×
×

یادداشتی از «احمد مستنبط»

  • کد نوشته: 76917
  • 29 اردیبهشت 1394
  • ۰
  • امیدوارم حرکت این شاگرد کوچک موسیقی، آغازی باشد برای به کار گیری دقت و وسواس بیشتر در مسیر جلوگیری از جا به جایی های ناگهانی و برقرار کردن نظم و اتحاد بیشتر میان اعضای گروه ها و حفظ ارزشهای این هنر ناب و کهن و اصیل ایرانی….
    +این یادداشت به بهانه غیبت «احمد مستنبط» در کنسرت گروه «نقش» نگاشته شده است!

    یادداشتی از «احمد مستنبط»
  • گروه موسیقی نقش

    گروه موسیقی نقش

    موسیقی ایرانیان – احمد مستنبط: تابستان ۱۳۸۴ بود که شادروان استاد «محمدرضا لطفی» جهت تشکیل گروه بازسازی شیدا تنی چند از نوازندگان جوان را دعوت کردند که علاقه مند به شیوه ی نوازندگی قدما بودند و بیشتر تمرکزشان بر یادگیری آثار اساتید گذشته بود. با توجه به اینکه استاد لطفی پس از سال ها دوری از وطن، تازه به ایران برگشته بودند، آشنایی با تنبک نوازی که با سبک و سیاق قدما و با تسلط به ادوار و ایقاع موسیقی قاجار نوازندگی کند، نداشتند و در جستجوی نوازنده ای برای گروه بازسازی بودند. دراین میان بنده نیز نوازنده ی تنبک گروه همنوازان شیدا بودم که از سوی ایشان برای همکاری موقت و همراهی گروه بازسازی تا پیدا شدن تنبک نوازی ثابت با همان شیوه، دعوت به کار شدم. اولین جلسه ای که جهت معارفه ی اعضاء گروه بود با چند نفر از جمله امیر شریفی آشنا شدم که شور و شوق زیادش به این سبک موسیقی و عشق و عاطفه اش، در مسیر پیشبرد کار گروهی زیر نظر استاد عزیزمان لطفی، باعث شد دوستی عمیقی میانمان ایجاد گردد، تا آنجا که من سعی در تمرین و تقلید از صفحات ضرب نوازی گذشتگان و تحقیق بر آثار ایشان کردم و عاقبت نوازنده ی تنبک گروه بازسازی هم باقی ماندم و دریچه ای نو از بوستانی کهن در مسیر آموزش این هنرجوی بیست و چند ساله ی تنبک با راهنمایی های استاد گران قدر لطفی، به رویم گشوده شد.

    اگرچه پس از اجرای اولین کنسرت گروه بازسازی شیدا، به دلیل تداخل تمرینات و برخی عوامل دیگر، بنده فقط در گروه همنوازان و در بداهه نوازی ها با استاد لطفی همکاری می کردم و نوازنده ی تنبک ثابتی برای گروه بازسازی انتخاب شد اما شعله ی دوستی من و امیر عزیز همچنان زبانه کشید و همکاری مشترکمان در گروه «نقش» که امیر مدیریتش را عهده دار است، تا به امروز ادامه پیدا کرد و حاصل آن ضبط چند آلبوم و اجرای چندین کنسرت در داخل و خارج بوده است.

    شایان توجه است در بدو همکاری من با گروه نقش بنا به ضرورت، نوازندگی ام را تحت تاثیر رپرتوار که اغلب با تکیه بر ریزه کاری ها و بیان موسیقی قدماست، تغییر می دادم اما عجین شدن دلهایمان لاجرم به ساز ما نیز رسید تا حدی که گاهی انتخاب و آهنگ سازی قطعات برای قسمت های ضربی و تصانیف البته با حفظ ارزش ها و ظرایف موسیقی دستگاهی تحت تاثیر ریتم ها و لحن شخصی نوازندگی این جانب تغییر می کرد. دست اندرکاران موسیقی بدین نکته اشراف کامل دارند که همنوازی دو یا چند نوازنده برای رسیدن به بیان مشترک و احساس موازی مستلزم تمرین و ممارست فراوان است و نیاز به نوعی رابطه ی عمیق و زندگی کردن در شرایط مختلف و همراه و همدل بودن طی سالهای مدید دارد. در واقع گروه زمانی معنی واقعی خود را پیدا میکند که تمام اعضای آن یک دل باشند و در اجرای قطعات چه از نظر احساسی و چه از نظر فنی به بیان مشترک رسیده باشند. با توجه به این مهم، اعضای یک گروه مانند حلقه های زنجیر به هم پیوسته اند و هرگاه یکی از حلقه ها نباشد نقص در اتصال آن رخ می دهد و اگر فرد جدید وارد گروه شود طبیعتا نیاز به گذراندن زمان زیادی دارد تا با دیگر اعضاء همدل و همراه شود. متاسفانه اکنون یکی از بزرگترین مشکلاتی که پیکره ی موسیقی این روزهای ما را آسیب زده است، اهمیت ندادن گروه ها و نوازندگان به این موضوع می باشد که شاهد این مدعا را زیاد دیده ایم، نه در گروههای تازه کار و نوپا که در گروه های معروف و با سابقه.گروه نقش که ۵ سال بیشتر از عمرش نگذشته است با تاکید بر اصالتها و حفظ ارزشهای فرهنگی و هنری و فنی و احساسی و انسانی سعی دارد از این تعهد دوری نکند چرا که ارزش و احترام هنر و موسیقی و اعتبار هر یک از نوازندگان گروه در حفظ ااصالتها و این گونه تعهدات است. متاسفانه بنده در حال حاضر جهت انجام کارهای شخصی به ضرورت و ناچار عازم سفر به دیار غربت هستم و با اینکه تلاش های فراوان برای تغییر تاریخ سفرم کرده ام، بخت یاری ام نکرد و حسرت همراهی دوستانم در گروه نقش و شوق دیدار شما عزیزان را بر دلم نشاند. از این رو تصمیم به نوشتن این سیاهه گرفتم تا دلیل جای خالی خود را میان یکدلان گروه نقش و مقابل شما سروران، همراه با کمی درد و دل صمیمانه، توضیح دهم.

    امیدوارم حرکت این شاگرد کوچک موسیقی، آغازی باشد برای به کار گیری دقت و وسواس بیشتر در مسیر جلوگیری از جا به جایی های ناگهانی و برقرار کردن نظم و اتحاد بیشتر میان اعضای گروه ها و حفظ ارزشهای این هنر ناب و کهن و اصیل ایرانی.

    در خاتمه جا دارد نکته ای را به عنوان قدرشناسی از خواننده ی گروه و دوست عزیز و هنرمندم مهدی امامی، عرض کنم تا زحمت هایش را سپاسی گفته باشم و توانمندی اش را برای دیگر خوانندگان هم زمان به خصوص جوانان، به عنوان یک درس از دفتر رفاقت اذعان کنم. امامی که قدرت آواز خوانی اش بر ما پوشیده نیست، دستی در نوازندگی سازهای ملودیک و کوبه ای دارد و دف و دایره را به زیبایی و شیرینی نوازش می کند و احساس هنجره اش در کوبش اش شعفی توامان به ارمغان می آورد. پس از آنکه کوششم برای تغییر تاریخ سفر باطل گشت از او خواهش شد در قسمتهای ضربی قطعات همراه با گروه علاوه بر خواندن، با دایره، گروه نقش را همراهی کند تا جای خالی تنبک کمتر به چشم آید. اگرچه زحمتش دو چندان شد و تنها چند روز بیشتر وقت برای تمرین ندارد، اما با شناختی که از اراده اش دارم مطمئن هستم مانند آوازش استادانه ضرب می گیرد و شور و هیجان قطعات را بیشتر می کند. از امیر شریفی عزیز که با همکاری و دلداری اش جهت انجام سفرم با مهر تمام مرا یاری کرد بی نهایت سپاس گزارم و از دوستانم در گروه نقش پوزش می طلبم و از حضار گرانقدر صمیمانه و عاجزانه عذر خواهی می کنم که حضور فیزیکی در مقابل مهر و لطف بی کرانشان نصیبم نشد،اگرچه روح و جانم همراه گروه و در میان شماست.

    با احترام و مهر

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *