×
×

هزارصدا با داوری حمید متبسم، وحید تاج و ابراهیم اسماعیلی اراضی برگزارشد

  • کد نوشته: 150475
  • 06 مرداد 1396
  • ۰
  • چهارشنبه چهارم مرداد، بخش سنتی هزارصدا ساعت ۱۸ آغاز شد. مدیر و مجری برنامه، به مناسبت سالروز درگذشت احمد شاملو در دوم مرداد، شعر معروف ایشان با ترجیع بند «ای کاش عشق را زیان سخن بود» را در ابتدای برنامه خواند، و بعد از آن قرار بود تیتراژ این برنامه پخش شود، اما با مشکل فنی پخش مواجه بودیم و تیتراژ برای پخش در دسترس نبود. پس از برطرف کردن مشکل، تیتراژ پخش شد. براساس آنچه در ابتدای تیتراژ اعلام شد، این برنامه به استادان مرتضی نی داود و احمدابراهیمی تقدیم شد.
    +در ادامه عکسهای «پانیذ فرامرزی» از متن و حاشیه برنامه هزارصدا را می توانید مشاهده نمایید

    هزارصدا با داوری حمید متبسم، وحید تاج و ابراهیم اسماعیلی اراضی برگزارشد
  • برنامه هزارصدا

    امیدآزاک: چهارشنبه چهارم مرداد، بخش سنتی هزارصدا ساعت ۱۸ آغاز شد. مدیر و مجری برنامه، به مناسبت سالروز درگذشت احمد شاملو در دوم مرداد، شعر معروف ایشان با ترجیع بند «ای کاش عشق را زیان سخن بود» را در ابتدای برنامه خواند، و بعد از آن قرار بود تیتراژ این برنامه پخش شود، اما با مشکل فنی پخش مواجه بودیم و تیتراژ برای پخش در دسترس نبود. پس از برطرف کردن مشکل، تیتراژ پخش شد. براساس آنچه در ابتدای تیتراژ اعلام شد، این برنامه به استادان مرتضی نی داود و احمدابراهیمی تقدیم شد و دلیل این اقدام روز تولد استاد ابراهیمی در اول مرداد و هم سالروز درگذشت مرتضی خان در دوم مرداد بود. همچنین آهنگی که برای تیتراژ انتخاب شد، آهنگ «آتشی در سینه دارم جاودانی» استاد نی داود توسط استاد ابراهیمی بود.

    برنامه رسما با فراخواندن داوران این بار برنامه به روی سن؛ آغاز شد. هیئت محترم داوران به ترتیب پیش کسوتی به روی سن آمدند. استاد حمید متبسم برای بخش آهنگسازی، ابراهیم اسماعیلی اراضی برای بخش شعر وحید تاج برای بخش آواز.

    نخستین گروه که با نام «دیلمان» به این برنامه آمده بودند به روی سن دعوت شدند.اعضای این گروه به ترتیب شامل:

    آواز: دانش خوشرو، ویلن: محمدرضا قشمی ، تار: سجاد حقگو و تنبک: محمدرضا میر حسینی بودند که پس از ادای احترام به حاضرین، در جایگاه برای اجرا قرار گرفتند. گروه دیلمان کارش را با یک چهار مضراب پر تحرک در «سه گاه» آغاز کرد و پس از دقایقی ویلن با صدای زیبایش به تار و تنبک، پیوست.

    دانش خوش‌رو با غزلی از حضرت حافظ با مطلع : «یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه‌ی کیست/جان ما سوخت بپرسید که جانانه‌ی کیست.» درآمد کرد. در ادامه تصنیفی با شعری از رهی معیری، قطعه‌ی پایانی این گروه را تشکیل می داد.

    با تشویق گرم حضار، هیئت داوران برای نقد برنامه آماده می شدند. آقای متبسم آغازگر این قسمت بود و گفت: آنچه شنیدیم همان موسیقی رادیویی دهه‌ی چهل بود. بافت آهنگسازی شما شبیه بحر طویل بود. در بخش تلفیق شعر و موسیقی دارای اشتباهاتی بودید و البته ناکوک هم بودید.

