×
×

غلامرضا رضایی به یاد زنده یاد خوشرو: بدرود خوشرویِ خوش خویِ خوشخوان

  • کد نوشته: 353226
  • 15 اسفند 1398
  • ۰
  • غلامرضا رضایی، آوازخوانِ نام آشنای موسیقی ایرانی، یادداشتی را به یاد زنده یاد استاد ابوالحسن خوشرو نوشت.

    غلامرضا رضایی به یاد زنده یاد خوشرو: بدرود خوشرویِ خوش خویِ خوشخوان
  • یادداشت غلامرضا رضایی به یاد استاد خوشرو

    غلامرضا رضایی، آوازخوانِ نام آشنای موسیقی ایرانی، یادداشتی را به یاد زنده یاد استاد ابوالحسن خوشرو نوشت.

    به گزارش سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان»، مجموعه پاسداشت های مکتوبِ موسیقی ایرانیان، چند روزی ست با یادداشت ها و دلنوشت هایِ ارزشمند هنرمندان عرصه موسیقی در رثا و به یاد آوازخوانِ فقید مازندرانی منتشر می شود. غلامرضا رضایی، خواننده شناخته شده موسیقی ایرانی کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و یادداشتی را در اختیار ما قرار داده که در ادامه می خوانیدش:

    ‎از جانش می خواند…

    ‎در عین رعایت قوائد، رها می شد. جدا می شد. آفرینشى دگر داشت.
    ‎با صدایش یکی می شد.

    ‎نوع خوانش او همیشه مرا به یاد خوانندگان اسپانیایی می انداخت.
    ‎شیوه ای جدید از صدادهی در خوانش موسیقی میانه مازندران داشت.
    ‎صاحب لحن و شیوه بود.

    ‎تاثیرگذار شد و لحن های حماسی جاودانه به یادگار گذاشت.
    ‎صاحب مهارت در نوازندگی ساز ” لَلِه وا ” و سازهای دیگر
    ‎قرارش با ارکستر و نوازندگان، آن و دَمَشْ بود.

    ‎بارها قرار و تمرین در پای اجرا تغییر می کرد و لحظه را می خواند.
    ‎بنده ی حال بود و هیچ گاه، هیچگاه به دروغ و معذوریت نخواند.
    ‎فارغ از دنیا بود. حتی بیمه نبود !

    ‎او یک هنرمند واقعی از نسلی طلایی بود.
    ‎عصر طلایی استاد محسن پور، عموعلی هاشمی و عمو اصغر مهجوریان و جناب نورالله علیزاده و بزرگانی دیگر …

    ‎من نوجوانی١٣ ساله بودم که اولین بار صدای او را در موسیقی استادان محمدرضا درویشی و احمد محسن پور در اثر موسیقی مازندرانی شنیدم .
    ‎این اثر شاهکاری جاودانه است. عجیب و غریب !
    ‎حضور بزرگان موسیقی چون جنابان لطفی، شکارچی، برخی کامکارها و … در این اثر جلوه
    ‎می کند.

    ‎سال ٩۵ این مجموعه ماندگار برای اولین بار بعد از سالها به اجرا درآمد.
    ‎افتخار داشتم با استاد محمدرضا درویشى و به همراه رفیقانِ دیگر در حضورش اجرا کنم.
    ‎بیشتر شوق شنیدنش را داشتم تا دیدار که دیدارش را تاب نداشتم.
    ‎او صدای واقعی موسیقی مازندران بود.
    ‎صدای امیری و کتولی و نجما و طالبا …

    صدای او را باید در حماسه های رشید خان و هژبر و مشتی شنید.
    ‎بیقرار و شوریده سر که برایش کتاب نوشتن هم کم است.
    ‎هرچه بر اهل هنر رفت بر او بیشتر؛ که روزگار همه روی خود را برایش به رُخ کشید.
    ‎حیاتش ابعاد متفاوت برای نقد و تحلیل دارد.

    ‎ ابوالحسن خوشروی خوشخوی خوشخوان رفت اما صدایش به یادگار ماند.
    ‎جاودان شد.

    ‎برای بیشتر نوشتن من و قلم به رنج هستیم.
    ‎من نه این اندازه دانم و نه این اندازه دارم .

    ‎افسوس

    ‎غلامرضا رضایی

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *