موسیقی ایرانیان: هفدهم دی ماه ۱۳۹۴، شصت و نهمین زادروز «محمدرضا لطفی»، هنرمندی است که هیچ کس تصورش را نمی کرد در سن ۶۸ سالگی تسلیم مرگ شود. جدا از مقوله نوازندگی و آهنگسازی، معلم بودن و تلاش ایشان برای حفظ موسیقی اصیل از مهمترین ویژگی های این استاد فرهیخته بود. به بهانه زادروز استاد «لطفی»، دکتر امیر اثنی عشری (خواننده موسیقی ایرانی) یادداشتی را نگاشته و برای انتشار در اختیار سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» قرار داده است که در ادامه می توانید این نوشته را دنبال کنید
امیر اثنی عشری: نوشتن از هنرمندان تاثیر گذار چند بعدی هم سخت است، هم آسان. آسان است چون می توان در باره هر یک از ابعاد هنرشان داد سخن داد؛ و دشوار است چون هر چه بگویی، گویی هنوز سخن به تمامی نگفته ای!
استاد محمدرضا لطفی یکی از مصداق های بارز این دشواری و آسانی است.
او ردیف دانی بداهه پرداز، نوازنده ای آهنگ ساز، استادی مکتب دیده و مسلط به انتقال داشته ها به نسل های آینده و پژوهشگری نظریه پرداز بود. شاید بتوان همه این ها را در مفهوم «جریان ساز فرهنگی» خلاصه نمود.
جریان سازی فرهنگی به پدیده ای اطلاق می شود که طی آن مفهومی در حافظه مردم و جامعه فرهنگی هدف، امکان تداوم و استمرار داشته باشد. برای نیل به این هدف، هنرمند جریان ساز ابتدا با حرکتی تاثیر گذار موجی ایجاد می کند و این موج با گذشت سالیان به نهادی استوار تبدیل می گردد؛ به عبارت دیگر در این سیر ساختار شکنی صورت می پذیرد، که خود به مرور زمان، تدبیل به ساختاری استوار می شود.
با نگاهی به کارنامه درخشان محمدرضا لطفی این سیر را می توان به وضوح مشاهده نمود. در ادامه به اختصار نگاهی به این «جریان ساز فرهنگی» می کنیم.
اجرای راست پنچگاه:
اجرای راست پنجگاه لطفی، شجریان و فرهنگ فر در سال ۱۳۵۴ را در جشن هنر شیراز به یاد بیاوریم. دستگاه راست پنجگاه تا آن زمان دستگاه شناخته شده و رایجی در موسیقی ایرانی نبود و استادان نیز تمایل چندانی به اجرای آن از خود نشان نمی دادند و جز چند برنامه معدود، آنچه در دسترس بود، اجرای مبتنی بر ردیف از این دستگاه بود. اجرای جشن هنر توجه همگان را به ظرافت های این دستگاه پر قدمت جلب نمود و جانی دوباره به آن بخشید. هجده سال بعد در اثر چشمه نوش این تجربه با اجرای دیگری توسط این دو هنرمند تکرار شد و پس از آن لطفی در آلبوم قافله سالار یک بخش را به این دستگاه اختصاص داد.
ما امروز آثار متعددی در دستگاه راست پنجگاه می توانیم نام ببریم که بی گمان، باید آن ها را در ادامه همان اجرای هنری لطفی و شجریان در سال پنجاه و چهار و جریان ایجاد شده ی پس از آن ارزیابی کرد.
تشکیل گروه شیدا
محمدرضا لطفی گروه شیدا را در سال ۱۳۵۴ تاسیس کرد و به همراه گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت. بسیاری از قطعات گروه شیدا که به بازسازی آثار گذشتگان اختصاص داشت به همت سایه، در برنامه گلچین هفته پخش شد و مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت. این بازگشت به گذشته آغازگر جریانی تاثیرگذار شد، که به چاووش شهرت یافت.
تشکیل کانون چاووش
یکی از نمودهای اصلی جریان سازی لطفی را می توان در تشکیل کانون چاووش مشاهده کرد. همه هنرها از جمله موسیقی در بستری مبتنی بر هم افزایی و همکاری جمعی امکان رشد، نمو و تاثیر گذاری بلند مدت را دارند. به گواه تاریخ این مهم در موسیقی ایرانی در دوره طلایی چاووش اتفاق افتاد. همنوایی و همراهی لطفی، ابتهاج، مشکاتیان، علیزاده، ناظری، شجریان در کنار حضور هنرمندانی چون کامکارها، علی اکبر شکارچی، عبدالنقی افشار نیا، طلوعی، هادی منتظری، محمد فیروزی، درخشانی و … زمینه ای را فراهم کرد که آثاری درخشان و مهم تر از آن جریانی رونده را در موسیقی ایرانی پایه گذاری کند.
نکته مهمی که در این جا باید به آن اشاره کرد این است که این حرکت نو و رو به جلو، پشتوانه ای گرانبها از شناخت و واکاوی داشته های پیشین را با خود به همراه داشت و نوآوری در بستر سنت و اصالت بود، نه حرکتی از سر ناآگاهی از گذشته. اصولا هنری ماناست که هنرمندش کوله باری از گذشته را در بستر حال و آن خود، با نگاهی به آینده، به پیش ببرد.
محمدرضا لطفی نه گذشته را نفی می کرد و نه یکسره به آن می آویخت؛ او راه زیست در اکنون را، از جاده گذشته می یافت و اینگونه اگر حرف نوی می زد، بر دل می نشست و ماندگار می شد.
اثر گذاری بر نسل های آینده در بستر پژوهش و آموزش
استاد محمدرضا لطفی برای خود رسالتی قائل بود که آن را در آموزش و انتقال دانسته های نابش، از اساتید بدون جایگزین پیشین، به نسل بعدی جستجو می کرد. پوشیده نیست که اگر برای فرهنگی اصیل، ساز وکاری مناسب جهت انتقال داشته ها از نسلی به نسل دیگر فراهم نشود، آن فرهنگ دیری نمی پاید و به زودی در پستوی فراموشی تاریخ، می آساید. لطفی در تمامی دوران فعالیتش از آموزش و نوشتن مقالات و انتشار کتاب غافل نشد، چون به اهمیت این موضوع آگاه بود. او نه فقط در جنبه عمل شب از روز نمی شناخت، که در مباحث نظری نیز قلم و دستی توانا داشت. مجموعه کتاب های سال شیدا، بولتن داخلی نامه شیدا، مطالب آموزشی در جلد سی دی ها، ثبت خاطرات موسیقی (که اگر آن ها را نمی نوشت، بخشی از تاریخ موسیقی ما برای همیشه پنهان می ماند) تهیه برنامه های رادیویی (شناخت و تاریخ موسیقی)، برگزاری کلاس های تحلیل ردیف، ریتم های ادواری، ، ساماندهی و نظارت بر گروه های سه گانه همنوازان، بانوان و بازسازی شیدا (که جدای از اجرای کنسرت و ضبط آلبوم، آموزش جوانان عضو در گروه بخش بسیار مهم آن بود) تشکیل کانون سازسازان در مکتب خانه و … همه مشتی از خروارند و اندکی از بسیار.
شاید تنها یکی از سرفصل های ذکر شده برای این که محمدرضا لطفی را «هنرمندی جریان ساز» بنامیم کافی باشد، ولی طرفه آن که به قول حافظ: «یار ما این دارد و آن نیز هم»…
امروز جای خالی لطفی را در موسیقی ایرانی بیشتر از پیش احساس می کنیم…
و سخن پایانی آن که: «چه سخت است شادی، در زادروز کسی که دیگر در میان ما نیست!»
در ادامه هم می توانید اجرای خصوصی و کمتر شنیده شده «بیداد همایون» که مربوط به سال ۱۳۵۸ در منزل مهدی کمالیان است را آنلاین و از طریق سایت «موسیقی ایرانیان» آنلاین بشنوید و در صورت تمایل دانلود نمایید.
+ اجرای خصوصی و کمتر شنیده شده «بیداد همایون» از محمدرضا لطفی
آنلاین بشنوید:
دیدگاهتان را بنویسید