×
×

صحنه‌ای برای چهره‌های حذف شده از موسیقی

  • کد نوشته: 122764
  • 13 مهر 1395
  • ۰
  • علی شیرازی، مدیر برنامه «آیین آواز» می‌گوید: «گفتمان‌ در هنر آواز ایرانی سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است.» برنامه «آیین آواز» که سومین سه‌شنبه هر ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود، با حضور یک مهمان ویژه که معمولا از میان استادان و […]

    صحنه‌ای برای چهره‌های حذف شده از موسیقی
  • ۲۰۱۶_۱۰_۲_۱۸_۱۷_۱۵علی شیرازی، مدیر برنامه «آیین آواز» می‌گوید: «گفتمان‌ در هنر آواز ایرانی سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است.»

    برنامه «آیین آواز» که سومین سه‌شنبه هر ماه در فرهنگسرای ارسباران برگزار می شود، با حضور یک مهمان ویژه که معمولا از میان استادان و مدرسان حال‌حاضر آواز است، به یکی از مباحث تخصصی خوانندگی می‌پردازد. مخاطبان لابه‌لای مباحث و پرسش و پاسخ‌های کارشناس-مجری برنامه با استاد مدعو، شاهد اجراهای همان استاد هم خواهند بود. در ادامه چند تن از شاگردان و هنرجویان آن استاد، با انتخاب و معرفی او روی صحنه به هنرنمایی می‌پردازند.

    نشست تخصصی «آیین آواز» قرار است کاشف چهره‌های ناشناخته باشد و همچنین نام و هنر چهره‌های آوازی کشورمان را که مدتی است به سایه خزیده و از نظرها دور شده‌اند، به همگان یادآوری کند.

    آن‌چه در ادامه می‌خوانید، گفت‌و‌گویی است با علی شیرازی که پیش از این برنامه «شب آواز ایرانی» را حوزه هنری و اکنون «آیین آواز» را در فرهنگسرای ارسباران برگزار می‌کند.

    از چگونگی و روند شکل‌گیری برنامه «آیین آواز» بگویید که پس از «شب آواز ایرانی» دومین حرکت این‌چنینی شما به شمار می‌رود.

    راستش داستان شکل‌گیری «آیین آواز» هم چندان از فکر و ایده راه‌اندازی «شب آواز ایرانی» جدا نیست. خب من امسال بیست‌و‌هفتمین سالی است که آواز می‌خوانم و در کنار روزنامه‌نگاری و نگارش کتاب‌هایم به صورت جدی به خوانندگی و تمرین روزانه و اگر شد به اجراهای کمابیشی هم که دارم، می‌­اندیشم.

    چه شد که خوانندگی را به صورت جدی دنبال نکردید؟

    بد نیست بدانید که من از آغاز به خوانندگی به صورت جدی نگاه می­‌کردم اما مثل خیلی از همکلاسی‌ها و همدوره­‌ای‌هایم پشت درهای بسته و روابط بعضا ناسالم و باندبازی‌ها ماندم، به مرور برخی از روایت‌ها و دیده­‌ها و شنیده­‌هایم از این روابط را به مقاله­‌هایم کشاندم.

    در واقع کوشیدید به آسیب شناسی دست بزنید.

    درست است. کم‌کم این به قول شما آسیب‌شناسی مداوم باعث شد تا به خیل عظیمی از آدم‌هایی که پشت درهای بسته مانده­‌اند و به هیچ دسته و گروهی هم راه ندارند، بیندیشم که صددرصد خودم هم جزو آن‌ها بوده و هستم.

    و جرقه این برنامه های پژوهشی کی زده شد؟

    یک‌بار به ضرورت یکی از مشغله­‌هایم که نقد فیلم است، در مقابل سینما پارس میدان انقلاب ایستاده بودم تا بلیت بخرم و وارد سینما شوم. ناگهان دیدم مردی که حدود ۷۰سال داشت، به شیوه ادیب خوانساری آوازی را زمزمه می‌کند. او لباس‌های کهنه اما مرتبی به تن داشت و وقتی هم صحبت شدم، به نیکی از آقا ادیب یاد کرد و گفت که با این استاد بزرگ آواز معاشرت داشته است. فقط نمی­‌دانم چرا و به چه دلیل تلفن و آدرس این آقا را که بسیار هم خوب و دقیق می­‌خواند، نگرفتم و متأسفانه مدت‌هاست از ایشان بی­‌خبرم؛ هرچند چهره و به ویژه صدایش هنوز در ذهنم هست.

