آمن خادمی: طلسم نخواندن حمیدرضا نوربخش شکست. این تیتر برخی از خبرگزاریها برای کنسرت حمیدرضا نوربخش و گروه موسیقی قمر در چند روز گذشته بود. بسیاری معتقد هستند که نوربخش خواننده سختگیری است و با هر هنرمندی کار نمیکند؛ این در حالی است که خود نوربخش میگوید: خوانندگی شغل من نیست و همین که چهار اثر قابل شنیدن از من بر جای بماند برایم کافی است. از طرفی مسئولیت سنگین تری در خانه موسیقی بر عهده این هنرمند است که قاعدتا وی را از اجراهای صحنه دور میکند. حمیدرضا نوربخش اکنون در آستانه ۵۰ سالگی است. پدر او با مکاتب آوازی پیشینیان آشنایی کامل داشت و با آخرین بازماندهٔ آنان، استاد تاج اصفهانی دوستی پایدار داشت. این هنرمند، از محضراحمد عبادی بهرهبرد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق انجام داد.وی همزمان با تحصیلات دانشگاهی، توفیق شاگردی محمدرضا شجریان را بهدست آورد. این خواننده آلبوم «پرده عشاق» را با همکاری استاد فرامرز پایور ارائه کرده و همچنین در کنسرت گروه عارف با آهنگسازی استاد پرویز مشکاتیان به عنوان خواننده همکاری کردهاست. از او آثاری چون آسمان با گروه شهنازی و سرپرستی داریوش پیر نیاکان و پنهان چو دل با گروه شمس و به سرپرستی کیخسرو پورناظری منتشر شده است. حمیدرضا نوربخش و گروه موسیقی قمر قرار است ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت ماه سال جاری در شهر شیراز به صحنه روتد.در این کنسرت آثارتازهای در دستگاه همایون، آواز اصفهان، دستگاه ماهور و آواز دشتی اجرا میشود. اشعار این قطعات از حافظ، سعدی، شیدای گیلانی و سیاوش کسرایی انتخاب شده است.نوید دهقان(سرپرست گروه موسیقی قمر) درباره همکاری گروهش با این خواننده میگوید:همیشه آرزو داشتم با آقای نوربخش کار کنم.همچنین آقای نوربخش از وسعت صدای کمنظیری برخوردارند و در آواز خوانی هم بسیار توانا هستند؛در همین راستا طراحی و ساختار قطعات این کنسرت بر اساس ویژگیهای منحصر به فرد صدای ایشان، صورت گرفته است.دهقان این روزها در آستانه ۳۰ سالگی است و قرار است همکاری ادامه داری با حمید رضا نوربخش داشته باشد.به مناسبت اجرای کنسرت شیراز با حمیدرضا نوربخش و نوید دهقان گفتوگویی انجام دادهایم.
آقای نوربخش چرا کم کار شدهاید؟
کمکاری بستگی به شرایط و اوضاع و احوال دارد یعنی باید مجموعه شرایطی فراهم شود تا هنرمند بتواند کار کند. من جزو کسانی نبودم که بخواهم به هر قیمتی به عنوان خواننده کار کنم. کسی که خوانندگی شغلش است باید کار کند یعنی اینکه باید در شرایط مختلف کار کند ولی من نخواستم این طور باشد در نتیجه کارهایی را که دوست داشتم انجام دادم.
پارامترهای شما برای انتخاب گروه در برگزاری کنسرت چیست؟
بهطورکلی هم کار و هم گروه بسیار مهم است یعنی اینکه هر دو مکمل یکدیگر هستند. به عنوان مثال ممکن است یک گروه خیلی خوب باشد ولی کارشان مهم نباشد یا برعکس. در نتیجه هر کاری که انجام میدهم به این دو مقوله توجه ویژهای میکنم و این موضوع ربطی به خوب یا بد بودن گروهها ندارد؛ بلکه بستگی به سلیقه شخصی من دارد. همچنین در ارتباط با گروهها عواطف و احساسات حرف اول را میزند و من هیچگاه از این موضوع چشم پوشی نمیکنم.
شما برای اولینبار است که با گروه قمر همکاری میکنید، آیا این همکاری ادامه مییابد؟
ما تقریبا چند سال است که در قالب گروههای دیگر با هم همکاری میکردیم ولی با گروه موسیقی قمر حدود یک سال است که فعالیت میکنیم. پروژهای بود که بزرگداشت یک شاعر(شیدای گیلانی) بود که کنسرت آن برگزار شد و بعد از آن کنسرت تصمیم گرفتیم به این همکاری ادامه دهیم و امیدواریم بتوانیم در پروژههای بعدی نیز با هم کار کنیم.
شما یکی از بهترین شاگردان آقای شجریان هستید و به نظر خیلیها شما مهجور واقع شدهاید؛ خیلیها معتقدند این رویه بهدلیل سختگیریهای خودتان بوده است…
بهنظر خودم کارم درست بوده است و راضی هستم یعنی اینکه از کارنامه و پیشینه هنری خودم راضی و خشنود هستم. به نظر من بهتر است ۲ اثر جاودانه داشه باشیم تا اینکه چند اثر بی محتوا ارائه دهیم. در موسیقی نگاهها متفاوت است؛ البته من هیچوقت هیچسلیقهای را رد نمیکنم. بعضیها از راه موسیقی امرار معاش میکنند و دوست دارند مشهور شوند تا از این راه منافع اقتصادی داشته باشند در نتیجه اگر این بخش را کنار بگذاریم به این میرسیم که هدف مشخصی را دنبال کنیم و اگر حرفی برای گفتن داریم بتوانیم آن را به مخاطبان منتقل کنیم .در همین راستا من هیچوقت تلاشی برای دیده شدن نداشتم؛ در صورتیکه امکاناتم بیشتر از همه بوده است. بزرگان موسیقی همیشه به من لطف داشتند و افتخار میکنم که با این عزیزان به صحنه رفته ام. هیچوقت در صدا و سیما حضور پیدا نکردم. من بارها اعلام کردم وقتی در رسانه ملی ساز را نشان نمیدهند من هم به عنوان عضو یک خانواده در آن رسانه حضور پیدا نمیکنم. همچنین من دوست ندارم به هر قیمتی دیده شوم.
اکنون خط قرمزی که در موسیقی داریم؛ نظیر نشان ندادن ساز و …، آیا خانه موسیقی با مراجع تقلید ارتباطی برای برطرف کردن این مشکلات داشته است؟
ما هم همیشه پیگیر هستیم .خانه موسیقی از آقای وزیر در مراسم معارفه خواست تا این مشکلات را برطرف کند زیرا خودشان هم سابقه روحانیت دارند و در واقع یکی از مطالبات جدی ما این موضوع بودهاست.البته خودمان هم برنامههایی درنظر گرفتهایم. بهنظر من باید با حوزهها ارتباط برقرار کنیم؛ در همین راستا نشستهایی را برای ایجاد زمینههای لازم درنظر گرفتهایم و میخواهیم از کارشناسان حوزه و کسانی که در این زمینه کار کردهاند، دعوت کنیم. همه آدمها در همه موضوعات اشراف ندارند مثلا در موضوع “غنا” افراد خاصی به این موضوع تسلط دارند زیرا سالهای سال در این زمینه مطالعه کردهاند و حضور ذهن خوبی دارند در نتیجه چند نفری را شناسایی کردیم و از آنان دعوت کردیم که مقدمهای شود تا به هدفمان برسیم . امیدواریم به خروجی مشخص و خوبی برسیم و از حالت ابهام خارج شویم؛البته در قم موسساتی در این زمینه فعالیت میکنند ولی فکر میکنم نهادی مانند خانهموسیقی اول است.
شما دو سال گذشته هم گفتید میخواهید این کارها را انجام دهید ولی روند پیگیری خانه موسیقی خیلی کند است، نظرتان در این زمینه چیست؟
شرایط فعلی خیلی فرق کرده است. ما در گذشته نمیتوانستیم خیلی کارها را انجام دهیم زیرا در تنگنا بودیم و مشکلات بزرگ و کوچک داشتیم و در کل اوضاع خوبی نداشتیم. همچنین بدترین شکل تعامل را با دولت قبلی داشتیم و تنها هدفمان این بود چراغ خانه موسیقی را روشن نگه داریم. همچنین دولت قبلی هیچ کمکی به خانه موسیقی نمیکرد و ما مجبور بودیم خودمان هزینهها را تامین کنیم؛ در صورتی که این کار وظیفه دولت و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و باید از نهادها حمایت و پشتیبانی کند ولی در کل در دولت قبلی ما از سوی دولت حمایت نشدیم. همچنین ما با هم در تعامل نبودیم در نتیجه دچار روزمرگی شده بودیم. من به عنوان مدیر عامل فقط به فکر این بودم خانه موسیقی را سرپا نگه دارم و فکر میکنم کارنامه کاری ما خیلی فراتر از امکاناتمان است. همچنین میتوانستیم خیلی از کارها را انجام ندهیم ولی ما کارها را به خوبی انجام دادیم و مطالباتمان را داشتیم. خیلی از کارها رسانهای نمیشود و فکر میکنیم چون رسانهای نمیشود در نتیجه انجام نمیشود در صورتی که این تلقی اشتباه و نادرست است. مثلا ما همیشه پیگیر حقوق هنرمندان در زمینه حقوق مولف و مصنف هستیم.
مشکلی دیگری که وجود دارد لغو کنسرت در شهرستانهاست، خانه موسیقی چه کاری در این زمینه انجام داده است؟
در دولت قبلی چندین بار بیانیه دادیم ولی به نتیجه نرسیدیم و حتی اعتراض هم کردیم. الان این موضوع جزو بحثهای جدی ما با وزیرفرهنگ و ارشاد است.در جلسه همایش هنرمندان در تالار وحدت هم حضور ایشان گفتم که لغو کنسرت هنرمندان جزو مهمترین مسائلی است که باید در این دولت حل شود؛زیرا این موضوع بر روح و روان هنرمندان تاثیر گذاشته و آنها را ناامید کرده و لطمههای زیادی به هنرمندان وارد ساخته است. در همین راستا آقای جنتی هم قبول کرده است که این مشکل را حل کند؛ زیرا وزارت ارشاد فقط وظیفه اش مجوز دادن نیست بلکه باید از مجوزهایی که صادر میکند نیز دفاع و حمایت کند.البته سنگلاخها و موانع جدی در این زمینه وجود دارد. دولت باید کاری انجام دهد تا زمانیکه مجوزی صادر شد تمام ارکان دولتی پشت آن مجوز باشند و از آن حمایت کنند.
شاهد این هستیم که مثلا مجوز در تهران صادر میشود ولی در شهر دیگر مجوز را لغو میکنند…
متاسفانه این مشکلات فراگیر شده است و باید آن را برطرف کنیم؛ البته یک شبه نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم.
خود گرفتن مجوز الان تبدیل به یک مشکل اساسی شده است که منجر به کناره گیری گروههای جوان از فعالیت صحنهای شده است. یعنی به دلیل طولانی شدن پروسه مجوز، گروهها نمیتوانند تبلیغات انجام دهند؛در این راستا چه کردهاید؟
بهطورکلی روند صدور مجوز باید تسریع شود زیرا این کار در اقتصاد موسیقی اثر دارد. بسیاری از قوانین دست و پا گیر است و باید مسیر را کوتاه کنیم.آقای پیروز ارجمند(مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد) قول داده این مشکل را حل کند.همچنین بحث زمان بسیار مهم است به عنوان مثال در یکی از تالارهای پاریس هر سال کتابچهای منتشر میشود که برنامههای سال آینده را در آن نوشته است . چرا تالار وحدت نباید مانند این کار را انجام دهد؟ اگر این رویه درست و استاندارد شود هنرمندان و حتی مخاطبان میدانند که شش ماه آینده چه موسیقیدانی کنسرت دارد و به راحتی میتوانند برای برنامه مورد علاقه خود برنامه ریزی کنند.
آقای دهقان شما موسیقی را از چه سالی آغاز کردید؟
من موسیقی را از ۹ سالگی و با ساز کمانچه نزد سعید فر جپوری آموختم. ساز کمانچه را دوست داشتم و فکر میکنم به خاطر جدیتم و شخصیت برجسته سعید فرج پوری طی ۶ سال آموزش کمانچه را نزد ایشان به اتمام رساندم.
آقای دهقان آشنایی خوبی نسبت به ادبیات ایران بخصوص شعر نو دارید، کمی در این باره صحبت کنید؟
این شکلگیری از زمان کودکی اتفاق افتاد. من متولد ۱۳۶۳ هستم و از هشت سالگی به موسیقی و ادبیات علاقه مند شدم. در خانواده ما به موسیقی و ادبیات اهمیت زیادی میدادند و این اهمیت شکوه و زیبایی هنر را در چشم من دوچندان میکرد. به عنوان مثال شعری از سایه خوانده میشد و من میدیدم که همه چقدر مبهوت زیبایی شعرند و چقدر شاعرش را میستایند.آنچه برای من قابل توجه و لذت بخش بود تاثیر عمیق احساسی شاعر به مردمی بود که هرگز آنها را ندیده است.بنابراین من هم دلم میخواست که بیشتر در معرض این زیبایی قرار بگیرم و شعر خواندن از لذتبخشترین کارهایی است که من از کودکی تاکنون انجام میدهم.
چطور شد تصمیم گرفتید با حمیدرضا نوربخش همکاری کنید، در کشور ما خوانندگان زیادی وجود دارند اما بیشتر آهنگسازان با خوانندگان سرشناس کار میکنند، لطفا کمی در این زمینه صحبت کنید.
شما وقتی گروهی به اسم گروه قمر تشکیل میدهید میتوانید این قدرت را داشته باشید که یک تعادل و یک توازن را در کارتان ایجاد کنید. به نظر من قدرت و ضعف هنرمند در این جاست که بتواند کارش را به زبان مردم نزدیک کند و مردم را با خودش همراه کند. زمانی که کار را شروع کردم تصور غلطی داشتم و فکر میکردم اکر کار از ریشه درست باشد همه چیز رو به راه است ولی بعدها متوجه شدم اینطور نیست و باید یک کار مداوم و همیشگی داشته باشیم. زمانی که کار را شروع کردم شانس این را داشتم که با همنسلان خودم کارم را آغاز کنم. گروه قمر با سینا سرلک و امیر تفتی شروع کرد و بعد با سالار عقیلی همکاری کردیم. از طرفی همان طوری که سالار عقیلی از من به عنوان آهنگساز استفاده میکرد من هم از سالار عقیلی استفاده کردم و بهتر است بگویم سالار عقیلی خیلی به من کمک کرد تا من بتوانم بر مخاطبانم تاثیر بگذارم. من زمانیکه گروه قمر را تشکیل دادم ۲۲ سالم بود و الان ۳۰ ساله هستم. رابطه من و آقای حمیدرضا نوربخش مانند شاگرد و استادی است. من باید در ابتدا خیلی چیزها را با همنسلان خودم تجربه میکردم و زمانی که به یک سطح قابل قبول رسیدم میتوانستم با یک نسل بالاتر از خودمان همکاری کنم. تجربههایی که با سالار عقیلی داشتم خیلی خوب بود. من جسارت داشتم تا در شهرستانها کنسرت برگزار کنم و در آن زمان نمیتوانستیم به راحتی در شهرستانها کنسرت برگزار کنیم. خوشبختانه ما به یک پیشرفت نسبی رسیدیم؛ البته دیدگاهها با هم فرق میکند.سالار عقیلی خودش را مطرح کرد و من هم فکر میکنم به آن چیزی که میخواستم رسیدهام. فکر میکنم امروز تازه به نقطه شروع رسیده ام.الان تا حدودی مخاطبان ما را شناختهاند و تا الان همه تلاشمان بود تا نهالی را که کاشتیم به ثمر برسانیم که خوشبختانه الان به یک بالندگی رسیدهایم و توانستهایم خود کفا شویم. من از نوجوانی آرزویم این بود با حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده درجه یک کار کنم.حضور ایشان خیلی روی من تاثیرگذار بود. کسوت ایشان روی کارکرد و حتی نوع نوازندگی و آهنگسازی گروه تاثیر گذاشتهاست. مثلا زمانی که کارهای چند سال پیش را گوش میکنم میگویم، ضربآهنگ کارهایم چقدر تند بودهاست. الان که کارها را گوش میکنم متوجه میشوم حضور حمیدرضا نوربخش روی کارم تاثیر زیادی گذاشته و همه چیز معقولتر شده است.
آقای دهقان فکر میکنید صدای حمیدرضا نوربخش با فرم آهنگسازی شما همخوانی دارد و میتواند تاثیرگذار باشد؟
صدای حمیدرضا نوربخش یکی از زیباترین صداهاست. براساس سلیقه من جنس صدا و فرم صدای ایشان بینظیر است.یادم میآید زنده یاد پرویز مشکاتیان هم چنین اعتقادی را داشته است. فرم آثار من عوض شده است. ایشان توانایی خاصی دارد و من تصانیفی خاص صدای ایشان ساختهام و در مقایسه با گذشته از کارم راضیتر هستم؛ البته ممکن است در این کار مخاطب عام نداشته باشیم ولی هدفمان این است تاثیرگذاری داشته باشیم و مخاطب را با فرم صحیح موسیقی آشنا کنیم.من اعتقاد دارم یک زمانی گروه عارف و گروه شیدا را داشتیم اما از یک جایی به بعد رشتهای بریده شد و فرم موسیقی ایرانی به درستی ارائه نشد. از یک جایی فعالیتها کمتر شد و بنا به دلایل مختلف اعضای گروه از هم جدا شدند؛در همین راستا نمیتوان گفت که گسستگیها به خاطر این بوده که مردم موسیقی ملی دوست نداشتند.
فکر میکنم الان چند مساله مختلف دست در دست هم میدهند تا اتفاق خوبی بیفتد. من مخاطبم را میشناسم و هشت سال کنسرتهای خوبی برگزار کردهایم و به انسجام دست پیدا کردهایم. حمیدرضا نوربخش هم یک خواننده واقعی است و من به این جریان امیدوارم.
دیدگاهتان را بنویسید