است.
موسیقی وهنر هر جامعه تبلور روحیه و صفات آن جامعه محسوب میشود و شاید بر همین مبنا موسیقی ایران نیز بیشتر روحیه فردگرایی داشته و تحت تاثیر همین روحیه و محتوا،ابزار آن هم کاربرد جمعی این موسیقی را همواره پیچیده و بامشکل روبرو کرده است.
کمتر از یک قرن است که در ایران موسیقیدانان تلاش کردهاند،بنا به ضرورت اجتماعی،نوعی موسیقی جمعی به وجود آورند که از نظر محتوایی دور از فرهنگ موسیقایی ایران نباشد. از آنجایی که سازهای ایرانی مناسب موسیقی ارکستری نبوده و تغییر وتحولات در آنها با مخالفتهای زیادی روبرو شده ، حضور سازها در کارهای جمعی مشکل و گاه غیرممکن مینمودهاست. در شش یا هفت دهه گذشته تلاشهای فراوانی در قالب گروهنوازی و گاه ارکستر سازهای سنتی شده که به رغم کسب تجربههای با ارزش در این زمینه،هیچگاه به معیارهای واقعی موسیقی ارکسترال دست پیدا نکرده است.،چرا که سازهای مورد استفاده و ساختار و قابلیت ارکستری نداشته و دور از قاعده مناسب یک ارکستر بوده است.
البته در تمام این سالها با استفاده از تکنیکهای صدابرداری و ضبط،این نقص تا حدودی برطرف شده،اما واقعیت آن است که صدای همگون مناسب یک ارکستر باید نتیجه هماهنگی و بالانس سازهای آن باشد و به صورت طبیعی و بدون تقویتکنندههای صوتی شنیده شود.
روحیه اجتماعی و فکر جمعی آهنگسازان غربی در قرنهای گذشته تا به امروز تغییر و تحولات لازم را در سازها به وجود آورده،باعث شکلگیری سازمان ارکستر در اندازه و شکلهای گوناگون شده وبه همین دلیل اجرا و خلق آثار جاویدان را ممکن کرده است. این دستآورد به عنوان محصول جوامع بشری در فرهنگهای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته و ثمرات با ارزشی در موسیقی پلیفونی(چندصدایی) در تاریخ جهان داشته است. البته نباید از نظر دور داشت که استفاده از سازهای منسوب به یک جغرافیای خاص لزوما هویت غربی یا شرقی ارکستر را شکل نداده، بلکه محتوای موسیقی و فکر خلاقانه آهنگسازان است که جایگاه هنری و فرهنگی آن را تعیین میکنند.
در بیش از نیم قرن گذشته ارکسترهای موسیقی ایرانی در شکلهای گوناگون به وجود آمد که بنا به شرایط نامناسب فرهنگی،اقتصادی،سیاسی واجتماعی، بعد از دورههای بلند یا کوتاه ادامه حیاتشان غیرممکن شد.
بعد از انقلاب اسلامی ایران با وجود آنکه روحیه و حرکت جمعی مردم ایجاب میکرد تا احساس و حرکتی جمعی در موسیقی نیز پدید آید،متاسفانه روحیه فردی و فردگرایی بر اغلب فعالیتهای موسیقایی سایه انداخت و تا سالها موسیقی جمعی مورد توجه لازم قرار نگرفت. از این منظر تلاش استادان و هنرمندان بزرگ و به ویژه استاد«حسین دهلوی » و استاد«فرهاد فخرالدینی» برای حیات دوباره ارکستر موسیقی ایرانی در خور اهمیت و تقدیر است.
ارکستر موسیقی ملی ایران با همت استاد«فرهاد فخرالدینی»،همکاری شورای فنی و همیاری مسئولان تشکیل شد و با خلق و اجرای آثار با ارزش به فعالیت خود ادامه داد،اما در سال ۱۳۸۸ تلاطمهای اجتماعی،سیاسی ،عدم حمایت کافی مسئولان وقت،کمبود بودجه و امکانات، و نیز ضربهپذیربودن کار جمعی موسیقایی در ایران،رنجش استاد ،توقف فعالیت ارکستر را به دنبال داشت.ارکستر اما در خاطره و دلهای جامعه موسیقی و هنرمندان و هنرشناسان ایران همچنان زنده بود و قدر و منزلت استاد همچنان پابرجا،چرا که رنجش و آزردگی«فرهاد فخرالدینی» که بیشتر عمرش را در راه خدمت به موسیقی این مرز و بوم طی کرده است، رنجش و آزردگی ماست.
و اینک ارکستر موسیقی ملی ایران با چهرههای شاداب، جوان و دلهایی پر از امید، نغمههای خود را به پدر موسیقی و پدر ارکستر موسیقی ملی ایران،«فرهاد فخرالدینی» تقدیم مینماید.
حسین علیزاده -پاییز ۹۰
دیدگاهتان را بنویسید