    بعد چه شد؟

    در این میان باز هم اتفاق‌های مشابهی افتاد. مثلاً یک روز داشتم از شمال شهر با قطار مترو به سمت محله­‌مان در شهرری می‌رفتم که پس از آن که شخصی به قصد تکدی‌گری چند بیت شعر مذهبی را با صدایی نصفه نیمه­ خواند، لابلای شلوغی قطار ناگهان پیرمردی با صدایی رسا و گرم با لحن تعزیه خوان‌ها و مشخصاً به شیوه استاد زنده‌یاد تاج اصفهانی شروع به خواندن کرد. بعد هم رو به آن مرد متکدی گفت این‌گونه می­‌خوانند!

    خب این‌ها شما را به طراحی این برنامه‌های پژوهشی کشاند؟

    چنین اتفاق‌هایی باعث شد تا فکر ایجاد سلسله نشست‌هایی که بتوان چنین خوانندگانی را دور هم جمع و به هنردوستان معرفی‌شان کرد به سرم زد. نخستین بار این فکر را با رضا مهدوی که مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری و سردبیر مجله «مقام موسیقایی» بود – من در این مجله گاه ‌و بیگاه مقاله می­‌نوشتم – در میان گذاشتم. او خیلی سرد برخورد و این کار را بی‌هدف ارزیابی کرد. زمان مدیریت دکتر پیروز ارجمند هم تا خواستم فکرم را با ایشان در میان بگذارم، به وزارت ارشاد منتقل شدند. تا آن که قرعه به نام حوزه هنری افتاد و برنامه «شب آواز ایرانی» شکل گرفت اما باز هم اختلاف نظرهایی که در نوع گرداندن برنامه بین من و یکی دو تن از دوستان وجود داشت، مانع شد دوام بیاورم و آنجا را ترک کردم.

    بعدش هم یک بار در رسانه­‌ها خبر راه اندازی «جشنواره آواز ایرانی» را از قول شما دیدیم.

    بله. آن فکر، خیلی بزرگ است و به بودجه، تیم و تجهیزات زیادی نیاز دارد. من هم وقتی دیدم همراهی مناسبی با این طرح صورت نمی­‌گیرد، مصمم شدم  «آیین آواز» را راه بیندازم و چشم به آینده بدوزم. همین جا هم باید از مسئولان و کارکنان خوب فرهنگسرای ارسباران تشکر کنم که وقت و امکانات این محیط خوب هنری و فرهنگی را در اختیار این برنامه قرار دادند.

    چه شد که به «آیین آواز» رسیدید؟

    دو اتفاق در تولد این برنامه ایفای نقش کرد. زمان حضورم در «شب آواز ایرانی»، خواننده خوب کشورمان حسام‌الدین سراج به من گفت بهتر است به جای روش فعلی، هر برنامه کلاً در اختیار یک استاد قرار گیرد تا ضمن ارائه بحث‌های فنی و تخصصی، هنرجویان برترش را هم به صحنه بیاورد تا آواز بخوانند. خود من هم چند سال قبل‌تر در کنسرت استادم رضا رضایی‌پایور در تالار حرکت دیده بودم که ایشان مهربانانه در بخشی از کنسرتی که به هزینه خودشان برگزار کردند، تعدادی از شاگردان برترشان را روی صحنه آوردند و به همراه ارکستر، با آن‌ها به آوازخوانی پرداختند. شیوه‌شان هم به این صورت بود که تقریباً به هر یک از آن شش هفت نفر یک بیت شعر داده بودند تا بخوانند و به خوبی دیده شوند. مجموعه این رخدادها باعث شد تا فکر آقای سراج و چیزهایی را که در سر خودم بود، در هم بیامیزم و شکل فعلی برنامه متولد شد.

    که بخش اصلی­‌اش شامل حضور استاد مدعو و هنرجویان اوست و بخش جنبی هم با دعوت از دیگران رقم می‌خورد.

    بله. خوشبختانه تا حالا هم بازتاب‌های خوبی را شاهد بوده­‌ایم.

    فکر می­‌کنید این برنامه و نشست‌هایی مشابه آن چه تأثیری بر آواز و موسیقی ما که به شدت در رکود به سر می‌برند داشته باشد؟

    خب، آدم وقتی استقبال و ذوق و شوق علاقه‌مندان و دوستانش را می­‌بیند از چنین برنامه­‌هایی به وجد می­‌آید. خود من در تمام این سال‌ها بارها پیش آمده که یک یا چند ماه تمرین آوازم را تعطیل کرده­‌ام و این خیلی بد است. حالا خوشبختانه می­‌بینم که خیلی‌ها تمرین‌شان را از سر گرفته­‌اند تا دست کم در برنامه ما و دیگر نشست‌های مشابهی که در حال شکل‌گیری و استخوان ترکاندن هستند، بخوانند.

    اگر یادتان باشد خردادماه سال گذشته در افتتاحیه «شب آواز ایرانی» آرزو کردم و گفتم هدفم از ایجاد این برنامه آن است که به زودی در هر شهر و روستا و محله­‌ای هر تعداد آوازخوان یا علاقه‌مندی که آن جا به سر می­‌برند به راه‌اندازی چنین نشست‌هایی دست بزنند تا آواز دوباره به رونق گذشته‌­اش برگردد. تعارف که نداریم؛ آوازخوانی هنری است که فقط در اجرا و صدالبته تمرین مداوم به قوام نزدیک می­‌شود. حالا خوشبختانه می­‌بینم که در چند شهر و استان، برنامه­‌های مشابهی راه افتاده است و مطمئنم که این برنامه­‌ها با کسب تجربه و در طول مسیر، شکل اجرایی بهتر و پخته‌تری هم پیدا خواهند کرد.

    به غیر از اجرای زنده، برای ضبط این برنامه‌ها هم فکری شده است؟

    در این مورد، خبرهای خوبی در راه است، مثلا این که ناشری قول داده تا گلچینی از آوازهای خوانندگان جوان و میان‌سال «آیین آواز» را که ناشناخته­‌تر هستند در استودیو ضبط و طی چند آلبوم مختص همین آوازها منتشر کند. بالاخره برداشتن همین چند قدم هم در این شرایط، چیز کمی نیست و تازه این اول راه است. گفتم که حتماً دیگرانی با فکرهای بهتر و انگیزه­‌های بالاتر از راه خواهند رسید و این چراغ روز به‌روز  پرفروغتر خواهد شد.

    به صحبت درباره کیفیت اجرا و نحوه چیدمان بخش‌های مختلف برنامه کنار هم برگردیم.  موضوع بحث‌های تخصصی و فنی هر جلسه و اساتید را چگونه انتخاب می­‌کنید؟

    خب، طبیعی است به ضرورت سال‌ها نوشتن درباره موسیقی آوازی، درباره چنین موضوع‌هایی بارها مقاله­‌هایی نوشته و منتشر کرده­‌ام. ضمن این که این مسائل، دغدغه شخصی من به عنوان یک آوازخوان بوده و هست. بنابراین به محض آن‌که یک استاد مدعو به دعوت ما برای حضور در «آیین آواز» پاسخ مثبت می­‌دهد یا خودش موضوعی را پیشنهاد می­‌کند که ما استقبال می‌کنیم یا آن که با همفکری به موضوع مشترکی می­‌رسیم.

    اساساً هر برنامه و پروژه­‌ای صرف نظر از اهداف کوتاه مدتی که مدیران آن برایش تعریف می­‌کنند، هدف یا هدف‌های عمقی و اساسی­‌تری را هم در خود نهفته دارد. هدف نهایی شما از راه‌اندازی این برنامه چیست؟

    به غیر از تشویق و ترغیب هنرمندان و هنرجویان که می­‌توانند در چنین نشست‌هایی کنار هم باشند و هر بار به آواز یک هنرمند از میان خودشان گوش فرادهند که در جای خودش به قدر کافی انگیزه­‌ساز هست، ما بخش مباحث تئوریک را هم در «آیین آواز» گنجانده­‌ایم که ضمن اشاره به مطالب کمتر گفته شده در نهایت می­‌تواند به گفتمان سازی در آواز ایرانی بینجامد. البته نمی‌توان گفت که تا کنون گفتمان‌سازی در هنر آواز صورت نگرفته اما باید صادقانه بپذیریم که این گفتمان سال‌هاست که به روز نشده و در بدترین شکلش به رواج تقلید و تک صدایی منجر شده است. خوشبختانه با تبادل افکار در چنین نشست‌هایی که رسانه­‌ها هم به خوبی به آن پر و بال می‌دهند، می­‌توان به ارائه گفتمان‌های جدید آوازی و خروج از بن‌بست رکود امیدوار بود.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *