روزنامه اطلاعات در یادداشتی نوشت:
یک شهر ذاتاً زیارتی و دارای حیثیّت خاص مذهبی نمیتواند در برگیرندهی هر آئین و مراسمی ـ هرچند مشروع ـ باشد. توریسم در شهر قم و مشهد و یا دیگر شهرهایی که حیثیّت و هویت مذهبیشان بر دیگر شاخصههاشان میچربد، قاعدتاً دارای وجهه و نمایهی مذهبی است و لاجرم ملزم به رعایت شئونات خاصّی است.
اصرار بر اجرای پارهای مراسم، به صرف آن که مشروع است و یا دارای مجوّز قانونی است، حداقل باید بگوییم از سلیقهی خوب و یا سنجیدگی و مکانسنجی مناسب به دور است و شایسته است کسانی که در مسند امورِ مجوّزسازی و رخصتپردازی نشستهاند بر این نکتهی ظریف صرافت ورزند که اگر در یک یا دو شهرِ خاص مراسمی خاص اجرا نشود، از هیچ جای این کشور چیزی کم نمیشود؛ علیالخصوص که این دیار گسترده است و مردمان با ذائقهها و سلیقههای بسیار متنوّع٫ اینجا نشد، جای دیگر؛ و البته در هر جایی، مناسب و ملایم طبیعت و حیثیّتِ آنجا.
از دیگر سوی بر این نکته نیز باید با تأمّل و تدبیر نگریست که صیانت و حفاظت از قداست یک شهر و یا یک جغرافیای خاص در این کشور، هم ادبیّات مناسب و لطیف میطلبد و هم مجاری درست و متقن قانونی و نیز اخلاقی را لازم میآورد. از نردبان درشتی و اشتلم بالا رفتن، و از فراز آن، مردمان را به آرامش و صلح و صفا و اخلاق فراخواندن، همان بر سر شاخ بُن بریدن و نقض غرض کردن است.
واقعبینانه بنگریم: جوانان ما نه به کنسرت و امثالها(!) مثل نان شب و کار و درآمد و همسر و همدم محتاجاند، و نه لغوها و جلوگیریها میتواند بیضه اسلام را و کیان و هیبت آنرا، چندان محافظت کند. بهتر است در این برههی حسّاس کنونی(!) اگر هم مشکلی بر سر اعطاء مجوّز و یا لغو مراسمها هست، بزرگواران در خلوتهای دوستانه و کارشناسانهی خود بدان بپردازند و اینهمه مسائل بر زمین مانده و گرهخورده با زندگی و معیشت مردم را بر سر مباحثِ جدالی از این دست معلّق و معوّق نگاه ندارند.
دیدگاهتان را بنویسید