    این ها صحبت های موجز استاد متبسم بود در مورد اجرای گروه دیلمان. پس از ایشان آقای اسماعیلی گفت: من به عنوان مخاطب از کار شما لذت بردم. لذت نوستالژیک داشت برای من اما متاسفانه تالیف و آفرینش اتفاق نمی افتد. اگر در انتخاب کلام بیشتر دقت می کردید، بهتر بود. در ضمن آنچه من شنیدم بیشتر ضربی بود تا تصنیف. یعنی بر اساس وزن درونی شعر پیش می رفت. کارهای تازه و نو، خلق نمی شود.

    و در پایان این بخش آقای وحید تاج هم نظرات خود را در مورد آواز خوانی دانش خوش‌رو اینگونه ابراز کرد که: صدای شما خوب، رسا، پرتحریر و نافذ است. روی قسمت بم صدایتان بیشتر کار کنید و همچنین در مورد رفتار صحیح تر و حرفه ای تر با میکروفون هم نکاتی را مطرح کردند.

    سپس میان برنامه ای برگزار شد که آرش نصیری به افتخار حضور حمید متبسم تدارک دیده بود. برای این بخش، «سروش نظری» دوتار نواز نوجوانی که شاگرد مرتضی گودرزی معرفی شد، به روی صحنه دعوت شد. بخش «رازآلود» این برنامه در حال اتفاق بود. موسیقی خراسانی و دوتار خراسانی و کلام خراسانی….«یار گلم ای یار تو در بالابلند مو در زمینم…» سروش نظری به بهترین شکل ممکن اجرایش را به پایان رساند و با تشویق بی امان حاضرین مواجه شد.

    پس از اجرای دلنشین و کم نظیر سروش نظری دومین گروه شرکت کننده در برنامه، به روی صحنه دعوت شد. گروه موسیقی «آمین» به خوانندگی «یاسین خزائی» و همراهی همنوازان این گروه که شامل؛ تار:مجید خیاطی و دلوار دانشمند، سه تار: رضا فرامرزی و محمد اسکندری، سنتور: عرفان رحیمی، قانون: ویدا عربشاهی، نی:امیرحسام زبردست و نوازنده‌ی دف: مهرآزما زاهد.

    خواننده‌ی این گروه با بیان این مطلب که خط شکنی کرده اند! تصنیف افشاری آقای فرج پوری را از آلبوم «غوغای عشقبازان» به خسرو آواز ایران استاد«محمدرضا شجریان» تقدیم کرد. آرش نصیری مدیر و مجری برنامه بلافاصله اشاره کرد که شما صف شکنی نکردید، قانون شکنی کردید و اشاره اش به این نکته بود که شرکت کنندگان در این برنامه، باید تضنیفی ساخته خودشان و نه کار بزرگان را اجرا کنند.

    گروه آمین تصنیف پرشور«من از کجا، پند از کجا، باده بگردان ساقیا» با کلامی از مولانا را اجرا کرد. در میانه کار آوازی بر روی غزلی از سعدی با مطلع:«درآن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم/بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم.» نیز اجرا شد و گروه با تکرار بیت آغازین تصنیف به کار خود پایان داد. استاد متبسم در مورد این اجرا نکات بسیار ارزنده ای را بیان داشت که گزیده ای از آن در زیر می آید.

