×
×

گفت‌وگو با اعضای گروه رامبرانت تریو به بهانه حضورشان در جشنواره موسیقی فجر

  • کد نوشته: 130724
  • 25 دی 1395
  • ۰
  • «رامبرانت تریو» (Trio Rembrandt) یک گروهِ هلندی است؛ اما ایرانی‌های بسیاری صدای سازشان را شنیده‌اند، دلیلش هم همکاری با دو تن از اساتیدِ موسیقی ایران بوده است. این تریو هم با «حسین علیزاده» نواخته است و هم با «کیهان کلهر». اتفاقا اجرایشان با «علیزاده» در همین ماه‌های اخیر بود و قرار است آلبومشان با «کلهر» […]

    گفت‌وگو با اعضای گروه رامبرانت تریو به بهانه حضورشان در جشنواره موسیقی فجر
  • «رامبرانت تریو» (Trio Rembrandt) یک گروهِ هلندی است؛ اما ایرانی‌های بسیاری صدای سازشان را شنیده‌اند، دلیلش هم همکاری با دو تن از اساتیدِ موسیقی ایران بوده است. این تریو هم با «حسین علیزاده» نواخته است و هم با «کیهان کلهر». اتفاقا اجرایشان با «علیزاده» در همین ماه‌های اخیر بود و قرار است آلبومشان با «کلهر» هم در آینده‌ای نزدیک توسط ای. سی. ام منتشر شود –در سطحِ جهان و شاید در ایران- حالا هم این تریو همراه با «حسام اینانلو» در جشنواره موسیقی فجر به اجرای برنامه خواهند پرداخت. در بخش اول این کنسرت گروه هلندی روی صحنه می‌رود و به اجرای منتخبی از قطعات ساخته شده این گروه می‌پردازد. در بخش دوم کنسرت حسام اینانلو نیز به این گروه می‌پیوندد و اجرایی را مبتنی بر بداهه‌نوازی ارائه می‌دهد. گروه هلندی «رامبرانت تریو» (Trio Rembrandt) را Vinsent Planjer نوازنده پرکاشن، Tony Overwater نوازنده کنترباس و Rembrandt Frerichs نوازنده پیانو و آکاردئون تشکیل می‌دهند. عصر امروز با این سه هنرمند که به دیدن بازار تجریش رفته بودند، در یکی از کافه‌های همان حوالی هم‌کلام شدیم.

    • * تریوی رامبرانت، تاکنون با دو تن از بزرگ‌ترین اساتیدِ ایرانی -حسین علیزاده و کیهان کلهر- همکاری داشته است. اصلاً چگونه با موسیقی ایران آشنا شدید؟‌

    Rembrandt Frerichs: من سال‌ها قبل، یعنی زمانی که ۱۹-۱۸ ساله بودم، سفری به «مصر» داشتم و با موسیقی این سرزمین آشنا شدم. برای اولین بار متوجه شدم که مشرق زمین چه موسیقی عجیب و غریب و مرموزی دارد. بیشتر موسیقی این منطقه را گوش کردم و بیشتر متوجه‌ی زیبایی‌های آن شدم. بعد از آنکه به هلند بازگشتم، تحقیقِ بیشتری درباره این موسیقی کردم؛ فکر می‌کردم وارد یک سرزمینِ افسانه‌ای شده‌ام؛ شاید شانس آوردم که در آن زمان، یک همسایه‌ی سوری داشتم که می‌توانست به من در شناختِ بیشترِ این موسیقی کمک کند. او چندین آلبوم از موسیقی سرزمینِ خودش و دیگر کشورهای شرقی داد؛ او خودش هم عود و قانون می‌نواخت و همین موسیقی غیرِ غربی را برایم جدی‌تر کرد.

    • * موسیقی ایرانی هم در آن مجموعه بود؟

    بله.

    • * چه آثاری؟‌

    یادم نمی‌آید. بیشتر موسیقی بدون کلام بودند و همه‌اشان بسیار زیبا و عجیب. اوایلش البته نمی‌توانستم موسیقی ایرانی و عربی را از هم تشخیص دهم تا اینکه با یکی از دوستانِ ایرانی‌ام که «تنبک» می‌نواخت، آشنا شدم. او البته موزیسینِ حرفه‌ای نبود و به شکل سرگرمی این ساز را می‌نواخت؛ اما به من کمک کرد تا آگاهی بیشتری در این زمینه به دست بیاورم. صدایی که از آن بیرون می‌آمد را بسیار دوست داشتم. ما خودمان، سازهای کوبه‌ای بسیاری داریم، اما آنچه از تنبک شنیده می‌شد، بسیار متفاوت بود و صداهای قشنگی داشت. به وینسنت گفتم که برود و این ساز را یاد بگیرد.
    Vinsent Planjer: رامبرانت این ساز را به من معرفی کرد و از آن تعریفِ زیادی کرد و گفت که بروم آن را یاد بگیرم.

    • * از چه کسی یاد گرفتید؟‌

    بهنام سامانی.

