بهروز غریب پور: اپرای ملی ایران را با «عاشورا» آغاز کردیم، در سطح جدیدی از هنر قرار گرفتیم و دایما با تجربیات جدید روبهرو میشدیم و به افزودن و یا کاستن عناصر جدید میپرداختیم تا اپرا را نافذتر و جذابتر کنیم.
اپرای «مولوی» تمرین دوم ما بود که هدف در آن تعریف آوازخوانی ایرانی در میان مردم بود و دشواریهای فراوانی داشت تا به نتیجه مطلوب برسد اما سرانجام از چنان محبوبیتی برخوردار شد که در هر اجرا با موجی از تماشاگران روبهرو میشدیم، این موفقیت مرا آماده کرد تا اثر بعد را با رویکرد جدیدی روی صحنه بیاورم.در این رابطه امیر پورخلجی را بیدار کردم تا تامینکننده نقطه نظرهایم باشد؛ موفقیتهای اپرای «مولوی» ذهنیت را برای تماشاگران ایجاد میکرد که در اپرای جدید خواننده و آهنگساز قبلی باشد و این موضوع عملا مقایسه را پیش میآورد به همین دلیل با این که من از کارهای گذشتهام راضی هستم اما میخواستم این کار، کار جدیدی باشد.درباره خواننده نیز این موضوع حایز اهمیت بود، بهخصوص که خواننده کاراکتر را با خود میآورد و این نگرانی پیش میآمد که خواننده قبلی کاراکتر مولوی را به اپرای حافظ بیاورد، علیرضا قربانی با لحن آوازخوانی خاص، خود را مناسب کاراکتر حافظ دیدم اما این نافی تاثیر ارزشمند همایون شجریان نیست.وقتی به همه آثارم طی سالها نگاه میکنم همواره این مساله وجود داشته است که خودم پیشاهنگ تولید بوده ام یعنی به جای این که کسی به من سفارش کار بدهد من جلوتر از مسایل مالی کار را آغاز کردهام. در اپرای حافظ نیز طبق قاعده باید قراردادی منعقد میشد تا کار آغاز شود، نوشتن اپرای مولوی و اپرای حافظ بسیار سخت است و نیاز دارد که از نظر مالی تامین باشی تا فکر و وقت خود را تنها به آن اختصاص دهی اما اگر من منتظر قرارداد میشدم هرگز این اپرا نوشته نمیشد و وقت و انرژی من نیز هدر میرفت.همچنین من باید با آهنگسازی قرارداد ببندم تا آهنگسازی را آغاز کند، درباره طراحی عروسک و صحنه هم همینطور اما ما نزدیک به ۸۰ درصد کار را بدون دریافت یک ریال آماده کردهایم و این نشاندهنده این است که همه ما خود را به فرهنگ و ادب ایرانی مدیون میدانیم و من به عنوان مدیر و کارگران این کار این وظیفه را به عهده گرفتم و دوستانم را توجیه کردم تا بدون قرارداد و دریافت وجه کار را آغاز کنند.باید گفت اگر در شرایطی قرار بگیریم که مجبور شویم کار را در این نقطه رها کنیم، حداقل این است که اپرای «حافظ» نوشته شده است و اگر هم به عمر من نرسد اما در آینده ساخته خواهد شد، اما دریغ و تاسف من از این است که هنوز هیچگونه حمایت مالی صورت نگرفته است
دیدگاهتان را بنویسید