حسین علیزاده، ردیفدان، آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده تار و سهتار معتقد است: «آن چیزی که واقعا تاثیر اصلی دارد، بخش اجتماعی موسیقی است، نه این که صرفا منظورم برگزاری یک کلاس خوب درس یا داشتن یک استاد خوب باشد، نه! اگر موزیسین، بهترین دوره ها را ببیند و بهترین آموزش ها را طی کند، ولی نگاه و شعور اجتماعی نداشته باشد. هنرش تاثیری ندارد، به همین خاطر است که من فکر می کنم موسیقی دانشگاه باید روشنفکر بوده و بینش داشته باشد.»
به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، علیزاده این سخنان را در گفتگو با ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق گفته است که بخش های مهم این گفتگو را در زیر می خوانید:
*فضای موسیقی در ایران, فضایی است که نه منتقد دارد و نه رابطه هنرمندانش با یکدیگر, رابطه ای خارج از کلیشه های سنتی است. شاید به این دلیل که ما اهالی هنر, این طور بار می آییم که چندان ارتباطی با همدیگر نداشته باشیم و نقدهای مان را در درون فضای موسیقی کشور مطرح نکنیم؛ اما من فکر می کنم بعد از انقلاب, رشد اجتماعی به گونه ای بود که دیگر امروز نمی توانید نسبت به مسایل اجتماعی اطراف تان بی تفاوت باشید.
*در این ۳۷ سال کارزاری بوده که همه را حتی موسیقی دان ها را به سمت مسایل اجتماعی سوق داده و حالا شما نمی توانید هویت ملی و جهانی خود را کتمان کنید و برای به دست آوردن این هویت هم باید از سرزمین مادری تان دست به کار شوید؛ بنابراین من باید در چنین فضایی لب به سخن می گشودم؛ اما با حفظ احترام دیگران, تا هنرمندی از حرف هایم آزرده نشود.
*قطعا موسیقی ما به خاطر شرایطی که در ایران دارد, بیش از هر چیز از نگاه ها و دغدغه های اجتماعی می تواند به سمت رشد برود؛ البته جامعه موسیقی ما را نمی شود به صورت یک دست تعریف کرد, چرا که هر کسی متعلق به یک جریان فکری و اعتقادی است.
*چه کسی بهتر از من, قدر شجریان را می داند؟ چه کسی بهتر از من می داند شجریان یا شجریان ها چه ارزشی برای این مملکت دارند؟ مدام می گوییم تخت جمشید و عالی قاپو و سی و سه پل, جزء آثار ماندگار فرهنگی ما هستند, شجریان هم به نظرم, یکی از همین آثار ماندگار ماست و حتی فراتر از آن, حالا مردم به شجریان می گویند خسرو آواز ایران, این از آن اصطلاحاتی است که ممکن است من دوست نداشته باشم, اما ذات شجریان را دوست دارم و در طول ۴۰ سال, شاهد طلبگی او شاهد عشق او بوده است و هستم.
*آن چیزی که واقعا تاثیر اصلی دارد, بخش اجتماعی موسیقی است, نه این که صرفا منظورم برگزاری یک کلاس خوب درس یا داشتن یک استاد خوب باشد, نه! اگر موزیسین, بهترین دوره ها را ببیند و بهترین آموزش ها را طی کند,؛ ولی نگاه و شعور اجتماعی نداشته باشد. هنرش تاثیری ندارد, به همین خاطر است که من فکر می کنم موسیقی دان باید روشنفکر بوده و بینش داشته باشد.
*به نظرم شجریان, از جمله موسیقی دانشگاه هایی است که باعث شده موسیقی در جامعه ما احترامی چندین برابری پیدا کند, او فراتر از یک خواننده عمل کرده و به همین خاطر که هنرمند بزرگی است و تاثیرگذار, گاهی اوقات هم باید سرحرف خودش بایستد و پاسبان جایگاه خودش باشد.
*کسی که ربنا را خوانده و دل اقشار مختلف مردم را در پای سفره های افطار تسخیر کرده, یک جایگاه ویژه مردمی دارد. اتفاقا می خواهم بگویم که چنین شخصیتی, توانسته در دل مردم مذهبی هم جا باز کند, چرا دستی دستی می خواهیم او را به صف غیرمذهبی ها بکشانیم؟ البته پاسخ سوالم را می دانم می گویند اگر شجریان این طور است پس چرا مامتوجه نمی شویم؟ قبول دارم که تظاهر نمی کند اما نباید هم بکند, مذهب باید در قلب انسان ها باشد نه این که آن را نمایش دهند.
*در روزهایی که نسبت به عدم پخش ربنای او, واکنش هایی به وجود آمد, دلیل دفاع من از شجریان به خاطر احترام به هنر است. همه ما خواهیم رفت و زمان خواهد گذشت, اما تاریخ یک روز شهادت می دهد به شجریان هنرمندی با این درجه از هنر چه گذشت و چه رفتارهایی با او شد. شجریان درخواست مجوز نمی کند چون واقعا چه کسی می خواهد به او مجوز بدهد؟ به نظرم مجوز اصلی اش را از مردم گرفته است. شجریان در قلب مردم جا باز کرده و حالا مجوز چه ارزشی می تواند داشته باشد؟ دردناک اینجاست که در انتخابات از شجریان استفاده تبلیغاتی می شود و بعد خبری از مجوز نیست. من اگر وزیر ارشاد بودمو به شجریان مجوز کنسرت نمی دادند, از سمت خود استعفا می کردم, چرا نکنم؟
*من واقعا احساس تاسف میخورم در دوره ای زندگی می کنم که شجریان اجازه کار ندارد. درست است که او نسبت به این موضوع سکوت پیشه کرده است, اما من به عنوان تعهد و وظیفه هنری- اجتماعی خود بارها نسبت به آن اعتراض کرده ام و گفته ام هیچ افتخاری برای ایران نیست که هنرمندی مثل او را ممنوع الکار کنند, چرا که او ممنوع شدنی نیست.
دیدگاهتان را بنویسید