شاید اتفاق عجیبی است در سرزمینی که مرد و زن در حفظ و نگاهداری از فرهنگ و هنر عظیم آن تلاش میکنند، نگاه مردانه و زنانهای به موسیقی وجود داشته باشد. موسیقی، دنیای گستردهای دارد و از خرد و کلان، پیرو جوان هر که را که دلش لحظهای لرزید، به زمزمههای عاشقانه وا میدارد…
+فشارهای زندگی، پیشرفت تکنولوژی و بسیاری مسائل دیگر از ظرافتها و لطافتهای انسانی کاسته است
+کاملاً با روحیه مخاطبانم آشنا هستم
+این مردم هستند که به هنرمند بها میدهند و سبب شکوفایی هنرش میشوند
+زندگی آرام و بیدغدغهام را با هیچ چیز و هیچ قیمتی معاوضه نمیکنم
سیمینغانم اهل مدارا است، شاید همین وجه از شخصیت او باعث شده تنها زن خوانندهای باشد که نزدیک به ٢٠ سال کنسرتهایش تداوم داشته است. البته شاید عدهای معتقد باشند برگزاری کنسرتهای زنانه دامنزدن به تفکیک موسیقی زنان است یا عدهای هم بگویند همین هم غنیمت است، اما در شرایطی که حتی ماهیت موسیقی فرای جنسیت زیر سؤال است، قضاوت سخت است، البته راه دیگری هم برای اجرای زنان وجود دارد یعنی قانون همخوانی یک مرد با یک زن، اما این قانون هم مثل خیلی از قوانین دیگر سیال است و بستگی به هزار و یک علت دارد غیر از موسیقی. سیمینغانم هرچند اهل مدارا است، اما وقتی بحث خواندن در میان باشد، ترجیح میدهد اجرایش به همان کنسرت برای زنان محدود شود اما صدایش را لابهلای صدای همخوانها پنهان نکند.
+ماندم چراکه اینجا را دوست دارم و میخواستم در کنار مردم و خانوادهام زندگی کنم
+اگر بتوانم راهکاری ارائه دهم و نقشی در بهبود شرایط داشته باشم، با کمال میل انجام میدهم
+من هیچوقت در انزوا نبودم اما از شلوغی هم فراری هستم
+خانمی که آهنگساز باشد نمیشناسم
+امیدوارم « فریبرز لاچینی» زودتر بهبودیشان را به دست بیاورند
+صدای شهرام شکوهی را دوست دارم
+هیچ وقت افراطی نبودم