    این آهنگساز برجسته موسیقی ایران با ذکر این نکته که «برخی نظرها شخصی اند و شما می توانید از آنها بگذرید و به کار نبندید.» به طرز چیدمان گروه های بزرگ اشاره کرد و عنوان کرد: «گروه های بیشتر از ۶ -۷ نفر،باید در دو ردیف بنشینند تا صدای همدیگر را به بهترین شکل بشنوند.» همچنین ایشان یادآور شد «گروه نوازی پدیده ای اصولا غربی است و ما در فرهنگمان گروه نوازی نداشته ایم به این شکل و با آمدن این پدیده فرم هایی معین در موسیقی ما به وجود آمد مثل، پیش درآمد که تا پیش از آن چنین فرم معینی نداشته ایم.» استاد متبسم از گروه موسیقی«فرهنگ و هنر» به سرپرستی استاد زنده یاد«فرامرز پایور» به عنوان بهترین گروهی که تمامی این مسایل را رعایت می کردند نام برد. ایشان سپس به اجرای این گروه اشاره کرد و گفت: «در گروه شما همنوازی اتفاق نیفتاد،آنچه روی داد تکنوازی بود و هر کس برای خودش مینواخت.» استاد متبسم کنتراست در گروه را ضروری دانست و عدم وجود آن را عامل خسته کننده برای شنونده ذکر کرد.

    ابراهیم اسماعیلی اراضی در مورد انتخاب شعر نکات جالب توجهی ابراز کرد. ایشان شعر آواز را با شعر تصنیف هم سو و قرینه ندانسته و متذکر شد که ای کاش در انتخابتان بیشتر دقت می کردید. شعر نخست پر تحرک و پر شور اما شعر انتخابی دوم، ابیاتی فراقی و نامید کننده داشت.

    وحید تاج هم در این بخش خواننده را سولیست گروه خواند و گفت که باید خواننده در مواقعی که لازم است، گروه را یکدست و هماهنگ کند. تاج در ادامه گفت که کلام وضوح نداشت، تحریرها نامنظم بود و مایه ای که برای خواننده در نظر گرفته بودید بالاست.

    سپس فیلمی از اجرای گروه دستان که در سال ۷۱-۱۳۷۰ در برج آزادی به آهنگسازی استاد متبسم اجرا شده بود، به عنوان میان برنامه پخش شد و لحظاتی حضار را به ۲۵ سال پیش برد و نوای کویری زنده یاد «ایرج بسطامی» در تصنیف «باده شبگیر» لطف این اجرا و لحظات نوستالژیک را صد چندان می کرد. در این اجرا استادان محمدعلی کیانی نژاد، کیهان کلهر، پشنگ و اردشیر و بیژن کامکار، مرتضی اعیان و حمید متبسم به عنوان نوازندگان گروه دستان، آهنگی از جناب متبسم را اجرا کردند.

    بعد از پخش قسمت هایی از این کنسرت، در جواب پرسش آرش نصیری از استاد متبسم که چرا دیگر آن طور آهنگسازی نمی کنید و نگاهتان چقدر فرق کرده؟ استاد متبسم نکاتی را ابراز کرد که بخش هایی از آن به این شرح است: «باده شبگیر دومین تصنیفی بود که من ساختم. آهنگسازی که خودش را تکرار کند، به بن بست می رسد و دیگر نمی شود نام هنر را بر آن اثر گذاشت. اثر هنری باید منحصر به فرد باشد. مانند تابلوی «مونالیزا». من نباید خودم را تکرار کنم. اثر تازه باید نو باشد. من باید شنونده را با خودم همراه و همسو کنم و آهنگ درخواستی نباید ساخت.»

    آخرین گروهی که برای اجرای برنامه به روی سن دعوت شدند؛ گروه«صفیر» بود. سومین و آخرین گروه شرکت کننده در این برنامه، با نوازندگان زیر به اجرای برنامه خود پرداختند:

    نوازنده تار و آهنگساز: فرامرز خسروی،سنتور: علیرضا مینویی،بم تار: کیاوش نادرشاهی،کمانچه:محمد امین سیف،تنبک:محمود جعفری،دف:ماهور خسروی و آواز: مهدی اصغرپور

    گروه صفیر اجرای خود را با پیش درآمدی سنگین در دستگاه شور شروع کردند. در ادامه مهدی اصغرپور با غزلی زیبا از سلمان ساوجی کارش را آغاز کرد:« بیمار غمت را، به جز از صبر دوا نیست/ صبرست، دوای من و دردا، که مرا نیست» مطلعی بود که در درآمد ابوعطا خوانده شد.

