دهه ۸۰ میلادی در آنسوی مرزها آغازگر تحولات شنیداری از جنسی دیگر در موسیقی روز دنیا بود چرا که ژانر جدیدی در حال تولد در موسیقی مغربزمین بود. سبکی که پیچیدگیهای شنیداری و ساختاری موسیقی شنیدهشده تا آن روزگار را همراه خود نداشت و سادگی آن سوای نواختن و آهنگسازی حتی در شنیدن، به شدت مشهود بود. موسیقی متفاوتی که آسانتر شنیده میشد و طرفداران بیشماری را جذب خود میکرد و صرفا تمرکز آن به ارائه آثار ملودیک و بیکلام بود و در زیرمجموعه خود از موسیقی الکترونیک و سینتیسایزر نیز بهره میبرد. موسیقیشناسان این پدیده جدید را سبک نیو ایج (new age) نامگذاری کردند. این سبک را متاثر از جنبش فرهنگی سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میدانند که هدفش تاکید بر معنویات، گیاهخواری، طب گیاهی و… بود. اما این سبک تا حدودی نیز وابسته به سبک موسیقی کلاسیک است که با داشتن آهنگی تکراری و ساده، برای اهدافی چون ایجاد آرامش روحی، خلسه، انجام مراسم معنوی و مراقبه دستهجمعی، یوگا و… بهکار می رود.
در سبک نیو ایج اغلب سعی بر ایجاد فضایی از موسیقی است که به صورت پسزمینه امکان شنیدن موسیقی را در کنار رسیدن به سایر کارهای روزمره فراهم میآورد و حتی به قولی برای Ambient مناسب است. امبینت زیرشاخهای از موسیقی الکترونیک و نیو ایج بود که امکان ایجاد فضاهای خلسهآور را با پایه و اساس ریتمیک آهسته فراهم میساخت. اینگونه بود که با پیشینه جنبشی- فرهنگی که به آن اشاره شد آهنگهای بیشماری امکان ظهور یافتند و آهنگسازانی که حالا در این سبک که به نیو ایج شهرت یافته بود پیشرو قلمداد میشدند. موج این سبک موسیقی که دهه ۸۰ میلادی را درنوردیده بود، سالها بعد به کشورهایی چون ایران رسید تا به هر روی در کشور ما نیز شنیده شود و علاقهمندان پروپا قرص خود را پیدا کند. افرادی چون یانی، ژان میشل ژار یا ونجلیس از سرآمدان این سبک هستند و کیتارو آهنگساز ژاپنی نیز اغلب آثارش را در این ژانر ارائه کرده است. البته کیتارو آهنگسازی است که بدون دانش آکادمیک یا تحصیل موسیقی به صورت خودآموخته نغمههای جاری شده بر روح و روانش را روی ساز ظاهر میسازد. اما آهنگسازان قدری چون آندریاس ولن ویدر (Andreas Vollenweider) که در کارهایشان موسیقی ملل را هم چاشنی آهنگسازی کردهاند، در این سبک به فعالیت پرداخته و شهرت جهانی خود را مدیون این ژانر هستند. تکنوازیهای پیانوی جرج وینستون (George Winston) نیز در این سبک موسیقی قرار میگیرد، هرچند او نام «پیانوی مردمی» را روی کارهایش نهاده است. آهنگسازی چون کریس اسفیریس (Chris Spheeris) که در آلبوم «تغییر قطبی» او هنرمندان شاخص این سبک یعنی یانی و ونجلیس قطعاتی ساختهاند از بزرگان این شاخه موسیقی محسوب میشود. در میان آثار منتشر شده ایرانی میتوان به آلبوم «سراب» احمد پژمان اشاره کرد یا آلبوم «یاران عشق » ناصر چشمآذر.
آنچه مسلم است از چهل سال پیش تاکنون آنچه موسیقی این ژانر را فراگیر ساخته و به آن شهرت بخشیده سادگی شنیداری است که هر سلیقهای از مخاطبان میتواند با این سبک موسیقی ارتباط بگیرد و به همین جهت سوای شهرت همگانی این ژانر و داغ بودن این نوع موسیقی در بین علاقهمندان جنبههای تجاری آن را نیز افزایش دهد چنانچه مثلا یانی از کسانی بود که به چین و هند نیز برای اجرا دعوت شد و برای این دو کشور پرجمعیت جهان آلبوم معروف «احترام» (Tribute) که به هند و چین شهرت یافت را ساخت که کنسرت تصویری آن در ایران علاقهمندان بسیاری دارد. ژانری که در آن سوی آبها دیگر حیات پرفروغی ندارد اما گویا در ایران در حال رواج است.
ماسانوری تاکاهاشی که بعدها دوستانش نام کیتارو را بر او نهادند اگر به علت توانایی در نوازندگی چند ساز روزگاری در کلوبهای شبانه توکیو و یوکوهاما به نوازندگی گیتار و… میپرداخت، با آشنایی با سینتیسایزر و موسیقی الکترونیک قدم به دنیایی گذاشت که برای او شهرت جهانی را به ارمغان آورد. او که در سال ۱۹۷۹ دو آلبوم «داستان ماه کامل» و «بهشت» را ارائه کرد از سوی سازمان ملی رادیو تلویزیون ژاپن برای آهنگسازی روی مستند جاده ابریشم به همکاری دعوت شد و با این مستند نوای موسیقی او شهرتی جهانی یافت و با ساخت موسیقی متن فیلم «بهشت و زمین» ساخته الیور استون کارگردان آمریکایی در سال ۱۹۹۳ جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد. او که بارها نامزد دریافت جایزه گرمی شده بود سرانجام در سال ۲۰۰۱ آن را در ۴۸سالگی برای ساخت «Thinking of you» به عنوان بهترین آلبوم سبک نیو ایج از آن خود کرد. او که سالهاست در آمریکا، شهر سانفرانسیسکو ساکن است موسیقی خود را در استودیوی شخصیاش در کوههای ژاپن میسازد و اکنون برای اجرای کنسرتی در ایران حضور دارد؛ کنسرتی که امکان برگزاری آن برای همکاران او چون ریچارد کلایدرمن، کریس دیبرگ و… در سالهای گذشته علیرغم هماهنگیهای از پیش انجام شده میسر نشد و حتی برخی علیرغم حضور در تهران از رفتن به روی سن منع شدند. اما با استقبال رسمی مدیر مرکز موسیقی وزارت ارشاد از این هنرمند پرآوازه ژاپنی ساکن آمریکا معلوم شد که با داشتن حامیای چون مرکز موسیقی وزارت ارشاد میتوان اجرای کنسرتها را ممکن ساخت و شبهایی برای تورق نوستالژیهای علاقهمندان این سبک رقم زد؛ علاقهمندانی که برای تجدید خاطرههای خود حاضرند از ۸۰ تا ۱۹۵ هزارتومان برای هر بلیت کنسرت بپردازند و کنسرتگذاران را به تمدید چند شب دیگر ترغیب و تشویق کنند.
دیدگاهتان را بنویسید