امیر اثنی عشری (خواننده آواز ایرانی و دانشجوی دکترای زبان وادبیات فارسی): برای مناجات خوانی میتوان دو معنای عام و خاص قایل شد. در معنای عام هر آنچه با استفاده از موسیقی یا آواز خطاب به معبود و یا مشعوق خوانده میشود، مناجات خوانی محسوب میشود. از درد دل عاشقانه پیرچنگی مثنوی گرفته تا خواندن آوازهایی با رویکرد عرفانی از شعرا و یا مناجاتهای مسجع خواجه عبدالله. در این تقسیمبندی یکی از مشهورترینها حضرت داود است که با صوت خوش خود همه جانوران را مسحور میکرده و تعدادی از ترانههای منسوب به وی در کتاب مزامیر یا زبور آمده است. مناجات خوانی به معنی خاص را میتوان در زیرمجموعه آیینها و مناسک مذهبی تعریف کرد. به این معنا، آنچه زرتشتیان ایرانی در آیینهای ویژه خود به صورت آهنگین میخوانند و اذان و سحرخوانی ماه رمضان در اسلام، و نیایشهای سایر ادیان در این تقسیم بندی قرار میگیرد. در ایران میتوان از هر دوی این سنتها نمونههایی را مثال زد و ردپای آن را مشاهده کرد.
محافظت از موسیقی با استفاده از تعزیهخوانی
در ایران پس از ورود اسلام خواندن مناجات به لحن عربی و نیز خواندن اشعار عرفانی و کلام مسجع فارسی، شانه به شانه هم حضور داشتند. حتی برخی مناجاتهای مسجع و آهنگین خواجه عبدالله انصاری را به نوعی مقابله یا نظیرهگویی بر ادعیه عربی میدانند.
از سوی دیگر استفاده از موسیقی برای مناسبتهای گوناگون مذهبی و دینی را در هنر تعزیه خوانی به شکلی ویژه مشاهده میکنیم. نکته قابل ذکر این است که در طول تاریخ و به دلایل اجتماعی، سیاسی و مذهبی محدودیتهای گوناگونی بر موسیقی تحمیل شد، که در دورهای موسیقی از طریق سنت تعزیهخوانی و توسط تعزیهخوانان از گزند نابودی و فراموشی در امان ماند. این همنشینی میان موسیقی و مذهب از طرفی موجب تأثیرگذاری بیشتر مفاهیم اعتقادی بر مخاطبان خود، با ابزار موسیقی بود و از سوی دیگر موجب حفظ و زنده ماندن بخشی از نغمههای موسیقی شد.
اذانهای ماندگار آوازخوانان ایرانی
درخصوص اذانگویی نیز آنگونه که پژوهشگر گرامی آقای هوشنگ سامانی در مقالهای ذکر کردهاند: «اذانگویی با لحن خاص موسیقی ایرانی و مشخصاً نوع شهری آنکه به موسیقی دستگاهی یا سنتی هم شهرت دارد، در اوایل دوره پهلوی اول توسط جناب دماوندی از خوانندگان طراز اول آن زمان صورت گرفت. نخستین نمونه ضبط شده روی صفحات گرامافون در سال ۱۳۰۸ خورشیدی (۱۹۲۹ میلادی)، متعلق به ایشان است. این اذان در فواصل بیات ترک و مشخصاً درآمد اول خوانده شده است. علاوه بر این، سیدحسین طاهرزاده خواننده مشهور مکتب اصفهان که از اواخر دوره قاجار تا اوایل حکومت پهلوی دوم میزیست، نمونههایی از مناجاتخوانی با سبک موسیقی ایرانی در کارنامه خود به جا نهاده است.» جناب دماوندی، تاج اصفهانی، رحیم و سلیم موذن زاده، عطاءالله امیدوار و … نیز اذانهایی را به نام خود ثبت کرده اند. در این میان اذان رحیم مؤذنزاده اردبیلی که در ۳۰ سالگی و در گوشه «روح الارواح» خوانده شده است، بهعنوان نمادی از همنشینی موفق موسیقی ایرانی و فرهنگ دینی، بر دل شنوندگان ایرانی خوش نشسته است. خود او در این زمینه میگوید: «ما ایرانی هستیم. اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذانخوانهایی هستند که تقلید میکنند از عربستان و این پسندیده نیست. خود ما باید ابتکار به خرج دهیم… میخواستم اذانی بگویم که برای فرهنگ ایران و اسلام، یادگاری ارزنده باشد… پس از ضبط این اثر همیشه یک احساس غرور معنوی در طول سالها با من همراه بوده است و اگر تنها همین ثروت معنوی باقی بماند، برای من کافی است.»
بروز متفاوت مناجاتخوانی
با تأسیس رادیو
با تأسیس رادیو درسال ۱۳۱۹ مناجاتخوانی بهگونهای دیگر مجال بروز یافت. اگر بخواهیم یکی از تأثیرگذارترین افراد در سالهای گذشته در این حوزه را نام ببریم بیگمان باید از سید جواد ذبیحی یاد کرد. او در کنار بهرهگیری از لحنها و اشعار عربی در استفاده از دستگاهها و آوازهای موسیقی ایرانی تبحر شگفت انگیزی داشت. اذان، سحرخوانی، مدح ائمه خصوصا حضرت علی، خوانش مناجاتهای خواجه عبدالله، استفاده از اشعار عرفانی و … بخشی از فعالیتهای او در رادیو بود.
ذبیحی نزدیک به ۳۰سال در رادیو ایران، به اجرای برنامه پرداخت که متاسفانه امروز بخش اندکی از آن را در دست داریم.
مناجاتها و آوازهایی که وی بر روی اشعار عرفانی میخواند در درجهای از کیفیت قرار دارد که امروزه هنرجویان آواز میتوانند بهعنوان منبع مطالعه به آنها رجوع کنند و از آن بهرهها ببرند.
استاد گرامی محمدرضا لطفی برایم نقل میکردند که: «روزی در ایستگاه قطار منتظر بودم، که اتفاقا رادیو مناجاتی از ذبیحی پخش کرد. تأثیر آن آواز روی من به قدری زیاد بود که به ناگاه پاهایم سست شد و روی صندلی نشستم. تا انتها آن را گوش دادم. به خود که آمدم متوجه شدم قطار آمده و رفته است و من از آنجا ماندهام!»
یکی دیگر از افرادی که بر ردیفهای موسیقی ایرانی تسلط دارد و در این حوزه فعالیت کرده است، سلیم موذنزاده است که نواهای بسیار زیبایی را از او شنیدهایم. او همچون برادرش زندهیاد رحیم موذنزاده صدایی بسیار گیرا دارد و علاوه بر اذان، به زبانهای فارسی، ترکی و عربی مناجاتهای زیبایی را خوانده است.
از جناب کریم خوانی نیز در سالهای اخیر آثار زیبایی در این زمینه شنیدهایم و اقبالی که مخاطبان به آن نشان دادهاند بار دیگر ظرفیتهای نهفته در همنشینی موسیقی ایرانی و ادعیه و اشعار مذهبی و عرفانی را بر ما آشکار میکند.
ربنا و افشاری شجریان
نمیتوان از مناجاتخوانی سخن گفت و نامی از استاد گرامی محمدرضا شجریان نبرد. ایشان که در قرائت قرآن هم تبحر دارند، دو مناجات یکی به زبان عربی (ربنا) و دیگری فارسی (در مثنوی آواز افشاری) خواندهاند که جزو آثار تأثیرگذار و شنیدنی است.
در کنار اینها امروزه نیز برخی از جوانان آوازخوان گاهگاهی مناجاتهایی را در مناسبتهای مذهبی منتشر میکنند که از لحاظ کمّی بسیار اندک است. یکی از اینها دوست و هنرمند گرامی محمد معتمدی است که مناجاتهایی را تحتتأثیر ذبیحی به زیبایی خوانده است. نگارنده نیز چند اثر را در این زمینه ضبط کردهام، که به مرور در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
با این حال تردیدی نیست که در کنار اینکه آوازخوانان باید به این بخش از موسیقی توجه کنند، افرادی باید بهطور تخصصی برای این شاخه از موسیقی ایرانی تربیت شوند. افرادی که ضمن آشنایی و تسلط بر دستگاههای ایرانی، همچون مرحوم ذبیحی توانایی اجرای آثاری در مناسبتهای گوناگون مذهبی را داشته باشند.
تأسف برای سالهای اخیر
متأسفانه در سالهای اخیر نقش موسیقی در مناسک مذهبی، به دلایل عدم شناخت مجریان این گونه مراسم از نغمات غنی موسیقی ایرانی بهحدی کمرنگ شد که اگر کسی چند بیتی در گوشهای از دستگاههای موسیقی ایرانی بخواند گویی کاری خلاقانه و جدید انجام داده است و از دید مخاطبان به نوعی مرتکب ساختارشکنی شدهاست! آنچه امروز در اغلب مراسم مذهبی میشنویم بیشتر متأثر از الحان عربی و ترکی است و تقلیدی است از برخی ترانههای مشهور پاپ. این درحالی است که در روزگاری نه چندان دور کسانی که میخواستند آواز و ردیفهای موسیقی ایرانی را بیاموزند، ناگزیر از حضور در پای منابر روحانیان و خطابه خوانان مذهبی بودند. مثلا در میان معلمان حسین طاهرزاده، جناب دماوندی، ادیب خوانساری، تاج اصفهانی، و بهنام افرادی چون «سید رحیم اصفهانی» بر میخوریم که به مداحی، قرائت قرآن و … شهره بودند.
زندهیاد روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران وقتی از شاخصترین مناجاتخوان عصر قاجار و پهلوی اول یاد میکند، نام سید حسین عندلیب را میآورد: «سیدحسین عندلیب اصفهانی که در این فن مهارتی بهسزا داشت، هنگامی که در گلدسته مسجد سپهسالار تهران در شبهای ماه رمضان مناجات میکرد، همه خفتگان را به هوش میآورد و مجذوب میکرد.»
با امید به اینکه وقتی در آینده از مناجات و مناجاتخوانی سخن میگوییم انگشت اشارهمان تنها به سوی گذشته نباشد.
دیدگاهتان را بنویسید