    پایان بخش اجرای خوب گروه صفیر، تصنیفی با ریتم لنگ بر روی شعری از حضرت سعدی بود.

    در میانه این تصنیف،اتفاق جالبی روی داد. خواننده مصرع دوم از بیتی را فراموش کرده بود که نوازنده‌ی تار،با لب خو انی آن قسمت، به یاری خواننده شتافت. این اتفاق در اجرای زنده بدیهی است و کنترل اوضاع در چنین شرایطی از آداب اجرای صحنه ایست که گروه صفیر به خوبی از عهده بر آمدند.

    استاد متبسم در مورد این اجرا ابراز داشت: گروه شما صدای آنسامبل می داد. نگاه نوازندگان سنتور و عود در سر ضرب ها به هم برای هماهنگی بیشتر بسیار خوب بود.نوانس ها و پایه ها سر جایش بود.کمانچه خوش صدا می نوازد. نوازنده تنبک با احساس همراهی می کند.صدای تار از همه بیشتر بود.گروه خوب آدم های همدل و همگن می خواهد. ذوق آهنگسازی شما خوب است ولی تلفیقتان نه. دشتی سل برای خواننده بالاست.»

    اسماعیلی پس از ایشان صحبت هایی راجع به لحن و تکیه در شعر بیان کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

    وحید تاج هم کوک را نامناسب برای مهدی اصغرپور تشخیص داد و ادامه داد که البته خواننده حرفه ای باید از همه کوک ها بخواند. تاج در بخشی از صحبت هایش از تمامی نوازندگان خواهش کرد که زیر صدای خواننده آرام (از نظر دینامیک) نوازندگی کنند تا خواننده فالش نشود و مسیر آوازش را گم نکند.

    پایان بخش این برنامه اجرایی بسیار با احساس از دو هنرمند کوشا بود. حسین علیشاپور و کاوه شفیعی.

    شفیعی با اجرایش نوازندگی استاد بی بدیل«رضا ورزنده» را با تک تک مضراب هایش به شنوندگان یادآوری کرد و حسین علیشاپور با آوازی نرم و منسجم و خلاصه، نشان داد در آوازخوانی سینه ی پر سوز و گدازی دارد.

    تصنیف زیبا و جاودانه ی مرتضی خان نی داود با شعری از «حسین پژمان بختیاری» که با دو عنوان «آتش دل» یا «آتشی در سینه دارم جاودانی» میان علاقمندان نامی است، برای دومین بار در این برنامه، این بار با صدای گرم حسین علیشاپور اجرا شد تا هزار صدای دیگری دفترش بسته شود.

    در پایان آرش نصیری از تمامی گروه های شرکت کننده و همچنین کارشناسان این برنامه دعوت کرد که به روی سن بیایند تا گروه منتخب معرفی شود.

    استاد متبسم به نمایندگی از هیئت داوران گروه «صفیر» را منتخب این برنامه معرفی کرد.

    استاد متبسم از نوازنده نوجوان دوتار نواز، سروش نظری هم اسم آورد و این نوجوان از طرف مخاطبین حاضر بسیار مورد تشویق قرار گرفت.

    برنامه بعدی هزار صدا اول شهریور برگزار خواهد شد.

    این برنامه اولین مسابقه منسجم و پیوسته ساز و آواز در تاریخ موسیقی ایران است که از سال ۱۳۸۳ آغاز شده است و بنیان گذار، مدیرو مجری آن آرش نصیری روزنامه نگار حوزه‌ی موسیقی است. امید که در این آشفته بازار موسیقی،کوچه ای گرچه باریک باشد برای کسانی که هیچ معبری برای عبور ندارند.

     

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *