موسیقی ایرانی در روزگار کنونی نمایندههای شناختهشدهای دارد که درحال ارایه فضاهای جدید و ظرایف کمتر پرداختهشده هستند. آنها با هر اثری که ارایه میدهند مورد انتقاد عدهای از مخالفان قرار میگیرند. با این وجود اما در مسیری که برای پیمودن برگزیدهاند، ثابت قدم هستند. سهراب پورناظری یکی از همین موزیسینهاست. او به همراه برادرش تهمورس پورناظری بخشی از موسیقی ایران را نمایندگی میکنند که اهل خرقعادت و ساختارشکنی است.
سهراب پورناظری:
+میتوان اینگونه تعبیر کرد که شاعران بزرگ سرزمین ایران یعنی مولوی، حافظ و خیام به عنوان خداوندان اسرار هستند.
+ارتباط من با خیام به دهه اخیر باز میگردد
+با شعر زندگی کردم. بیش از هر هنری با شعر سرو کار دارم
+اطمینان دارم که خوانش «همایون شجریان» در آثار آهنگسازی شدهٔ من و تهمورس منحصر به این آثار است
+بعدا که کار را میشنوم سرعت کارم را میبینم و فکر میکنم جاهایی از کار به لحاظ تکنیکی قابل تامل است
+انتظار عکسالعمل بیشتری نسبت به ساز و آواز خداوندان اسرار داشتم.
+در آرایش غلیظ صحبتهای زیادی شد اما کسی در مورد گردش ملودی کار صحبت نکرد. گردشی که از موسیقی کردی و موسیقی ردیف بهرههای زیادی برده بود
+تا امروز آن طور که باید و شاید شنیده نشدهام!