    • * بله؛ ایشان یکی از شناخته‌شده‌ترین نوازندگان سازهای کوبه‌ای در ایران هستند.

    گروهی هم به اسم «دستان» دارند که برنامه‌های متعددی اجرا می‌کنند. به هر حال مدتی پیش ایشان درس خواندم و این ساز را یاد گرفتم و بعد از آن، یک تنبک از ایشان خریداری کردم. «تنبک» دروازه‌ی آشنایی من با موسیقی ایرانی بود. حالا هم سعی می‌کنم خیلی خوب این ساز را بنوازم. اتفاقا همین دیروز هم یک تنبک جدید خریدم که به خاطرش خوشحال هستم.

    • * از این ساز در تریوی رامبرانت هم استفاده می‌کنید؟

    گاهی؛ نه همیشه. بالاخره این ساز حالا یکی از سازهایی است که من می‌نوازم و بنا به ضرورت گاهی از آن استفاده می‌کنم.

    • * با توجه به اینکه سازهای کوبه‌ای بسیاری در جهان وجود دارد –از اروپا تا مثلا افریقا- چه چیزی در تنبک وجود داشت که شما را تا این اندازه جذب کرد؟

    نمی‌دانم، شاید گرمیِ این ساز، شاید صدای زیر و بمِ متفاوتش. اولین بار که این ساز را دستم گرفتم، برایم خیلی سخت بود که صدایش را درآورم؛ شاید همین هم من را بیشتر به این ساز علاقه‌مند کرد. چالش سختی با آن داشتم. اول‌ که می‌نواختم، صداهایی سخت داشت؛ اما بعد صدایش نرم شد. انگار که توانستم با این ساز آشتی کنم.

    • * تونی شما چطور با موسیقی شرق آشنا شدید؟

    Tony Overwater: من هم اول با موسیقی عربی آشنا شدم و بعد با موسیقی ایران. اوایل خیلی تفاوتشان را متوجه نمی‌شدم، اما بعدها فهمیدم که هر کدام چه دنیای متفاوتی از هم دارند. این البته اولین حضور من در ایران نیست، من ۱۲ سال پیش به همراه سه نفر دیگر در جشنواره موسیقی فجر به اجرای برنامه پرداختم.

    گویا اولین مواجهه‌ی همه‌اتان با موسیقی شرقی، موسیقی عربی بوده است. حالا کدام یک از این موسیقی‌ها را بیشتر دوست دارید؟ موسیقی ایرانی یا عربی.
    Rembrandt Frerichs: حتماً موسیقی ایرانی. (با خنده)
    Vinsent Planjer: من و تونی هم همین پاسخ را می‌دهیم. (با خنده)

    • * «رامبرانت» شما با موسیقی شرقی آشنا شدید، اما چطور به موزیسین‌هایی چون «حسین علیزاده» و «کیهان کلهر» رسیدید؟

    Rembrandt Frerichs: قرار بود ما در «نوامبر فستیوال» به اجرای برنامه بپردازیم. این فستیوالِ بسیار مهمی است و از شما می‌‌خواهم که حتما اخبار آن را پیگیری کنید. به هر حال، مسوؤلان این فستیوال به من گفتند که می‌توانم کسی را انتخاب کنم که همراهشان ساز بزنم، اتفاق عجیبی بود، «کیهان کلهر» را از قبل می‌شناختم؛ یعنی ساز زدنش را در چند فستیوال دیده بودم، اولین انتخابم «کیهان کلهر» بود. جالب اینکه فستیوال خودش هم یک لیست داشت که «کلهر» دومین نفرِ آن لیست بود.

    • * آشنایی نزدیک‌تری هم با کلهر داشتید؟

    نه، فقط سی‌دی‌هایم را گوش داده بودم و البته در یکی- دو فستیوال هم کنسرت‌هایش را دیده بودم. بعد از آن، فستیوال از من خواست که یک ایرانی دیگر را هم معرفی کنم و من هم از آقای «علیزاده» را پیشنهاد دادم.

    • * آلبومتان با آقای کلهر ماه آینده منتشر می‌شود؟

    نه، امیدواریم که امسال منتشر شود.

    • * درباره حال و هوای آلبوم توضیح می‌دهید؟

    Vinsent Planjer: ما از قبل، تعدادی قطعه برای این آلبوم آماده کرده بودیم؛ اما زمانی که آقای کلهر آنها را شنید، گفتند که همه‌اشان را کنار بگذارید و از ابتدا شروع کنیم. یک چیز جدیدی شکل گرفت.
    Tony Overwater: آلبومی که حالا آماده شده، یک چیز جدید است. خودمان نمی‌توانیم برای آن اسم یا سبکی در نظر بگیریم. اینکه موسیقی ایرانی است؟ جاز است؟ هیچ‌کدام نیست. معلوم نیست که چیست، یک چیز جدیدی است.

    • * آقای اورواتر، شما در آلبومِ «وهم» به همراه حسین اینانلو هم حضور داشته‌اید، این یعنی اینکه شما آشنایی بیشتری از موسیقیِ ما دارید؟‌

    Tony Overwater: من هم شناختم از موسیقی ایرانی به اندازه‌ی دیگر اعضای تریو است. این همکاری هم کاملا از راهِ دور اتفاق افتاد. ایشان قطعه‌هایشان را می‌نوشتند و من با نگاهِ خودم می‌نواختم. با هم بحث می‌کردیم و به نتیجه‌ی مشترکی می‌رسیدیم.
    Vinsent Planjer: ما در ایران با یک انتشارات با نامِ « رهگذر هفت اقلیم» کار می‌کینم و زمینه‌ی آشنایی «تونی» با آقای اینانلو، همین شرکت بود.
    Tony Overwater: من تا قبل از اینکه برای حضور در جشنواره موسیقی فجر به ایران بیایم، ایشان را ندیده بودم. تمام همکاری ما از راهِ دور بود. چند ماهِ پیش به من پیشنهاد داده شد که خودم برای حضور در جشنواره بیایم؛ اما بالاخره تصمیم گرفتیم تا تریوی‌مان در آن حضور داشته باشد.

    • * تجربه با آقای علیزاده و کلهر چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با هم داشت؟

    Rembrandt Frerichs: هر دوی اینان، هم نوازنده‌‌ها‌ی بسیار خوبی هستند و هم آهنگسازان برجسته‌ای، اما کار کردن با هر کدامشان، یک تجربه‌ی متفاوت بود، تجربه‌هایی متفاوت اما بسیار موثر و شیرین. آقای علیزاده، بیشتر ما را با موسیقی ایرانی آشنا می‌کردند. برایمان از موسیقی ایرانی گفتند، حتی توضیحاتی درباره موسیقی مناطقِ مختلف ایران می‌دادند. اینکه موسیقی بلوچ یا موسیقی تبریز، چه مشخصه‌هایی دارند. درباره ویژگی نواختنِ سازهای شرقی هم برایمان گفتند. اینکه تنها تکنیک نیست که اهمیت دارد، مهم‌تر از آن حس و حالی است که باید وجود داشته باشد؛ اما با «کیهان کلهر» یک چیز جدید درست می‌کردیم.

    • * یعنی موسیقی‌ای که با آقای علیزاده نواختید، بیشتر رنگ و بوی ایرانی داشت تا با آقای کلهر؟

    دقیقا. ما بیشتر از آقای علیزاده یاد گرفتیم و با آقای کلهر، چیزهای جدیدی خلق کردیم.

    • * تلفیق موسیقی جز شما و موسیقی ایرانی به چه شکلی انجام می‌شود؟

    Rembrandt Frerichs: پیانویی که من امشب می‌نوازم، پیانوی متفاوتی است؛ اما من همیشه با پیانوی فورته می‌نوازم. با این پیانو به راحتی می‌توان مثلا صدای ساز سنتور را درآورد. این ساز دستِ من را باز می‌گذارد تا کارهای عجیب و غریبی با آن انجام دهم. به هر حال ما از دو فرهنگِ موسیقایی متفاوت هستیم؛ اما از آنجا که همه‌امان موزیسین‌های حرفه‌ای هستیم، می‌توانیم به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در کنار هم ساز بزنیم. اولین بار که من با پیانو، صدای شرقی درآوردم، «کیهان» بسیار متعجب شد.
    Vinsent Planjer: من سازهایی که می‌نوازم، سازهای قدیمی هستند، پس خیلی هم با حال و هوای موسیقی مشرق زمین دور نیست. درامزی که من می‌نوازم، البته صدایش بالاتر از سازهای کوبه‌ای ایرانی است. شما در سازهایتان، خیلی صدای «باس» ندارید؛ اما درامز، خواه‌ناخواه صدای بسیار بالایی دارد. من خودم یک درامز ساخته‌ام که صدایش خیلی لطیف‌تر از درامزهایی است که وجود دارد. شکلِ آن را نیز از سازهای قدیمی بهره گرفته‌ام، زمانی که بخش‌های مختلف درامز را با طناب به یکدیگر متصل می‌کنند. برای همین صدایی خاص دارد.

    • * اجرای شما در جشنواره بداهه است؟‌

    Rembrandt Frerichs: تا حدودی می‌دانیم؛ اما موسیقی ایرانی و موسیقی جز هر دو، امکانِ بداهه‌نوازی دارند. ما می‌دانیم که می‌خواهیم چه بنوازیم؛ اما بخش اصلی را روی صحنه و با توجه به احساسی که از مخاطب دریافت می‌کنیم، خواهیم نواخت.

    • * این همکاری با موسیقی‌دانان ایرانی ادامه پیدا خواهد کرد؟

    Rembrandt Frerichs: حتما. بسیار مشتاق هستیم.

    • * اجرای بعدی رامبرانت کجاست؟

    ما به تازگی از مصر آمدیم و بعد از این هم در اندونزی اجرا خواهیم کرد. ما در تمامِ دنیا می‌نوازیم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *