×
×

«ایرانه خانم از هیچ فرم و قالب ثابتی تبعیت نمی‌کند»

  • کد نوشته: 145230
  • 10 خرداد 1396
  • ۰
  • دومین نشست «شنیدار» پروژه موسیقایی «ایرانه خانم»، اثر تازه «پیمان سلطانی» با همکاری بیش از ۱۴۰ مجری هنری، هفته دوم خرداد ماه ۱۳۹۶ برگزار می‌شود. به همین بهانه گفتگویی با خالق این اثر داشته ایم که در ادامه می توانید دنبال کنید.

    – پیمان سلطانی:
    +هدف این بوده که مکتبی در موسیقی کلاسیک ایران بوجود آید
    +ما آهنگسازان برجسته‌ای در موسیقی کلاسیک ایران داشته و داریم، اما متأسفانه موضوعی به نام هویت در آثارشان جایگاهی ندارد (هویت ملی، هویت فارسی و ایرانی)
    +یک مکتب موسیقی کلاسیک ایرانی را با بضاعت و تصور خودم خلق کرده‌ام که البته باید منتظر انتشار این اثر بود و در مقابل قضاوت عادلانه منتقدین، دید که در این خلق این اقدام موفق بوده‌ام یا نه
    +در این اثر بخش‌هایی از موسیقی تراژیک است، بخش‌هایی دراماتیک است و بخش‌هایی هم وجهه رمانتیسم دارد و این‌ها مدام با یکدیگر مقابله می‌کنند.

    «ایرانه خانم از هیچ فرم و قالب ثابتی تبعیت نمی‌کند»
  • پیمان سلطانی

    پیمان سلطانی

    دومین نشست «شنیدار» پروژه موسیقایی «ایرانه خانم»، اثر تازه «پیمان سلطانی» با همکاری بیش از ۱۴۰ مجری هنری، هفته دوم خرداد ماه ۱۳۹۶ برگزار می‌شود.

    به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، پس از برگزاری اولین نشست «شنیدار» پروژه هنری «ایرانه خانم» در روز ۵ خرداد ماه که با حضور چهره‌های سر‌شناس فرهنگی، ادبی و هنری برگزار شد، نشست دوم این مجموعه، ۱۲ خرداد ماه با حضور نوازندگان و خوانندگان اثر، پیش از انتشار آلبوم در خارج و داخل کشور، انجام خواهد پذیرفت. نشست سوم نیز در تیرماه امسال در تورنتو با حضور شخصیت‌های علمی و فرهنگی برگزار خواهد شد.

    «پیمان سلطانی»، آهنگساز، رهبر ارکستر، نوازنده و پژوهشگر موسیقی کشورمان، در گفتگویی با خبرنگار سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» عنوان کرد: «ایرانه خانم را طی سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۸ نوشتم و در ۱۳۸۹ آن را ویرایش کردم و در‌‌ همان سال که مصادف بود با سال ۲۰۱۰ میلادی، به وین رفته و با ارکستر سمفونیک ناسیونال چک و اسلواکی به رهبری آقای «علی رهبری»، بخش سمفونیک اثر را ضبط کردیم. پس از آن مَسترِ کار را به ایران آورده و طی ۷ سال کار ضبط ۴۹ خواننده و ۲۴ نوازنده ایرانی، زیر نظر من صورت گرفت و میکس و مسترینگ و آماده سازی بخش مهندسی صدا را آقای «حامی حقیقی» برعهده داشتند.»

    وی افزود: «در واقع این ۴۹ خواننده را من از میان بیش از ۱۰۰ خواننده انتخاب کردم. در بسیاری موارد آواز تعدادی از خواننده‌ها را ضبط کردم و چون صدایشان مناسب اثر نبود، مجددا آواز دیگری جایگزین آواز قبلی گردید و در ‌‌نهایت به این تعداد از خوانندگان همکار در این مجموعه رسیدیم. همه برخوردهایی که در ایرانه خانم صورت گرفته، طبق گونه‌ای از بازی اعداد پیش رفته و حالتی نمادین دارد. به طور مثال، عدد ۴۹ خواننده، نمادی از سال تولد بنده یعنی ۱۳۴۹ است و ۱۲ موومان اثر، مقارن با ۱۲ دستگاهی ست که ما در موسیقیمان داریم. عدد ۱۱ در انتخاب بانوان همخوان، یک عدد ایده آلِ والاست که نشانه هماهنگی، تناسب، تلطیف، تعادل و خرسندی ست و به نوعی برابری مرد و زن را روایت می‌کند. لذا این بخش تعادل را در برابری زن و مرد حفظ کرده‌ام.»

    پیمان سلطانی در تشریح بیشتر شناسنامه اثر ادامه داد: «این مجموعه در واقع ترکیبی است از مدهای یونانی، موسیقی کلاسیک غربی، موسیقی دستگاهی خودمان و اتمسفرهایی از موسیقی فولکلور ایران و نگاهی به انگاره‌ها و فیگورهای ریتمیک موسیقی پاپیولار جهانی و گاهی پاپیولارهای ایرانی که تلاش من بر آن بوده است که در قالب هیچ فرم خاص و واحدی نباشم و همچنین در قالب مشخص پیشین هم قرار نگیرم. به طور مثال ممکن است در لحظاتی موسیقی فضایی اکسپرسیونیستی به خود بگیرد یا در بخش دیگری از اثر نگاهی اسپکتورالیستی به آن داشته باشم، یا لحظاتی از موسیقی تداعی گر فضای رمانتیک ملی یا حتی در مواقعی برخوردی ناتورالیستی با آن کرده باشم، اما در هر صورت، ایرانه خانم از هیچ فرم و قالب ثابتی تبعیت نمی‌کند. هدف این بوده که مکتبی در موسیقی کلاسیک ایران بوجود آید. همچون موسیقی بلابارتوک، خاچاطوریان، دِوُرژاک و اسمتانا که به مکتب موسیقی کلاسیک کشورشان دست یافتند. ما آهنگسازان برجسته‌ای در موسیقی کلاسیک ایران داشته و داریم، اما متأسفانه موضوعی به نام هویت در آثارشان جایگاهی ندارد- هویت ملی، هویت فارسی و ایرانی، یعنی موسیقیدانان ما غالبا آثارشان را در فضاهایی ایرانی-عربی، ایرانی- هندی، ایرانی-ترکی، آمریکایی و یا اروپایی می‌نویسند. کمتر با آهنگسازانی برخورد داشته‌ام که در موسیقیشان مسئلهٔ هویت را مد نظر داشته باشد و موسیقی یشان رنگ و بوی پارسی بدهد. بنابراین من به دنبال هویت (Identity) بوده‌ام. هویت ایرانی و هویت در موسیقی ایرانی. وقتی یک توریست وارد ایران می‌شود، نمی‌داند تکلیفش با موسیقی ایرانی چیست! آیا موسیقی ایرانی‌‌ همان موسیقی ردیفی و دستگاهی است یا موسیقی کردستان، خراسان، آذربایجان، بوشهر، گیلان، مازندران، بختیاری یا بلوچ است؟ یا حتی موسیقی پاپیولار! یک نوع سردرگمی عظیمی در این میان احساس می‌شود. من سعی کرده‌ام که پیوندی بین همهٔ این نوع‌ها و تفکرات موسیقایی ایجاد کرده و با این اثر به گونه‌ای برخورد کنم که خروجی آن نه تنها برای شنوندهٔ ایرانی‌های عام و خاص که برای شنوندگان قومی نیز قابل پذیرش باشد، همینطور برای کل جهانیان، ملموس و پذیرفتنی باشد و حس همزیستی و هم خویشی با آن داشته باشند. یک مکتب موسیقی کلاسیک ایرانی را با بضاعت و تصور خودم خلق کرده‌ام که البته باید منتظر انتشار این اثر بود و در مقابل قضاوت عادلانه منتقدین، دید که در این خلق این اقدام موفق بوده‌ام یا نه.»

    پروژه ایرانه خانم

    خالق اثر همچنین عنوان کرد: «در ایرانه خانم من تاریخ ایران بخصوص تاریخ استبدادی این اقلیم پهناور را مد نظر داشته‌ام. ایرانه خانم به معنی خاک و وطن است. ایران نام زن است و ه تأنیث که به آن می‌پیوندد بر زنانگی نام تأکید می‌کند و آنرا به تقدس مادرانه می‌کشاند. در اسطوره مادر با خاک برابر است، در واقع زایشی که با خاک اتفاق می‌افتد مقارن است با زایش مادرانه. لذا مادر‌‌ همان خاک، سرزمین و وطن است. پس ایرانه خانم یعنی وطن. ما همیشه در طول تاریخ از سوی جنگ‌های عجیبی که توسط افغان و مغول و عثمانی و اعراب و غیره داشته‌ایم، با گونه‌ای از اختناق و استبداد ستمگری و ظلمی مواجه بوده‌ایم و غم بزرگی همواره سرزمین ما را در بر گرفته است. من از فضای دشتی آمیخته با مدهای یونانی‌ای همچون دریَن، فریژِن، لیدیَن، میکسولیدیَن و… استفاده کرده‌ام و با بهره‌مندی همزمان از دو گام غربی در این آمیختگی، ترکیبی خلق می‌کنم که البته با موسیقی تلفیقی رایج که به آن هیچ اعتقادی ندارم، تفاوت دارد. پیش از آن پژوهشی صورت داده و پس از آن به ساخت اثر پرداخته‌ام.»

    این آهنگساز با اشاره به تعداد خوانندگان همکار در «ایرانه خانم» خاطر نشان کرد: «دلیل تعدد بیشمار خوانندگان در این اثر در واقع این بوده که من می‌خواسته‌ام، دوره‌های مختلف تاریخی را با لحن‌های مختلف به اجرا در بیاورم. جاهای مختلفی، دکلمه‌هایی با صدای خانم‌ها بهبهانی، فرخنده حاجی‌زاده، آقایان محمود دولت آبادی و رضا براهنی وجود دارد. یک ترجیع بندی در کار وجود دارد با شعری از دکتر براهنی که می‌گوید: «گرچه ندارم خانه در اینجا، خانه در آنجا، با توام ایرانه خانم زیبا…»، در واقع ما به یک بی‌وطنی تشبیه شده‌ایم. پر واضح است که ما نمی‌توانیم با یک مشت خاک و با یک چمدان، وطنمان را عوض کنیم یا جابجا کنیم. نمی‌توانیم سفر کنیم و بدون وطن باشیم، در عین حال وقتی در وطن خود هستیم هم باید احساس کنیم که وطن از آنِ ماست و من تأکیدم در ایرانه خانم این بوده که به این نتیجه دست یابیم که وطن از آن ماست. این احساس را به دست بیاوریم که هرچه باشد ما این وطن را دوست داریم. این وطن را، غم‌هایش را، دیده‌ایم، چشیده‌ایم، خوانده‌ایم و شنیده‌ایم و نهایتا غم‌ها را می‌شناسیم. من با این غم‌ها مقابله کرده‌ام. در این اثر بخش‌هایی از موسیقی تراژیک است، بخش‌هایی دراماتیک است و بخش‌هایی هم وجهه رمانتیسم دارد و این‌ها مدام با یکدیگر مقابله می‌کنند. شعرهای به کار رفته از دکتر براهنی، گاهی شعرهای عاشقانه است که عشق به میهن و سرزمین می‌تواند باشد یا عشق به معشوق. گاهی شعرهای حماسی و اجتماعی است که در آن ستمگری و ستیز با تاریخ را نشان می‌دهد.»

    شایان ذکر است که انتشار آلبوم «ایرانه خانم» در ایران در تاریخی پس از انتشار آن در خارج از کشور، انجام خواهد شد. پیمان سلطانی اواخر خرداد ماه سفری به کانادا خواهد داشت جهت مذاکره با چندین کمپانی که مراحل نشر این اثر در خارج از کشور را ترتیب اثر دهند. پس از آن جهت انتشار داخلی این اثر اقدام خواهد شد.

    در ادامه می توانید عکسهای ‌نغمه ی شادخواست از اولین نشست «شنیدار» پروژه «ایرانه خانم» را از موسیقی ایرانیان ببینید.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *