×
×

فرزاد فرزین شومن خوبی است

  • کد نوشته: 70911
  • 06 اسفند 1393
  • ۹ دیدگاه
  • اگر قرار باشد شهرام شکوهی را در یک جمله توصیف کنیم خاکی بودن، بهترین صفتی است که برازنده اوست. او که موسیقی را از سال ۱۳۷۱ با فراگیری آواز ایرانی به مدت سه سال آغاز کرد، با مهربانی و سخاوت بسیار با مخاطبان و اطرافیانش برخورد می‌کند…
    +کنسرت‌هایی که در خارج از کشور برگزار می‌شود به مذاق دوستان خارج‌نشین خوش نمی‌آید و این احساس یک جور دشمنی تلقی می‌شود در صورتی که این دشمنی یک طرفه بوده و تنها از طرف آنهاست نه ما!

    فرزاد فرزین شومن خوبی است
  • شهرام شکوهی

    شهرام شکوهی

    اگر قرار باشد شهرام شکوهی را در یک جمله توصیف کنیم خاکی بودن، بهترین صفتی است که برازنده اوست. او که موسیقی را از سال ۱۳۷۱ با فراگیری آواز ایرانی به مدت سه سال آغاز کرد، با مهربانی و سخاوت بسیار با مخاطبان و اطرافیانش برخورد می‌کند. شکوهی که هم به گیتار علاقه داشت و هم به آواز سنتی سعی کرد در شیوه آوازخوانی‌اش سبکی متشکل از موسیقی فلامنکو و اسپانیش را با تحریرهای کم موسیقی ایرانی تلفیق کرد.

    این خواننده در دوران دانشجویی‌اش در سال ۱۳۸۰ کنسرت‌هایی را به همراه گروهی که در آن عضو بود به صورت دانشجویی برگزار کرد ولی بنا به دلایلی از موسیقی کناره گرفت و تا مدت‌ها تقریبا موسیقی را فراموش کرد و معتقد بود نباید به موسیقی به چشم یک شغل نگاه کرد. ورود این خواننده پاپ به موسیقی حرفه‌یی در سال ۱۳۸۵ و با آهنگ «مدارا» اتفاق افتاد. آهنگی که در یک استودیوی خانگی کوچک و با کمترین امکانات ضبط کرد. در گفت‌وگوی پیش رو با شکوهی از همه‌چیز و هر دری بی‌پرده سخن گفتیم. او هم تعارفات معمول را کنار گذاشته و درست سر اصل مطلب می‌رفت…

    چطور شد شهرام شکوهی سراغ موسیقی آمد؟ اصلا چطور به خوانندگی روی آورد؟

    من شدیدا به موسیقی علاقه داشتم اما هدفم خوانندگی نبود چون در حقیقت فضایی که آن زمان بر موسیقی حکمفرمایی می‌کرد، به گونه‌یی نبود که بتوان راحت تصمیم‌گیری کرد…

     پس چطور شد که با چنین جوی به سمت خوانندگی رفتید؟ آیا استعدادی در خود می‌دیدید؟

     استعداد در آواز خواندن و صدای خوش داشتن در خیلی‌ها وجود دارد. ما هم مثل آن خیلی‌ها کارمان را شروع و اواخر سال ٨٠ بود که دو کنسرت دانشجویی برگزار کردیم و همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره کردم با وجود فضای آن زمان که موسیقی داخلی جایگاه آن چنانی مثل الان نداشت استقبال بی‌نظیری از این اجراها شد و باعث انگیزه‌یی شد که متوجه توانایی‌ام برای فعالیت در این عرصه بشوم.

     موانعی هم در طول این مسیر وجود داشت…

    صددرصد، زمانی بحث یادگیری، مطرح بود. ما دوست داشتیم یاد بگیریم اما زمان و سن و سال‌مان برای یادگیری خیلی دیر بود و آموزشگاه‌ها مثل الان نبود و فضای آزاد وجود نداشت. مثلا آموزش ساز ممنوع بود، ممنوع به این معنا که فضای درستی حاکم نبود و حتی حمل ساز دردسرهایی به همراه داشت. موانع زیاد دیگری هم بودند که نیازی به گفتنش نیست اما جالب است که بعدها هر چقدر تجربه و یادگیری ما بیشتر شد به همان اندازه موانع بزرگ‌تر شدند. ولی مشکلات همیشه وجود دارند و این ما هستیم که باید با وجود تمام این مسائل به هدف‌مان دست پیدا کنیم.

    شما در ابتدای کار در یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای حضور پیدا کردید. درباره حضورتان در این شبکه بگویید و اینکه آیا موفقیت هنری خود را مدیون آن هستید؟

    درباره آن صحبت زیاد شده و ترجیح می‌دهم حرفی در این مورد نزنم.

    در موزیک اشباع شده پاپ، تقریبا هر خواننده‌ای سعی کرده، سبک خاصی را دنبال ‌کند. با این تفاسیر چقدر خودتان را صاحب سبک و به نوعی متفاوت از دیگر خوانندگان می‌دانید؟ الگوی خاصی داشتید؟

    خاص بودن واژه سنگینی است برای تعبیری که شما به آن اشاره می‌کنید؛ چون معمولا افراد، خودشان را تافته جدا بافته فرض می‌کنند. به دیگران کاری ندارم، خودم را می‌گویم. به نظرم این خاص بودن به این معناست که اگر می‌خواهید در موسیقی حرفه‌ای کار کنید باید از هر حیث – از خواندن گرفته تا سبک و صدا- همین خاص بودن که شما می‌گویید حس شود.

    در این خاص بودن، به دیده شدن و ستاره‌شدن هم فکر می‌کنید؟

    این دیده شدن زیاد اهمیتی ندارد، این نگاه گاهی مثبت است و گاه منفی، من هنوز هم فکر می‌کنم خیلی‌ها غیر از مردم عادی – خصوصا آنها که دست‌اندرکار موسیقی هستند- دید منفی‌شان بیشتر از نگاه مثبت ‌نمود پیدا می‌کند. در واقع درباره من که این جور صدق می‌کند.

    سوال قبلی را درباره داشتن الگویی خاص، پاسخ ندادید؟

    نه واقعا تا به حال از کسی تقلید نکرده و از آن به‌شدت گریزانم. اما اگر بحث تقلید باشد من برای این کار زمان زیادی داشتم. اما من این کار را نکردم، حالا که گاهی اوقات به آن دوران فکر می‌کنم، متوجه می‌شوم که خدا چقدر مرا دوست داشته که نگذاشته هیج موقع این کار را انجام دهم، در واقع این سالم کار کردن من یک فاکتور اصلی برای موفقیت من بوده است، چون در آن زمان تقلید کردن، راه آسانی برای دستیابی به شهرت بود اما از آنجایی که اعتقادی به تقلید نداشتم این کار را نکردم. از طرف دیگر صدای من به واسطه جنس و رنگ خاصی که داشت چنین اجازه‌یی را هم به من نمی‌داد. شاید تعریف از خود باشد، اما من شبیه هیچ کس نیستم.

    بپردازیم به قطعه «مدارا» که به محض انتشار بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت، شنیده شد و به نوعی این قطعه تبدیل شد به مگاهیت شهرام شکوهی. دلیل این اتفاق را چه می‌دانید؟

    دلیل اصلی آن شنا کردن برخلاف جریان آب بود. آن زمان وقتی موزیک‌های مختلف را گوش می‌کردید آهنگ‌ها و موسیقی‌های خوب کم بود و آثار صوتی و قطعات موسیقی آن طور که باید، شما را جذب نمی‌کردند، اما «مدارا» به یکباره حس و حال و سبکی را بیان کرد که با بقیه آثار آن زمان تفاوت داشت، این به قول شما «خاص بودن» در اصل یک تیغ دو دم است، ممکن است شما را نابود کند یا برعکس به عرش برساند که البته این موضوع درباره من به شکل مثبت آن صدق کرد و به نحوی «مدارا» شناسنامه کارهایم شد.

