به نقل از انتشارات سوره مهر رضا مهدوی در یادداشتی به چرایی انتشار کتابهای موسیقی پرداخته است:هنگامی که به فهرست کتابهای منتشرشده در زمینه موسیقی (به زبان فارسی) نگاه میکنیم، ملاحظه میشود که تعداد عناوین، نوبتهای چاپ و نیز از این کتابها، نسبت به دوره زمانیِ طولانی خود، مقدار قابل توجهی را شامل نمیشوند. اگر مبدأ تاریخ کتابهای چاپی موسیقی را از سال ۱۲۹۹ شمسی (۱۹۲۰ م) در نظر بگیریم که در آن سال اولین کتاب آموزشی (دستور تار، نوشته استاد علینقی وزیری) چاپ شد، طبق فهرست دقیق کتابشناسی توصیفی موسیقی ایران، تا سال ۱۳۵۹، یعنی شصت سال بعد از آن، کمتر از شصت عنوان کتاب چاپ شده است. یعنی حتی سالی یک عنوان نیز به طور مرتب چاپ نشده است و تازه، بسیاری از این کتابها، مربوط به موسیقیهای غربی و فرهنگ مربوط بدان هستند و کتابهای مربوط به موسیقی ایرانی اقلیت را تشکیل میدهند. هرچند در این میان، شاهکارهای از بیننرفتنی مثل سرگذشت موسیقی ایران در سه جلد (استاد خالقی)، ردیف موسیقی ایران (استاد معروفی) و تاریخ موسیقی ایران (استاد مشحون) هم هست که ارزششان به جای خود محفوظ است، اما بعد از انقلاب و بهویژه بعد از سال ۱۳۶۸، که حکم تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در باب وجوه حرمت و حلیت موسیقی صادر گردید، تعداد چشمگیری کتابهای موسیقی چاپ شدند.
در ادامه این یادداشت آمده است: رشد جمعیت، علاقه بیحد مردم به موسیقی و بهویژه موسیقی ایرانی، تأسیس گروههای موسیقی در دانشگاهها و شکلگیری جریان تحقیق در طبقات مختلف موسیقیدان و نیز ایجاد مجموعه پُربار فرهنگی و هنری مثل حوزه هنری باعث رشد کمّی و کیفی انتشارات موسیقی شد، به طوری که بههیچوجه قابل قیاس با شصت سال سابقه آن در سنوات پیش از انقلاب نیست. هماکنون نیز در این جریان تألیف و نشر ادامه دارد. به طوری که میتوان مجموع برآیند کمّی و کیفی این سی سال را تا چند برابر افزونتر از مجموع آن در شصت سال پیش از انقلاب دانست. گذشته از عوامل فوق، نقش هدایتی ـ حمایتی برخی از ارگانهای دولتی را نیز نباید فراموش کرد. بهویژه توجه به موسیقیهای مذهبی و آیینی و نیایشی در سنوات اخیر بسیار فزونی گرفت، و از دل جشنوارهها کتابهای ارزشمندی درآمد که بخش عمده آن مربوط به مرکز موسیقی حوزه هنری است. همچنین رویکردهای تئوریک و فلسفی و تاریخی نیز در بیست سال گذشته در شعبهها و شاخههای گوناگون تولد یافته و پژوهشگران جوان (با میانگین سنی ۳۰ تا ۴۵ سال) آثاری را عرضه کردهاند که در بالاترین سطوح ممکن ارزیابی میشود. توجه به فرهنگ مطالعه بین اهل موسیقی افزایش یافته به طوری که بعضی کتب (از قبیل همان سرگذشت موسیقی ایران) که در سالهای پیش از انقلاب، هر ۲۵ سال یک بار تجدید چاپ میشدند، اکنون هر دو سال یک بار تجدید چاپ میشوند.
در ادامه نیز میخوانیم: تمام اینها، همکاری و همدلی متقابل بین مردم ـ هنرمندانـ دولتمردان را در اشاعه فرهنگ کتابخوانی در زمینه موسیقی نشان میدهد. بدون تردید، اتخاذ سیاستهای نیکوی گزینشی، نخبهگرایی همراه با حفظ شئون مردمی، و سیاستهای حمایتی از مؤلفان و ناشران، میتواند این جریان نیکو را فراگیر و فراگیرتر کند. طبیعی است که در این بین، آثار متوسط به پایین، گاه کمارزش و گاه به صورت کتابسازی دیده میشود (گو اینکه همانها هم نقشی مثبت در جذب مخاطبان انسنایافته با کتاب را دارند) ولی میتوان به روشنی و با استناد کامل مشاهده کرد که کتابهای با ارزش و ماندگار اکثریت را دارند و همانها هستند که بنیان فرهنگ والای آینده موسیقی فاخر کشور اسلامی را میسازند.
به نظر نویسنده مقاله با وجود اینکه هماکنون ۴۰ عنوان کتاب چاپشده در دوره جدید داریم و ۹ عنوان کتاب منتظر چاپ است، مرکز موسیقی حوزه هنری، در عمر بیست و هشت سالهاش، هیچگاه به نشر کتاب به طور متمرکز نپرداخته بود، مگر در هفت سال گذشته (۱۳۸۱ ـ ۱۳۸۸). به این دلیل که مصروف فعالیتهای فرهنگی دیگری از قبیل کنسرتها، برنامههای پژوهشی، جشنوارهها و تولید بود و در نهایت، در دهه ۱۳۷۰ فقط هفت جلد کتاب منتشر شد که چند جلد آن مربوط به جشنوارههای موسیقی نواحی بود و بین سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ تنها چهار جلد کتاب منتشر کرد و اصولاً خود را ناشر کتاب موسیقی نمیدانست. اما موفقیت چند کتاب پرفروش و استقبال گرمی که تنی چند از موسیقیدانان خوشنام و شاگردانشان از این کتابها کردند، هماکنون مرکز موسیقی حوزه هنری را به عنوان ناشری جدّی در زمینه شناخت و گزینش و انتشار کتابهای نخبه و فرهنگساز معرفی کرده و هر روز پیشنهاد تازهای از طرف مؤلفان ارجمند کشور به این مرکز ارائه میشود.
از آنجا که هدف ما (با همکاری بیدریغ برادرانمان در انتشارات سوره مهر) ایجاد بازار نشر و فروش تجاری کتاب نیست، ما از همان اول اهداف خود را تعریف کردیم و افتخار میکنیم که تا همین حالا نیز کارنامه قابل دفاعی در این چهارچوب داریم. قصد ما، به طور کلی، فرهنگسازی و الگوسازی در چهارچوب نظام و اعتقاداتمان بوده است. به همین دلیل با وجود اختیارات ویژهای که داشته و داریم، از سود کلان بعضی آثار، که احتمالاً برخی گوشهها و زوایای آنها با این نظام اعتقادی هماهنگ نبوده، صرف نظر کردهایم تا بتوانیم اعتبار خود را حفظ کنیم.
در ادامه، این مطلب میافزاید: کتابهای منتشرشده در مرکز موسیقی حوزه هنری را به چند دسته ـ از لحاظ محتواییـ میتوان تقسیمبندی کرد:
۱.آثاری مشخصاً اعتقادی که کتابهای مربوط به موسیقی آیینی، تجلی هنر موسیقی در تفکر دینی در فرهنگهای مختلف نواحی ایران مربوط به آن است. برخی از این کتابها مستقیماً به جشنوارهها مربوط میشوند و برخی دیگر به طور مستقل تألیف شدهاند.
۲. کتابهای صرفاً آموزشی، که به عنوان مثال نظر به فقر فرهنگی موجود در زمینه موسیقی کودک (با معیارهای اصیل و فاخر)، در این زمینه اهتمام شده و کتابهایشان استقبال دلگرمکنندهای داشته است. همچنین بعضی کتب که جنبه دانشگاهی دارند. لازم به ذکر است که ما کتاب دانشگاهی (به معنی اخصّ آن) چاپ نکرده و نمیکنیم. این وظیفه بخش انتشارات دانشگاههای کشور است. هرچند برخی از کتابهایمان در دانشکدههای موسیقی به طور جدی استفاده میشوند. کتابهای مرکز موسیقی حوزه هنری، در طیفی بین کتاب عادی و کتاب دانشگاهی هستند و قشر وسیعی از دانشآموختگان موسیقی را شامل میشوند.
۳. آثار فاخر و کلاسیک موسیقی ایرانی، بهویژه در فرمها و قالبهایی که تا کنون بسیار کم کار شده و یا اصلاً کار نشده است. از همان اول تصمیم گرفتیم که بیشتر به انتشار متون آموزشی و تحلیلی بپردازیم و نه انتشار متون نتنویسیشده (با اینکه بازار تجاری پُررونقی دارد)، اما اگر اثری در حدود بالاتر از آثار ارزشمند موجود به دستمان برسد، آن را انتشار میدهیم. این تصمیم باعث شده است که واحدهای تابعه در شهرستانها نیز از این سیاست پیروی کنند و آثاری ماندگار منتشر کنند.
۴. کتابهای مرجع، که مسلماً تعداد آنها در هر رشتهای بسیار کم است و در موسیقی کمتر است. اما واحد پژوهشهای کاربردی مرکز موسیقی حوزه هنری در حال حاضر دو سه عنوان از آنها را چاپ کرده و باز هم خواهد کرد. امتیاز نشر اولین کتابشناسی ویژه موسیقی ایرانی به طریق توصیفی نیز متعلق به همین مرکز است که همکار قدیمی و پژوهشگر شناختهشده موسیقی کشور، سید علیرضا میرعلینقی، آن را نوشته و جلدهای بعدی آن نیز در دست تدوین است. این کتاب مورد تحسین موسیقیشناسان بزرگ داخل و خارج قرار گرفته است.
۵. متون تحلیلی و مخصوص نقد و بررسی و نیز ترجمههایی از بزرگان علم موسیقیشناسی در دانشگاههای کشورهای پیشرفته که ویژه موسیقی ایران کار کردهاند. ناشر معمولی این کتابها را کمتر چاپ میکند چون جنبه تجاری ندارد، ولی بهرغم اینکه نوع کارها در اولویتهای واجبالاجرای ما نیست، در مرکز موسیقی حوزه هنری چاپ اینگونه کتابها را لازم میدانیم و قشر جوان و تحصیلکرده و دانشگاهی را در جریان تحقیقات دانشمندان موسیقیشناس کشورهای غربی در مورد ایران قرار میدهیم.
و بالاخره سخن آخر اینکه دفتر پژوهشهای کاربردی بخش انتشارات مرکز موسیقی حوزه هنری در سالهای اخیر پرکارترین و پربارترین کارنامه و به عبارتی تنها ناشر موسیقی بخش دولتی است. نقش فرهنگساز این کتابها یقیناً غیر قابل تردید است.
دیدگاهتان را بنویسید