    فکر می‌کنید این نقطه اوج محبوب شدن زود بود یا دیر؟

    من ۴٠ سال دارم.

    خب این چه معنایی را تایید می‌کند؟

    مساله‌یی که درباره من وجود دارد این است که خیلی‌ها فکر می‌کنند من یک شبه ره صدساله را پیموده‌ام و به اینجا رسیده‌ام اما آن چه مسلم است گذشته من و سابقه هنری‌ام گویای همه این مسائل است، زمانی که سال ۶٧ شروع به یادگیری موسیقی کردم برای کسی مثل من -برای شروع- آن زمان خیلی هم دیر بود. شرایط آن زمان با حالا خیلی فرق می‌کرد اما با این وجود برای خودم آهنگسازی می‌کردم و تجربه‌یی هر چند اندک داشتم. حالا شما در نظر بگیرید از سال ٧۶ تا ٩٠ (زمان پخش آلبوم «مدارا») چیزی نزدیک به ١۴ سال زمان گذشته و این چندین سال تجربه، رنج و زحمت زیادی را در پی داشته که تحمل کردم و فکر می‌کنم برای ارایه کار حرفه‌یی مناسب و لازم بود.

    شهرام شکوهی

    شهرام شکوهی

    از نخستین اجرا و حواشی آن زمان برای‌مان بگویید؟

    واقعیتش را بخواهید نخستین اجرا برای من شروع خوبی بود و برخی از دوستانی که در این برنامه حضور داشتند جدای مخاطبان از جمع منتقدان، روزنامه‌نگارها و دوستان هنرمندم از نبود استرس در من متعجب بودند و این کنسرت به نحو احسن برگزار شد. البته این را هم بگوییم که پیش از این اجرا، نزدیک به چندین اجرای خیلی بزرگ نیز داشتم. به همین دلیل هم تجربه اولم محسوب نمی‌شد.

    و این اجراها در کجا بود؟

    مثلا در ایستگاه یک توچال برای تولد امام رضا (ع) برای نزدیک به ١۵ هزار نفر، اجرایی داشتیم که من و گروهم قبلا اینچنین تجربه‌ای را کسب کرده بودیم و ترسی از صحنه نداشتیم، کارمان طوری ایجاب می‌کرد، حتی روزهای اول با آقای کاشانیان (سرپرست ارکسترم) و دیگر دوستان در مورد اجرا صحبت کرده بودیم و به این نتیجه رسیدیم که قطعاتی را در آلبوم قرار دهیم که بتوانیم دقیقا مشابه آنها را روی صحنه اجرا کنیم چه از نظر ساز‌بندی و چه از نظر صدا و… می‌خواستیم اجرا دقیقا عین آلبوم باشد.

    یعنی تحریرها و گام‌ها هم هیچ تفاوتی نداشتند؟

    خیر، حتی گام‌های صدای خودم را پایین و بالا نمی‌بردم و درست مانند آلبوم همان چیزی را که در آلبوم مردم شنیده بودند را اجرا کردم. گذشته از این صحبت‌ها، کسانی از من درخواست اجرای پلی بک برای جاهایی که موسیقی زنده وجود ندارد، می‌کنند. من به هیچ‌وجه به این کار تن نمی‌دهم و به کل از «پلی بک» بیزارم چون اعتقاد دارم این، فریب دادن مردم است.

     شما نباید مخاطب را فریب دهید و لب بزنید. حتی اگر به مخاطب رسما اعلام شود که اجرا «پلی بک» است، باز هم یک جور کلاهبرداری شده، از دید من این مساله کاملا رد است چون کسی که برای شکوهی هزینه کرده و بلیت تهیه می‌کند، از هر لحاظ که فکرش را بکنید – چه مالی و چه زمانی- برای شما اهمیت قایل شده و باید از سالن راضی بازگردد، به جرات می‌گویم که من تا به امروز این رضایت را در چشمان مخاطبانم دیده‌ام. از انتشار آلبوم «مدارا» تا به امروز دو سال گذشته و من به همراه گروهم تقریبا ۴٠ اجرای زنده داشتیم که فکر می‌کنم در همه آنها سنگ تمام گذاشتیم.

     قبول دارید که یک خواننده «پاپ – فلامینکو» یا همان سبک «اسپانیش» هستید؟ مثلا در اجرایی که با بهنام صفوی داشتید از آنجایی هم که او کاملا «اسلوخوان» است این تناقض کاملا مشهود بود، پیشنهاد این اجرای مشترک از طرف چه کسی مطرح شد؟

    سید محمد کاظمی (ترانه سرا) پیشنهاد داد و از آنجایی که من بهنام را هم به لحاظ شخصیتی و هم به لحاظ هنری دوست دارم و کارش را می‌پسندم برایم یک افتخار بود که با او اجرای مشترک داشته باشم.

    اواخر سال ٩١ یک کلیپ تصویری از تعدادی از خوانندگان پاپ منتشر شد که قطعه «اسیری» هم از شما در این آلبوم وجود داشت، آیا از کیفیت کار راضی بودید؟ یا این کار فقط برای دیده شدن شما بود؟

    خیر، در واقع این داستان قصه طولانی دارد، در واقع پیش از انتشار آن ما برای دو قطعه کلیپ ساختیم که یکی «مدارا» بود و دیگری همان کلیپی بود که در آن آلبوم منتشر شد. بعدها با تهیه‌کننده آن اثر به مشکل برخوردیم و همکاری‌مان قطع شد و این کلیپ‌ها بی‌نتیجه ماند تا اینکه موزیک ویدیو «مدارا» به دلیل برخی مسائل خاص، کاملا ناخواسته توسط یک سری افراد در تمام شبکه‌ها علی الخصوص شبکه‌های ماهواره‌ای پخش شد که دو بعد متفاوت را ایجاد می‌کرد. از یک نظر بد بود از یک نظر خوب. اما برگ برنده در دست ما، کلیپ «اسیری» بود که به هر زحمتی مانع پخش آن شدیم و چون نسخه‌های دیگری از این قطعه در دست دوستان دیگر بود و امکان لو رفتن مجدد آن هم وجود داشت و از طرف دیگر صحبت‌هایی هم برای انتشار این آلبوم تصویری پیش آمده بود بهترین موقعیت را برای پخش آن کلیپ دانستم و خوشبختانه بسیار هم زیبا با معیارهای اسلامی و با مجوزهای لازم منتشر و پخش شد.

     پس، از کلیت کار رضایت داشتید…

    همان‌طور که گفتم ما این کار را چهار سال پیش حتی قبل از انتشار آلبوم آماده کرده بودیم خب مسلما اگر قرار بود امسال این ویدیو را بسازیم شرایط فرق می‌کرد.

    این نشان‌دهنده علاقه وافر شما به انتشار تصویر و کلیپ است…

    کم نه.

    بنابراین ممکن است در آینده شاهد موزیک ویدیو‌های بیشتری از شما باشیم؟

    شهرام شکوهی

    شهرام شکوهی

    احتمال آن زیاد است و اگر شرایطش مهیا باشد به‌طور حتم این کار را خواهیم کرد.

    در حال حاضر شما جزو خوانندگان شرکت «اکسیر نوین» هستید آیا این نظم و برنامه کاری- چه مثبت و چه منفی- برای همه خوانندگان این شرکت وجود دارد؟

    رضا خانزاده (تهیه‌کننده این شرکت) با وجود سن کم و با وجود تازه کار بودن نظم کاری خاصی دارد و تا به امروز از همکاری با او گله‌یی ندارم. اگر بخواهم در دو کلمه ایشان را توصیف کنم، می‌گویم: «بی نظیر و بی‌نقص!» اگر هم اشکالی وجود داشته حتما از طرف من بوده است.

    کنسرت اخیرتان در شهر ونکوور کانادا در یکی از بهترین سالن‌های این شهر برگزار شد آن هم در شرایطی که تنها اجازه همراهی یک نوازنده وجود دارد و شما پنج نوازنده با خود به همراه داشتید. در این باره چه برای گفتن دارید؟

    معمولا کنسرت‌هایی که در خارج از کشور برگزار می‌شود به مذاق دوستان خارج‌نشین خوش نمی‌آید و این احساس یک جور دشمنی تلقی می‌شود در صورتی که این دشمنی یک طرفه بوده و تنها از طرف آنهاست نه ما. این بدان معناست که وقتی داخلی‌ها برای اجرای کنسرت به خارج از کشور می‌روند – علی‌الخصوص امریکا و کانادا- به نوعی در کارمان سنگ‌اندازی می‌کنند. این اتفاق در اروپا کمتر رخ می‌دهد. اما این اجرا به بهترین شکل ممکن برگزار شد، این نکته را هم باید بگویم که قبل از ما شاید تنها یک یا دو خواننده پاپ ایرانی خارج توانسته بودند در آن سالن اجرا داشته باشند.

    نظر عوامل اجرایی درباره این اجرا چه بود؟

    مسلما نظر آنها هم مثبت بود اما واقعا چیزی که مهم است همان مساله رضایت مخاطب است و بس. این رضایت مردمی از رضایت بنده و دیگر عوامل اجرایی مهم‌تر بوده و خواهد بود.

    شما با بابک جهانبخش هم تجربه یک اجرای دو نفره داشتید، آن هم اجرای قطعه پرطرفدار «من و بارون»… چطور شد که این اجرای دو‌نفره را انجام دادید؟

    بحث اجرای دو نفره بود و ما بدون برنامه اجرا کردیم چون قرار اصلا برای اجرا نبود و یک جورایی بابک را غافلگیر کردیم و البته صدابردار هر دوی ما را!

    چطور؟

     اواسط اجرا میکروفن بابک قطع شد و تنها صدای من پخش شد که قبول دارم اجرای خوبی نبود و از همین جا از بابک عذرخواهی می‌کنم.

    بعد از این ماجرا به فکر اجرای مشترک دیگری برای جبران این اجرا نیفتادید؟

    سوال خوبی بود، قرار بود قبل از کنسرت کانادا این کار را انجام دهیم اما چون بابک درگیر آلبوم خودش بود و من هم مشغولیت‌های خودم را داشتم این کار میسر نشد.

    نظرتان درباره اجرای دیگر خوانندگان پاپ چیست؟

    درباره بابک جهانبخش باید بگویم که اجراهای زنده‌اش با اجراهای ضبط شده‌ در استودیو یکی است. یا فرزاد فرزین «شومن» خوبی است و البته محسن ‌یگانه هم در اجراهای زنده مسلط و خوب است.

    آلبوم اول‌شما با عنوان «مدارا» موفقیت چشمگیری داشت، اما این اتفاق درباره دیگر آلبوم‌ شما یعنی«کولی عشق» تکرار نشد.

    به نظر من ملاک موفقیت یک آلبوم، این است که مردم بتوانند در اجراها تمام قطعات را از حفظ همراهی کنند.

    یعنی این مساله درباره آلبوم دوم‌تان «کولی عشق» هم صدق می‌کند؟

    آلبوم دوم نمی‌تواند مسلما موفقیت اثر اول را تکرار کند و باید دو برابر آلبوم اول کار می‌کردم که نکردم. هر دو آلبوم از نظر مردم یکی هستند اما از نظر خودم در مقایسه با شعر و ملودی آلبوم دوم پیشرفت داشته است.

    اما اکثر منتقدان موسیقی بر این باورند که شهرام شکوهی با وجود صدای خوب دچار تکرار شده است. خودتان چقدر با این مساله موافق هستید؟

    من کلا دو آلبوم داشتم. مساله تکرار را باید درباره کسی مطرح کرد که حداقل هفت آلبوم داشته باشد نه برای من که کلا مجموع تراک‌های هر دو آلبومم به هفده تا می‌رسد. در کل صدای من در همین حد است. همان‌طور که رضا یزدانی با داشتن سبک راک مسلما نمی‌تواند تغییر سبک داده و سنتی بخواند.

    کنسرت شهرام شکوهی (برای بزرگنمایی تصویر کلیک کنید)

    کنسرت شهرام شکوهی (برای بزرگنمایی تصویر کلیک کنید)

    شما امسال در جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر هم به اجرای برنامه می‌پردازید. قرار است در این کنسرت چه برنامه‌یی اجرا کنید؟

     امسال دومین سالی است که در این جشنواره حضور دارم و تمام تلاش‌مان را خواهیم کرد تا برنامه خوبی را اجرا کنیم. در جشنواره فجر موضوع رقابت هم مطرح است اما این رقابت باید بین جوان‌هایی باشد که قصد تشکیل گروه دارند، امثال ما نمی‌توانیم با هم رقابت داشته باشم نه اینکه از رقابت ترسی داریم، نه! اما هرکس در سبک کاری‌اش طرفداران خاص خودش را دارد و همان‌ها مخاطبان اصلی هستند. اما‌ای کاش شرایط برای ما خوانندگان بهتر می‌شد، با برگزاری این قبیل کنسرت‌ها فقط درآمد جشنواره تامین می‌شود.

    حضور در این جشنواره وقفه‌ای در اجرا‌های شما ایجاد نمی‌کند؟

    فعلا خبری از اجرا نخواهد بود تا بعد از انتشار آلبوم بعدی‌ام که اگر شرایط درست پیش برود قرار است عید امسال منتشر شود.

     این آلبوم جدید در حال حاضر در چه مرحله‌یی قرار دارد؟

    تمام کارهای تمام شده و برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارسال شده است.

    آینده کاری شهرام شکوهی تا کجا خواهد بود؟

    تا زمانی که بتوانم بخوانم، می‌خوانم.

    خاطرم هست که یک کار برای تیتراژ خواندید که قطعه‌ای از آلبوم بود و دیگر این تجربه را تکرار نکردید؟ علت این عدم همکاری اختلاف با صداوسیما بود یا مساله دیگری مطرح بود؟

    فکر می‌کنم صداوسیما با من رابطه خوبی ندارد وگرنه کار ساختن برای مردم کشورم برای من بالاترین ارزش را دارد و من دوست ندارم مخاطبینم فقط به یک سری افراد خاص که توانایی مالی دارند که می‌توانند به کنسرت بیایند، ختم شود.

     از کنسرت‌های آتی‌تان بگویید…

    اگر خدا بخواهد در شهرهایی مثل همدان، زنجان، اصفهان و… اجرا خواهم داشت و برای سال جدید اگر شرایط توری که برای خارج از کشور دارم مهیا نشد، ادامه تور ایرانگردی‌ام را خواهم داشت در غیر این صورت در امریکا اجرا خواهیم داشت.

     شما به عنوان یک خواننده پاپ ایرانی به همین جایگاه حال حاضرتان بسنده کرده‌اید یا به جهانی شدن هم فکر می‌کنید؟

    جهانی شدن به یک نفر محدود نمی‌شود. تا زمانی که همه افراد فعال در این حوزه طالب این موضوع نباشند، من نوعی هم نمی‌توانم از پس آن بر‌ایم.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *